ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





چند روز پیش و بعد از درگذشت مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی محسن کدیور ادعایی را در سایت شخصیش مطرح می کند و و در مطلبی با عنوان «دفاع طاهری خرم آبادی از حقوق منتقدان» می نویسد:

[در جریان اعلام نام حجت الاسلام و المسلمین سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در عداد مراجع جایزالتقلید توسط جامعه‌ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم در آذر 1373 مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی و آیت الله مومن قمی به اعتراض جلسه‌ی جامعه را ترک کردند. وی یکی از چهار عضو جامعه مدرسین مخالف مرجعیت آقای خامنه ای بود. علیرغم فشار فراوان معاونت مرجعیت و روحانیت وزارت اطلاعات مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی هرگز گواهی کتبی برای مرجعیت بلکه اجتهاد آقای خامنه ای را امضا نکرد]

ادعایی که زود ب خروجی برخی از سایت های ضد انقلاب تبدیل می شود.

محسن کدیور کسی است که تا ب حال ادعاهای زیادی درباره کسانی همچون آقایان شریعتمداری و منتظری کرده که حتی زمانی داد سایت جماران را هم در آورد! [وقتی جماران موضع می‌گیرد و جواب کدیور را میدهد، بنظرم دیگر باید تا آخر خط رفت!] + +

اما این ادعای جدید کدیور در حالیست که آیت الله مومن در حاشیه جلسه‌ای در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و در پاسخ به این ادعا فرمودند: چنین مطلبی که بیان شده و به بنده و آیت الله طاهری خرم آبادی نسبت داده شده است به کلی دروغ است و صدردصد تکذیب می‌شود. [فایل صوتی این قسمت را از اینجا دانلود کنید]
ایشان فرموده اند کاملا کذب محض است که بنده و آیت الله طاهری خرم آبادی در چنین جلسه‌ای حضور داشته باشیم و به عنوان اعتراض آن را ترک کرده باشیم.
اما از سوی دیگر نگاهی گذرا به اسناد موجود نشان می‌دهد حضرت آیت الله مومن در همان سال به صورت کتبی نیز اعلام کردند و فرمودند: شهادت می‌دهم معظم له مجتهدی عادل و جامع الشرایط می‌باشند.
همچنین مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی نیز در ضمن گفت‌وگویی چنین بیان کرده بودند:

در اصل یکصد و نهم شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری را ذکر می‏کند که در آن هم تعبیر «صلاحیت علمی برای مرجعیت» را دارد. تنها جایی که شبهه مرجعیت بالفعل را به وجود می ‏آورد اصل یکصد و هفتم قانون اساسی قبلی بود که در آن لفظ «مرجع» آمده بود. در زمان امام اعضای کمیسیون یکصد و هفت که یکی از وظایفش تفسیر قانون اساسی در این گونه موارد است، این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که «منظور از مرجع چیست» میزان و ملاک کدام اصل است، که در نتیجه آن اکثریت اعضاء معیار را «صلاحیت مرجعیت» دانستند نه مرجعیت بالفعل. لذا بعد از ارتحال حضرت امام بنابر این مصوبه و همچنین با استناد به نامه حضرت امام (ره) مبنی بر عدم لزوم مرجعیت، انتخاب رهبری صورت پذیرفت.

[ر.ک: گفت‌وگو با آیت‏الله سیدحسن طاهری خرم‏آبادی، مقررات و عملکرد مجلس خبرگان، فصلنامه حکومت اسلامی، سال سوم، شماره دوم، تابستان 77، صص 131 – 133].

+ پی نوشت: گفت‌وگو با حجت‌الاسلام ذوعلم پیرامون مقام علمی رهبر انقلاب

مطلب مرتبط: پاسخی منطقی به نامه جنجالی کدیور

۳۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 21 Shahrivar 92 ، 01:32
امین داوری

منوچهر [سید احمد] پلارک یکی از شهدای جنگ است که بیست سال‌ است برخی رسانه‌ها ادعاهای عجیب و اغراق‌آمیزی درباره زندگی و مزار وی منتشر می‌کنند.

