ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





کشتار شصت و هفت

Wednesday, 24 Esfand 1390، 11:46 AM

کشتار شصت و هفت چرا... اعدام مجرمین سیاسی فاجعه ای خونین اعدام ها باید محکوم شود آنها بیگناه بودند پس مگر امام نگفت حکومت اسلامیست چه کسی جواب خانوادهای قربانیان را میدهد و...

ببینید تصویر یکی از جلسات و گردهمایی های ضد انقلاب را در خصوص این اعدام ها

پاسخ به اعدام های زنجیره ای مجرمین سیاسی در دهه شصت 

استاد رحیم پور ازغدی

پروژه اغتشاش و برهم زدن جلسه سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی توسط منافقین

همزمان با کلید خوردن پروژه بحران‌سازی در دانشگاه‌ها هنگامی که استاد در حال سخنرانی در دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر بود، چهار نفر در حین سخنرانی پلاکاردهایی را بالا گرفتند که در آن جملاتی نظیر کشتار شصت و هفت چرا... نوشته و در آن به آنچه که کشتارهای سال شصت و هفت خوانده شده بود، حمله گردیده بود اما پاسخ‌‌های قاطع استاد این پروژه را ناکام گذاشت

استاد رحیم‌پور پس از دیدن این پلاکارد، خطاب به حضار گفت: مطمئن هستم خود این فرد هم نمی‌داند که از چه کسی حمایت می‌کند. بلکه عده‌ای به او گفته‌اند این پلاکارد را در این مراسم بالا ببرد و او نیز از روی جهالت این کار را می‌کند وی در ادامه و پس از جواب های کوبنده در مورد این اعدام ها با یک جمله زیبا کار را تمام کرد: این بزرگترین افتخار برای جمهوری اسلامی است که این افراد که حتی کارهایی در حمایت از منافقین انجام می‌‌دهند، می‌توانند راحت حرفشان را بزنند.

دانلود کلیپ صوتی سخنان استاد رحیم پور در این جلسه و در حین اغتشاش


اعدام زندانیان سیاسی در سال 67، جنایت یا عدالت...