چند سالی است که بوی عطر مزار شهید پلارک، برخی را از فلسفه شهید، شهادت و راه و روشی که رفته‌اند، گمراه کرده است. جدای از این‌که بوی عطر از کجا و چگونه می‌آید!!، این‌که این کار باعث شده شهدای والامقام دیگری که در کنار این شهید آرمیده‌اند، از نظرها پنهان بمانند، بحث مهم‌تری است. بماند که مقامات معنوی شهید پلارک نیز، از این آسیب در امان نمانده است. 

طرح ادعاهای عجیب درباره این شهید و خانواده‌اش٬ سال‌هاست که مزار وی را به یکی از زیارت‌گاه‌های ثابت نیرو‌های مردمی و هیاتی در بهشت زهرا تبدیل کرده است.

ماهنامه فرهنگی امتداد در پرونده‌ای با عنوان «عشق‌های بدلی» به جزئیات این موضوع پرداخته و بسیاری از ادعاها٬ روایات و گفته‌ها درباره مزار منوچهر پلارک را بی اساس خوانده است.

در این یادداشت آمده که [نتیجه مستقیم رشد خرافات و انحرافات، ضربه زدن به هویت حقیقی دفاع مقدس و ترسیم تصویری کاریکاتوری و غیرواقعی از آن است.]

در ادامه به بررسی ادعاهایی پرداخته که سال‌هاست درباره منوچهر پلارک در فضای مجازی مطرح می‌شود.

مثلا ب عنوان نمونه چند سالی ست در فضای مجازی جمله ای از مرحوم آیت الله بهجت نقل می شود که در ارتباط با شهید پلارک فرموده اند: یکی از نهرهای بهشت از زیر قبر مطهرشان رد می شود، تشریف ببرید زیارت کنید، آنگاه مطمئن باشید با خلوص بیشتری پروردگار بلند مرتبه را عبادت می کنید.

جالب اینجاست که باتوجه به استعلامی که از دفتر معظم له گرفت شده، این سخن از اساس تکذیب شده است.

این ماهنامه جدای از این ها با گروهی از هم‌رزمان منوچهر پلارک گفتگو‌هایی کرده که برخی از آن‌ها به بخشی از واقعیت‌های زندگی وی و خانواده‌اش پرداخته‌اند.

محمدمهدی حقانی یکی از همرزمان پلارک گفته مادر وی پس از کشته شدن فرزندش «ادعا می‌کرد که حضرت زهرا را می‌بیند و از ایشان عطر می‌گیرد و خانواده شهدا به خانه ایشان می‌آمدند و ایشان از حضرت زهرا عطر می‌گرفت و به آن‌ها می‌داد.»

حقانی افزوده برای بررسی این مسئله به همراه حسن طائب به منزل پلارک رفته که مادر این «شهید» در توصیف «حضرت زهرا» گفته «کفش‌هایش از این کفش‌هایی است که نوکش بالاست و شال سبز دارد.»

وی افزوده که مادر پلارک همچنین می‌گفت: «امروز نماز صبح را در دمشق، ظهرم را در کربلا و عصر را در نجف خواندم و حضرت از من عکس هم گرفتند. این هم عکسم در نجف٬ که البته عکس شاه عبدالعظیم بود.»

یکی دیگر از هم‌رزمان منوچهر پلارک نیز ادعا‌ها درباره اینکه مزار این شهید بوی عطر می‌دهد را بی اساس دانسته و گفته که «این جریان ساختگی و بی اساس است.»

حسن شکری دیگر همرزم پلارک نیز در این‌باره گفته است: «اوایل مادرش ادعا می‌کرد که با حضرت زهرا در ارتباط است و از ایشان عطر می‌گیرد. منزل مادرش رفتیم و صحبت کردیم و مادرش را متقاعد کردیم که دیگر این کار‌ها را نکند و ایشان هم قبول کرد. ولی متأسفانه بعد‌ها دیدیم که عطر از قبر سر درآورد. متأسفانه در نشریات هم درج شد و برخی از نهاد‌ها هم در قبال آن سکوت کردند و حتی باعث گسترش آن شدند.»

وی افزوده که «من الان می‌شنوم که کاروان‌های دانشجویی و... به خاطر بوی عطر، سر قبر ایشان می‌روند و هر سال این اتفاق می‌افتد و نمی‌دانم این مسئله از کجا و به چه نحوی در بین مردم پخش می‌شود.»

بنظرم باید جلوی این مسائل گرفته شود و از پردازش‌های خرافی جلوگیری کنیم. چراکه در این صورت نمی‌توانیم از آنها برای نسل جوانمان الگو برداری کنیم.
این روزها وقتی به بهشت زهرا می رویم، باز غربت این شهیدان بزرگ را می‌بینیم! چند قدم این‌طرف‌تر از قبر شهیدان چمران، کریمی، نامجو، مقبره‌ی شهدای هفتادودو تن و... که گاها خلوت است، به یکباره جمعیت بسیاری را می‌بینی که به‌نام شهیدی که قبرش بوی سیب می‌دهد، تجمع کرده‌اند! جالب است که حتی کسانی که یک بار بر سر مزار شهدای بزرگ آن خطه حاضر نشده‌اند، مستقیما به سراغ اینجا می‌روند و گوشه چشمی هم به عرفای مدفون در آن بهشت ندارند!
آیا این یک زنگ خطر و نشانه‌ی دوری از سیره و مسیری که بزرگان دین به ما نشان دادند نیست! آیا این امر بر غلبه‌ی سطحی‌نگری و عوام‌زدگی بر رفتارهای دینی ما دلالت ندارد!
یادم هست وقتی سگی در حرم امام رضا (علیه السلام) پیدا شد، فیلم آن در همه‌ی ایران دست به دست شد و به‌عنوان کرامتی بزرگ برای امام رضا (علیه السلام) نقل گردید!
فاصله گرفتن از علما، خطر افتادن به دام سطحی‌نگری‌ها را مهیا خواهد کرد. پس به‌هوش باشیم!

متن کامل نشریه امتداد با عنوان عشق های بدلی در ادامه مطلب

لینک های مرتبط: آیا درخت زرآباد در روز عاشورا خون میگرید؟

۷۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 09 Shahrivar 92 ، 15:16
امین داوری

[غلامرضا تختی روبروی شاه ایستاده. سران کشوری و لشکری و امرای ارتش هم دور تا دور ایستاده‌اند. تختی در مقابل دیدگان شاه، بازوبند پهلوانی کشتی ایران را کسب کرده. او حالا باید سرش را خم کند تا شاه، مدال را دور گردنش بیندازد. اما نمی‌کند! شاه هم به روی خودش نمی‌آورد و دست‌هایش را بالاتر می‌برد و مدال را تقدیم می‌کند به مردی که هیچ‌گاه، سر خم نکرد]

عباراتی که خواندید پیرامون ابر مرد همیشگی کشورمان غلامرضا تختی ست اما خوب است بدانید که این متن حماسی تنها از روی یک عکس و بنا بر تخیل نویسنده نوشته شده است! نیت نویسنده و پخش کنندگان چنین شایعه‌ای هر چه که باشد، به هیچ وجه عدم صداقت و دروغگویی به مخاطب را توجیه نمی‌کند.

این ویدیو که چند وقتی ست ب ابزار دست برخی سایت های سیاسی ضد انقلاب تبدیل شده مربوط می شود به مراسم اعطای بازوبند پهلوانی و مدال از سوی محمدرضا شاه به تختی، که در آن مشاهده می شود جهان پهلوان تختی جهت دریافت مدال سرش را خم می‌کند.

البته مثل اینکه برخی از این سایت ها که همیشه تلاش می کنند از آب گل الود ماهی بگیرند. اصرار دارند سر خم کردن تختی ب شاه را ب معنای بر حق بودن او از منظر تختی تفسیر کنند. که با توجه ب شناختی که از تختی داریم این تفسیر بیشتر ب یک جوک شباهت دارد تا واقعیت! این را می توانید در کتاب خاطرات تختی نیز بخوانید + دانلود 

در این که تختی قهرمان و مبارز بزرگیست شکی نیست ولی بنظرم نباید با این دروغ ها احساسات مخاطب را برانگیخت. اگر چه سر خم کردن تختی ب تنهایی و ب خودی خود هیچگاه دلیلی بر پذیرش ذلت از طرف او نبوده و نیست و اگر ب این عمل بدور از افراط نگاه کنیم اصلا مشکلی ندارد.