پرسش اول: گفته می شود بعد از عملیات مرصاد، با فرمان امام خمینی(ره) زندانیان سیاسی که بر سر موضع پیشین خود باقی مانده بودند، اعدام شدند، و وسایل و لوازم شخصی آنها به خانواده هایشان بازگردانده شد. در این جریان حتی اعدام زنان که بسیار در اسلام محدود است، رخ داده بود و ادعا می شود که نظر به ممنوعیت اعدام دوشیزگان دختران باکره را به عقد در می آوردند و بعد از این که باکرگی آنها عزل شد، اعدامشان می کردند. پاسخ شما به این مسائل چیست؟
پاسخ : اعدام زندانیان سیاسی ، ممنوعیت اعدام دوشیزگان و عقد آنها همه شایعات ساخته و پرداخته منافقین برای تطهیر جنایات و خیانت های خود به کشور و تخریب وجهه نظام اسلامی می باشد . در تبیین واقعیات مربوطه گفتنی است :
پس از تهاجم نیروهای سازمان منافقین در سال 67 با پشتیبانی ارتش عراق به داخل ایران حضرت امام (ره)حکمی را درباره بررسی مجدد پرونده منافقین زندانی که همچنان بر سر موضع خود بودند و صدور محکومیت اعدام برای کسانی که برنامه شورش در زندان ، هم‌زمان با برنامه‌های بیرون سازمان داشتند، صادر کردند . در زمینه دلایل صدور این حکم که از مبانی فقهی و حقوقی مستحکمی برخوردار است به اختصار می توان به وضعیت کلی نیروهای نظامی ایران در جبهه ها ، روحیه مردم در داخل کشور به واسطه انعکاس تحولات جبهه ها ، تبلیغات وسیع درباره پیشروی های عراق از سوی رادیوهای بیگانه ، ورود مستقیم آمریکا به صحنه جنگ با ایران از طریق هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ، پیشروی نیروهای منافقین به داخل خاک ایران و تصرف چند روستا و شهر اسلام آباد غرب ، انتقال اخبار مربوط به تحولات جبهه ها و ورود منافقین به داخل ایران ، بروز تحرکات و تنشهائی در زندان با سردمداری عناصر بر سر موضع منافقین ، آغاز فعالیت برخی هواداران منافقین در سطح جامعه و ایجاد حرکت هائی برای برپائی آشوب و شورش در سطح شهرها ، انتشار پیامهای مستمر سازمان منافقین از طریق رادیو های متعلق به آنها و ترغیب و تحریک مردم به شورش ، اشاره داشت .
در چنین اوضاع و احوالی حضرت امام (ره) بر مبنای دیدگاه فقهی خود ، از مسئولان مربوطه خواستند تا ضمن بررسی مجدد وضعیت منافقین در زندان ، آن دسته از این افراد را که همچنان بر سر موضع تشخیص می دهند ، به عنوان نیروهای داخلی یک سازمان محارب که با استفاده از فرصت ، در صدد آشوبگری و تحریک دیگران به شورش هستند ، اعدام کنند . در حکم حضرت امام (ره) در این باره چنین آمده است : « از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما ، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند .»
همانگونه که ملاحظه می شود حضرت امام (ره) ضمن بیان مبانی فقهی صدور این حکم ، صرفاً آن دسته از منافقین زندانی که « بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند » را « محارب و محکوم به اعدام » برشمرده که لازم است حد محارب در خصوص آنها اجرا شود . و تشخیص این موضوع را نیز به رأی اکثریت قاضی شرع ، دادستان و نماینده وزارت اطلاعات واگذار می کند ، با تأکید بر اینکه « احتیاط در اجماع است. » و منافقین زندانی ای که از عملکرد «سازمان منافقین» برائت جسته و توبه می‌کردند، اعدام نمی‌شوند.
البته بررسی مجدد پرونده منافقین زندانی قبل از این مقطع نیز سابقه داشته و بدون حکم و نظر امام نیز اینکار صورت می گرفته است . به عنوان مثال در سال 1360 نیز همزمان با شورشهای شهری و ترورهای گسترده منافقین ، شورشی نیز در زندان صورت می گیرد و 12 نفر در این ارتباط تیرباران می شوند. در اینجا مناسب است به توصیه اکید حضرت امام (ره) در آن ایام مبنی بر پرهیز از تندروی در رفتار با زندانیان گروهک های ضد انقلاب اشاره شود . ایشان در سخنرانی خود به مناسبت فاجعه انفجار در حزب جمهوری اسلامی به تاریخ 9/4/1360 فرمودند : « من یک کلمه به برادران دادگاه و کسانی که رئیس زندان هستند و اشخاصی که زندانبان هستند می‌گویم و آن اینکه اینطور نباشد که یک جنایتی واقع شد، اینها آرامش خودشان را از دست بدهند و خدای ناخواسته با زندانیانی که الان هستند، ولو این زندانیان از همین گروه‌های فاسد باشند، با خشونت غیر انسانی عمل کنند. با آرامش و با احترام عمل کنند. لکن دادگاهها احکام را با دقت بررسی کنند،و پرونده ها را بررسی کنند ، آنها را بر محکمه‌ها بنشانند و ازشان استفسار کنند . با قاطعیت هرچه باید بکنند، عمل کنند، لکن این طور نباشد که حالا از باب اینکه یک دسته از ما به وسیله همین گروه‌ها از بین رفته، حالا ما در حبس با اشخاصی که محبوس هستند خدای ناخواسته به خلاف موازین اسلام رفتار کنند و من می‌دانم نمی‌کنند، گرچه آنهایی که باید به شما تهمت بزنند، تهمت را می‌زنند. »