پی نوشت: مراسم تشییع پیکر غلامرضا تختی ب روایت تصویر

کاملا بی ربط: برخورد متفاوت بهشتی و مصباح با شریعتی

۶۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Mordad 92 ، 16:18
امین داوری
با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک باور غلط در جامعه ایمانی هستیم که در شرایط کنونی از طریق پیامک یا ایمیل، منتشر می‌شود.
این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر صلوات الله علیه و آله در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت می‌گیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.

و اما اصل واقعه چیست؟

لازم به ذکر است این روایت در شأن یکی از بهترین صحابه‌ی پیامبر بزرگوار اسلام صلوات الله علیه و آله است که به دلیل رواج آن باور غلط، محور حدیث، به کلی فراموش شده است.

این حدیث در باب «معنى قول النبی ص من بشرنی بخروج آذار فله الجنة» از کتاب معانی الاخبار (النص / 204) و همچنین کتاب علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق (ج 1 / ص 175) و در روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی (ج 13 / ص 3) و با سلسله‌ی سند ذیل بیان شده:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الشَّیْبَانِیُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُؤَدِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الوَرَّاقُ وَ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ

سلسله سند به صحابی بزرگوار، عبدالله بن عباس منتهی می‌شود که ایشان اصل واقعه را اینگونه توصیف می‌کند:

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ،
از ابن عباس نقل شده که گفت: روزی پیامبر (ص) به همراه تعدادی از اصحاب‌شان در مسجد قبا نشسته بودند،

فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَةَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ،

رسول خدا (ص) فرمود: اولین کسی که الان بر شما وارد می‌شود، مردی از اهالی بهشت است،
فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّةَ،
برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند، برخاسته و از مسجد خارج شدند، تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب می‌شود،

فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ: إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَةٌ یَسْتَبِقُونَ. فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ،

پیامبر (ص) متوجه شده، و به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند، فرمودند: اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر، بر شما وارد می‌شوند، (ولی از میان آنها) کسی که پایان یافتن ماه آذار (نام یکی از ماه‌های رومی معادل ماه خرداد و در آن زمان معادل ماه صفر) را بر من بشارت بدهد، اهل بهشت است،
فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ،

آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر رضی الله عنه نیز همراه‌شان بود،

فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّةِ؟

پیامبر به آنها فرمود: ما در کدام‌یک از ماه‌های رومی هستیم؟
فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ.

ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است.

فَقَالَ ص قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَا ذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون

پیامبر فرمود: ای اباذر! من این مسأله را می‌دانستم ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی، و چطور این‌گونه نباشد، در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم، از حرم من طرد (تبعید) می‌شوی، تنها زندگی می‌کنی و تنها می‌میری، و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام می‌دهند، به واسطه‌ی تو خوشبخت می‌شوند، آنها دوستان من در بهشتی هستند که به پرهیزکاران وعده داده شده است.

تذکر فوق برای بیان این مسأله است که در بین کتب حدیث، تنها روایتی که اشاره به پایان یافتن ماه صفر و آغاز ربیع داشته باشد، همین روایت است؛ بنابراین لازم است جامعه‌ی مؤمنین، در عین توجه به مناسبت‌های دینی از ترویج باورهای غلط و وارونه از دین اجتناب کرده و با آغاز ماه ربیع الاول، یادآور بزرگواری، زندگی و منش حضرت اباذر به عنوان یار باوفای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام و یکی از صحابه‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله باشند که به مقام اهل بیتی ایشان نائل شد. («یا أباذرّ، إنّک منّا أهل البیت» أمالی مرحوم شیخ طوسی / النص / ص 525).