اما در سال 1367 ، وضعیت متفاوتی با سال 1360 وجود داشت ؛ در سال 60 سازمان منافقین اگر چه از حمایت های سیاسی و تبلیغاتی بیگانه بهره می برد اما به هر حال یک گروه ضد انقلاب داخلی به شمار می آمد که دست به عملیات تروریستی و انفجاری در داخل می زد و البته با عوامل این عملیات نیز برخورد می شد . ولی در سال 67 این گروه در قالب یک « ارتش متجاوز » ظاهر شد که از پشتیبانی کامل نیروهای نظامی بیگانه برخوردار بود . و با اتکاء به همین پشتیبانی ها توانسته بود راه خود را به داخل خاک ایران باز کند و بخشی از آن را به اشغال خود در آورند . و در کنار آن مسائلی نظیر بروز تحرکات و تنشهائی در زندان با سردمداری عناصر بر سر موضع منافقین ، آغاز فعالیت برخی هواداران منافقین در سطح جامعه و ایجاد حرکت هائی برای برپائی آشوب و شورش در سطح شهرها ، انتشار پیام های مستمر سازمان منافقین از طریق رادیو های متعلق به آنها و ترغیب و تحریک مردم به شورش ، همه بیانگر موج تازه توطئه های این گروهک می باشد . از سوی دیگر آمریکا نیز با حضور پرنگ نظامی در خلیج فارس و هدف قرار دادن یک هواپیمای مسافربری و حمله به ناوچه ها و نفت کشهای ایرانی عملاً وارد عرصه جنگ با نظام جمهوری اسلامی شده و طبعاً از نیروهای نظامی معارض نیز حمایت به عمل می آورد . در این شرایط حضرت امام (ره) به منظور خنثی کردن توطئه و تحرکی که در حال شکل گیری بود ، ضمن سفارشهای لازم به منظور تشخیص صحیح «برسر موضع نفاق بودن » دستور برخورد با عوامل داخلی این توطئه را صادر می فرمایند.( ر.ک : پاسداشت حقیقت، مسعود رضایی، و عباس سلیمی نمین، تهران:دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، 1381 )
در ادامه به گوشه هائی از جنایات گروهک تروریستی منافقین اشاره می شود :
سازمان تروریستی منافقینی گروهی است که از سال 61 تا 67، 15 هزار بیگناه را در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها ترور می‌کردند. منافقین کسانی بودند که در سال 58 و 59 جنگ‌های تجزیه طلبانه‌ای را در کردستان، آذربایجان، ترکمن صحرا و دیگر شهرها به راه انداختند و اینها همان کسانی بودند که در ماه رمضان یکی از سال‌های اوایل دهه 60 با حمله به خانه یک فرد بسیجی که تنها جرمش حزب اللهی بودن و حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بود، سر سفره افطار، سر فرزندانش را با تیغ موکت‌بری بریدند. یک بار در عروسی فرزند یکی از فئودال‌های وابسته به منافقین، تعدادی از جهادگران انقلاب که عموماً از دانشجویان مسلمان و انقلابی بودند را در مقابل عروس و داماد، به جای گوسفند سر بریدند.
منافقین ضمن جاسوسی برای صدام در جنگ تحمیلی و نیز برخی دیگر از جنایت‌های ددمنشانه آنها از جمله به گلوله بستن مجروحان در بیمارستان‌ها و نیز به شهادت رساندن 72 تن از بهترین نیروهای انقلاب ، از سال 60 و 61 تا آخر جنگ در خیابان‌ها می‌گشتند و هر دختر و پسر حزب‌اللهی را بدون اینکه حتی بدانند این شخص کیست به مسلسل می‌بستند و حتی در مغازه‌هایی که عکس امام(ره) بر روی دیوار آن نصب بود، نارنجک می‌انداختند.
شکنجه‌هایی که منافقین بر روی نیروهای انقلابی و حزب اللهی انجام می‌دادند، روی ساواک را نیز سفید کرد.
***
پرسش دوم: روی سایت ویکی پدیا نوشته شده است که در شهریورماه 67 افرادی که محاکمه و در صورت ماندن روی مواضع اعدام شدند، انشعابات مختلف چریک‌های فدایی خلق، سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، حزب توده ایران، سازمان انقلابی کارگران ایران (راه کارگر)، سازمان پیکار، کومه‌له، حزب کمونیست ایران و دیگر سازمان‌های کوچک چپی از این سازمان‌ها بودند. نوشته های روی این سایت به نقل نوشتجات آقای یرواند آبراهامیان از کتاب کشتار سال 67 و دیگر منابع از جمله کتاب خاطرات آیت الله منتظری می باشد. آیت الله منتظری هم در کتاب خاطرات خود اشاره کرده بودند که بعد از اعدام مجاهدین خلق، نوبت به عوامل چپی و کمونیست رسید. چرا با وجود اینکه چپی ها به غیر از برخی گروهها مثل کموله، برعکس سازمان منافقین، بر علیه نظام دست به سلاح نبرده بودند، همچون عناصر سازمان منافقین اعدام شدند؟