با توجه به مضمون روایت ذکر شده، امید است که با آغاز ماه ربیع، مانند گروهی که با دفن و تکریم حضرت اباذر علیه السلام، به عنوان «دوستان پیامبر صلی الله علیه و آله در بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده» معرفی شدند، ما نیز با یادآوری مقام و تأسّی به او که در راه محبت اهل بیت و وفاداری به ایشان، در سخت‌ترین شرایط، جانش را فدا کرد، به جایگاه ایشان نائل شویم.

پی نوشت:
جهت مطالعه بیشتر مراجعه کنید به کتاب تلخیص مقباس الهدایه علامه مامقانی / تلخیص و تحقیق: استاد علی اکبر غفاری صفت / انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام / چاپ اول / سال 1369 / ص 245
حجت الاسلام کیوان عزتی
پارسینه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 Mordad 92 ، 03:56
امین داوری

چند سالی ست، همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و یا پیش از عید سعید فطر، شاهد بروز اختلافاتی در تعیین اول ماه و رویت هلال ماه هستیم. این مسأله و بروز اختلاف بین مراجع عظام تقلید در این مورد خاص همانند دیگر اختلافات فقهی، بحثی کاملا تخصصی است و به مبانی و دلایل فقهی و علمی مربوط می‌شود که به طور مفصل در آثار علما و فقها بیان شده است.

به طور خلاصه، می توان گفت همان طوری که اهل فن بیان می‌کنند این اختلاف «به چگونگی رویت هلال ماه ـ رویت با چشم مسلح و یا غیرمسلح ـ و یا رویت هلال هنگام غروب آفتاب، پیش از زوال و پس از زوال، اتحاد آفاق، محاسبات اهل نجوم و اهل فکر برمی‌گردد»

البته با وجود این که بارها این اختلافات فقهی و تأثیر آن بر اعلام عید سعید فطر در رسانه ها اعلام شده، در سال‌های اخیر، پاره‌ای از محافل سیاسی ضدانقلاب [که البته سابقه آنها در اختلاف افکنی و ضدیت با نظام بر همه آشکار است] با تمسک به تفاوت فتاوای مراجع عظام تقلید در رؤیت هلال ماه شوال، تلاش کردند تا یک مسأله کاملا بدیهی شرعی و فقهی را نشانه و نتیجه اختلاف مراجع با نظام معرفی کنند.

برخی هم تا آنجا پیش رفتند که این اختلاف فقهی را به مسائل سیاسی از جمله انتخابات و رخدادهای پس از انتخابات گره زدند و از این مسأله در راستای امیال سیاسی خود بهره برداری و در اظهار نظری بی پایه و عجیب، اختلاف در اعلام عید سعید فطر را به نارضایتی مراجع از انتخابات سال های گذشته عنوان کردند.

البته نشانه های این اختلاف افکنی را می‌شد از مدتها پیش از آغاز ماه مبارک رمضان مشاهده کرد. خصوصا بعد از انتخابات هشتاد و هشت، چرا که همزمان با حوادث و اغتشاشات بعد از انتخابات، رسانه‌های یک جریان سیاسی خاص، در اقدامی کاملا هماهنگ شایعات و دروغ‌هایی را راجع به اختلاف مراجع عظام تقلید با نظام اسلامی و رهبر معظم انقلاب منتشر کردند. این شایعات بی اساس تا آنجا پیش رفت که برخی سایتهای داخلی از مهاجرت دست جمعی علما به نجف اشرف در اعتراض به حوادث بعد از انتخابات خبر ‌دادند! (خوشبختانه گذشت زمان، خود بیانگر رسوایی و دروغگویی این جریان و رسانه های حامی آنها بود)

دقیقا در همین راستا و در ادامه همین سیاست منافقانه بود که این جریان رسانه‌ای، مسأله اختلاف در عید فطر را به عنوان فرصتی برای اختلاف افکنی دستاویز خود قرار داد و با سوءاستفاده از یک مسأله کاملا فقهی، آن را نشانه اختلاف مراجع عظام تقلید با نظام اسلامی عنوان کرد.