پاسخ :دوست عزیز ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز سوال شما مشتمل بر دو بخش است : نخست در مورد اعدام منافقان (عمدتا مجاهدین خلق) و دوم اعدام گروههای چپ گرا به طور خاص .
در مورد اعدام منافقان زندانی در سال 67 ، در پاسخ به سوال اول شما به طور مفصل در مورد صحت و سقم ماجرا و دلایل و مستندات فقهی و قانونی آن مطالبی ارائه شد و به طور خلاصه می گوییم که این حکم ، حکمی نبود که ناگهان اجرا شده باشد بلکه حکمی بود که از قبل هم بدون فرمان امام خمینی ره و در چارچوب قانون اجرا می شد و در تابستان 67 با توجه به فجایعی که منافقان به دنبال پذیرش قطعنامه سازمان ملل مبنی بر آتش بس از سوی جمهوری اسلامی ایران در بخشهای مختلف کشور از جمله مناطق عملیاتی غرب کشور مرتکب می شدند و از جانب نیروهای داخلی و حتی محبوس وفادار به آنان مورد حمایت قرار گرفته و تحرکاتی هم به منظور به بلوا کشاندن زندانها همزمان با اقدامات منافقان در غرب کشور در حال انجام بود امام خمینی ره دستور رسیدگی به مساله آنان نمود تا اگر کسانی بر سر مواضع خود پایدار بوده و همچنان به عنوان نیروی دشمن عمل می کنند بر اساس احکام قطعی شرع و قوانین اعدام شده و اگر از موضع خود بازگشته باشند روند قضایی خود را طی نمایند و احیانا حتی مشمول عفو شوند و البته توجه به این نکته لازم است که کسانی که در این جریان مورد بررسی قرار گرفتند کسانی بودند که از قبل به دلیل اقدامات خرابکارانه بر علیه امنیت ملی و اقدامات تروریستی شان دستگیر شده بودند و طبیعتا اتهام و جرم آنان ثابت بود و تنها اجرای حکم آنان با توجه به شرایط خاص جنگی تسریع بیشتری یافت و البته این دستور به نفع کسانی هم بود که در زندان پشیمان شده و از مواضع سابق خود عدول نموده بودند و باعث تسریع در بازگشت آنان به آغوش خانواده هایشان شد و در کل بهتر است نیمه پر لیوان را هم ببینیم . در هر صورت باز هم شما را به مطالعه پاسخ سوال اولتان ارجاع می دهیم هر چند که به نظر می رسد که شما در این زمینه قانع شده و بیشتر در مورد علت اعدام گروههای چپ گرا ابهام دارید . لذا به این مساله می پردازیم :
اولا سند شما در مورد اعدام گروه های چپ گرا سند معتبری نیست چرا که اولا سایت ویکی پدیا که خود را دانشنامه آزاد می داند منبع علمی و معتبر نیست چه رسد به یک منبع حقوقی معتبر و قابل استناد! بلکه منبعی است که حتی با فرض پذیرش وجود آزادی در آن، هر کسی می تواند هر گونه ادعای جهت داری را در آن عنوان نماید که این مساله خود باعث بی اعتبار شدن ارزش داده های اطلاعاتی سایت می شود لذا نمی توان به خود سایت ویکی پدیا اعتمادی نمود ثانیا اسناد و منابعی که در سایت ویکی پدیا مورد استناد قرار گرفته است خود اشکالاتی دارند چرا که بخشی از آنها بیانیه ای صادره می باشد و در آنها ادعاهایی صورت گرفته است که باز هم بیانیه ، منبع مورد اعتمادی نیست و بخشی دیگر از آنها هم توسط کسانی نگارش یافته است که نوعا دارای مشکلاتی با نظام اسلامی هستند و همواره گزارشهای خلاف واقع درمورد حقایق نظام اسلامی ارائه می دهند به عنوان مثال شخصی همچون آبراهامیان که کتاب «ایران بین دو انقلاب » او تحلیلی است از انقلاب اسلامی که صد و هشتاد درجه با واقعیات انقلاب اسلامی تعارض داشت به گونه ای که یکی از منتقدان اثر او در باره کتاب او مقاله ای با این عنوان نوشت : «نظریه پردازی برای انقلابی که هرگز اتفاق نیفتاد» به عبارتی تحلیلی که وی از انقلاب اسلامی می کند به اندازه ای دور از واقعیات است که نویسنده معتقد است آبراهامیان برای انقلابی نظریه پردازی کرده است که هرگز اتفاق نیفتاده و انقلابی که اتفاق افتاده است چنین ماهیتی نداشته است . همین تحلیل های کاملا جهت دار در مورد سایر مسایل مرتبط با ایران در آثار دیگر این نویسنده نیز وجود دارد و حتی در کتاب مورد اشاره سایت ویکی پدیا به تصریح خود سایت اشتباهات فاحشی وجود دارد که نشان از کمبود اطلاعات نویسنده دارد و این مساله باز به نوبه خود باعث بی اعتباری بسیاری از داده های اطلاعاتی و تحلیل های دیگر وی می شود .