بر همین اساس، با اعلام رویت هلال ماه شوال و عید سعید فطر از سوی دفتر رهبر انقلاب، سایت ها و رسانه هایی چون بی بی سی فارسی، «رادیو زمانه»، «رادیو فردا»، «صدای آمریکا»، «روزآنلاین» و تعدادی دیگر از سایت های داخلی و خارجی، در یک اقدام هماهنگ، به شایعه پراکنی و حتی در مواردی دروغ پراکنی متوسل شدند و اخباری را در راستای القای اختلاف بین مراجع و رهبر انقلاب منتشر کردند.

برای نمونه، سایت «ارس» (ادامه راه سبز) سال گذشته در تیتری عجیب – که بیانگر نگاه سیاسی آن به یک مسأله کاملا فقهی بود – مدعی شد: «بی اعتنایی مراجع تقلید به نظر رهبر در مورد پایان رمضان؛ مردم ایران عید فطر حکومتی را روزه گرفتند!»

این سایت، در گزارشی که نشان از بی اطلاعی کامل نویسندگان آن از مسائل فقهی داشت، نوشت: «رهبر جمهوری اسلامی ایران، در حالی نماز عید فطر را در دانشگاه تهران اقامه کرد که مراجع تقلید عمده ـ حتی مراجع تقلید حامی حکومت ـ یکشنبه را به عنوان روز عید نپذیرفته اند. بدین ترتیب، در حالی که دستگاه حکومتی یکشنبه را روز عید فطر و تعطیل رسمی اعلام کرده است، بیشتر مردم ایران که مقلد مرجعی غیر از آیت الله خامنه ای هستند، یکشنبه را نیز روزه بوده اند.»

«بی بی سی» فارسی نیز امسال به وجود اختلاف بین مراجع و علما اشاره کرد؛ و در مطلبی با عنوان هلال پر دردسر نوشت: «برخی از کارشناسان معتقدند مسئله شروع و پایان ماه رمضان، بیشتر از آنچه مسئله‌ای علمی یا فقهی در دیدن هلال ماه باشد، مسئله‌ای سیاسی است که به توفق جویی گروه‌های مختلف بر می‌گردد.»

«روزآنلاین» هم، مدعی «بی اعتنایی گسترده روحانیون ارشد به نظر رهبر انقلاب» شد و تیتر خود را این گونه برگزید: «حکومت، یک تنه در مقابل همه مراجع تقلید!».

این سایت ضدانقلاب بدون اشاره به مسائل و دلائل فقهی روئیت هلال ماه، مدعی بی اعتنایی مراجع تقلید به نظر رهبری انقلاب شد

این سایت خبری در بخش دیگری از این گزارش، آشکارا مسائل فقهی را کنار گذاشت و پای مسائل سیاسی را به شایعات و دروغ های خود باز کرد و نوشت: «فارغ از عدم توجه مراجع تقلید شیعه به اعلام نظر رهبر ایران درباره اعلام عید فطر، بسیاری از مردم نیز با توجه به شرایط حاکم بر کشور، این مسأله را تا اندازه زیادی سیاسی دیده و این موضوع را نیز در ادامه رخدادهای کشور برشمردند. در همین باره، بسیاری از وبسایت ها و وبلاگ های اینترنتی در مقالات و نوشته های گوناگون از این اعلام نظر رهبر ایران بر خلاف نظر مراجع تقلید شیعه به شدت انتقاد کرده و آن را به مسأله سیاسی مرتبط کردند.»

همان طوری که در بالا هم اشاره شد این دروغ پراکنی و اختلاف افکنی، ادامه همان سیاستی ست که همزمان با حوادث بعد از انتخابات، از سوی جریان فتنه آغاز شده بود. بسیاری از این رسانه ها، اصلا کاری به مسائل فقهی و یا روابط خاص مراجع تقلید با نظام و رهبر انقلاب ندارند، مهم این است که در این برهه خاص، به مخاطبان خود دروغی به نام نارضایتی مراجع تقلید از نظام اسلامی را تزریق کنند.

لینک های مرتبط: استقبال از امام خامنه ای حرام است

آهستان

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 Mordad 92 ، 02:27
امین داوری

در روزهای انتخابات و همچنین پس از آن برخی افراد منتسب ب جریان پایداری با برداشت غلط و اشتباه خود از مفهوم تکلیف و نیز برداشت ظاهری از سخنان امام خمینی و بدون توجه به شیوه‌های سیاست‌ورزی و تصمیم‌گیری امام، ادعا می‌کردند که «مهم انجام تکلیف است، ما چکار به نتیجه داریم!» و در این راه واقعیات شفافی مانند ائتلاف، توجه به نظرسنجی‌ها، تاثیرگذاری موج انتخاباتی و... را بی اساس می دانستند مثلا این دوستان در مطلبی با عنوان «لطفاً حزب اللهی ها تا آخر بخوانند، بازهم بازی ذبح اصلح به پای صالح مقبول» بر اساس تحلیل صالح و مقبول، به ارزیابی وضعیت سیاسی پرداخته و خواستار ماندن جلیلی در صحنه انتخابات و رای دادن به ایشان بودند. این یادداشت آنقدر با نتایج انتخابات مغایرت داشت که چند ساعت بعد از اعلام نتایج از روی وب سایت منتشر کننده برداشته شد. بخشی از آن یادداشت بدین قرار بود: «رای بیشتر قالیباف برای کسانی که به اصلح بودن او قائل نیستند وجه شرعی ندارد و برای او فایده ای هم ندارد... نتیجتاً اینکه ذبح کردن اصلح به پای صالح مقبول برای کسانی که به اصلح بودن جلیلی معتقدند خطای استراتژیکی است که احتمالاً به دوم خرداد دیگری خواهد رسید.»
«در مراحل و شرایط مختلف زندگی همواره باید به دنبال این باشیم که وظیفه و تکلیفی که خداوند به عهده ما گذاشته است چیست و به آن عمل کنیم. این که نتیجه چه می شود به ما مربوط نیست، این را باید به خداوند واگذار کنیم و نسبت به هرچه پیش آمد رضایت داشته باشیم.»

تمام این حرف ها و مطالب در حالیست که علامه مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی پایداری در کتابی با عنوان «نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه» می نویسند: «هنگامی که تأمین و تحصیل یک مصلحت لازم و ضروری، در حد مطلوب و ایده آل آن میسر نباشد، باید نزدیک ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد.» اما حالا رهبر معظم انقلاب خودشان به صحنه آمده و این برداشت غلط و اشتباه را رد کرده‌اند زیرا این برداشت غلط و این تعریف اشتباه از تکلیف، در آینده می‌توانست باعث انحرافات زیادی در مسیر انقلاب و نظام شود.

توضیحات رهبر انقلاب... رابطه‌ى «تکلیف‌مدارى» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟ امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزى را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختى‌ها را دنبال کرد، براى اینکه نظام اسلامى را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتما تکلیف‌گرائى معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ى مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والا تلاشى که پیغمبران کردند، اولیاى دین کردند، همه براى رسیدن به نتائج معینى بود؛ دنبال نتائج بودند.

مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنى نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسى که براى رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتى هم به نتیجه‌ى مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانى نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان براى رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتى نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامه‌ریزى و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، این که تصور کنیم تکلیف‌گرائى معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستى نیست.
 در دفاع مقدس و در همه‌ى جنگهائى که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضى از ائمه (علیهم‌السّلام) بوده است، کسانى که وارد میدان جهاد میشدند، براى تکلیف هم حرکت میکردند. جهاد فى‌سبیل‌الله یک تکلیف بود. در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانى که وارد میشدند، اغلب احساس تکلیف میکردند. اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامه‌ریزى و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامى نداشته باشند؟ اینجور نیست. بنابراین تکلیف‌گرائى هیچ منافاتى ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست مى‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ براى رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههاى مشروع و میسّر، برنامه‌ریزى کند.

لینک های مرتبط: حتی مطهری اول را هم می توان نقد کرد

۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 07 Mordad 92 ، 15:34
امین داوری