منبع دیگری نیز که شما به آن اشاره نموده اید کتاب خاطرات آیت الله منتظری می باشد که در آن هم اولا اثری از ذکر گروههای چپ گرا نبوده و ثانیا سایر گزارشهای آیت الله منتظری به دلیل جهت دار بودن آن و قضایای پیرامون آیت الله منتظری قابل استناد نمی باشد . در واقع آیت الله منتظری به دلیل روحیات خاصی که از آن برخوردار بود و در نهایت به برکناری ایشان از قائم مقام رهبری منجر شد در بسیاری از قضاوت های خود اسیر القائات کسانی بودند که متاسفانه ایشان را احاطه نموده و گام به گام به سمت دشمنان نظام کشاندند به گونه ای که شخصیتی که در سالهای آغازین انقلاب به تصریح خود در کتاب و علیرغم اعتقاد امام خمینی به مبارزات مسلحانه در خارج از کشور ، اقدام به راه اندازی نهضت های آزادی بخش در خارج از کشور می نماید در اواخر عمر به اندازه ای مورد توجه استکبار جهانی قرار می گیرد که تبدیل به مرجع تقلید ثابت رادیوهای بیگانه به ویژه رادیو بی بی سی شده و رادیو بی بی سی همواره از ایشان به منظور تحقق اهداف استعماری دولتمردان متبوع خود استفتائات جهت داری می نمود و با عنایات ویژه آقای منتظری مواجه می شدند . در طول تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در موارد مختلف شاهد قضاوتهایی از ایشان در باره عملکرد برخی اشخاص بودیم که همگی حاکی از میزان ساده لوحی ایشان داشت به عنوان مثال ایشان در مورد قضیه مهدی هاشمی معدوم ، و با وجود اینکه متهم به دهها فقره قتل بودند معتقد بودند که ایشان بی گناه بوده و حتی او را به گونه ای بالا می بردند که گویا یکی از اولیای الهی مورد اتهام قرار گرفته است (برای مطالعه بیشتر در مورد جرایم باند مهدی هاشمی و دفاعیات آقای منتظری رک : محمد محمدی ری شهری ، سنجه انصاف ، انتشارات دارالحدیث و همان ، خاطرات سیاسی و نیز رضایی، مسعود و عباس سلیمی نمین، پاسداشت حقیقت، تهران:دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، 1381) به همین دلیل آقای منتظری که از سوی باند مهدی هاشمی احاطه شده و توسط برادر ایشان به نام هادی هاشمی که داماد آقای منتظری هم بود خط دهی می شد به مرور نسبت به بسیاری از مسائل ازجمله دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و قضایی نظام جمهوری اسلامی بدبین شده و در نتیجه بسیاری از القائات اطرافیان را همچون دشمنان به نظام اسلامی منتسب نمود که البته همین روحیه ساده لوحانه و نیز اقدامات ایشان باعث شد تا امام خمینی ره در آخرین ماههای عمر خود اقدام به برکناری ایشان بنمایند و از ایشان خواستند تا بیت خود را از منافقان و ملی گراها پاک نموده و بیش از این سهم امام را درحلقوم منافقان نریزند . (رک : نامه امام خمینی به آیت الله منتظری مورخه 6 فروردین 1368 و 8 فروردین همان سال) لذا بسیاری از اتهاماتی که آقای منتظری به نظام اسلامی وارد می نمایند ناشی از القائات اطرافیان ایشان که از عوامل باند مهدی هاشمی معدوم بودند و بدبینی حاصر از اعدام مهدی هاشمی بود و از آنجایی که اشتباهات در تحلیل های ایشان نیز به حدی فاحش بود که تروریستی همچون مهدی هاشمی با دهها فقره قتل و جنایت را امین خود نموده و در صدد تبرئه وی بر می آید و حتی همچون یکی از اولیای الهی تقدیس می کند لذا مطالب کتاب ایشان نیز نمی تواند به عنوان مستند قرار گیرد.
با این حال حتی فارغ از هر گونه مستندی در زمینه اعدام گروههای چپ گرا به نظر می رسد فرض شما در مورد بی گناه بودن گروههای چپ گرا فرض صحیحی نیست و حتی اگر در زندان افراد چپ گرایی هم به دلیل محاربه اعدام شده باشند کسانی بودند که اسلحه بر دست گرفته و بر علیه نظام دست به توطئه زده بودند که طبیعتا جواب توطئه برخورد خشونت آمیز خواهد بود .
با این توضیح که سیاست اولیه حکومت اسلامی از منظر امام خمینی تعامل با تمامی گروهها و جرانات و حتی گروههای مارکسیستی بود به گونه ای که امام خمینی ره در یکی از مصاحبه های خود در خارج از کشور اعلام نمودند حتی مارکسیستها در حکومت اسلامی برای اظهار عقاید خود آزاد خواهند بود اما آزادی توطئه را نخواهند داشت. متعاقب همین دیدگاه و در پی پیروزی انقلاب اسلامی دربهمن 57 تمامی شرایط و زمینه ها برای تجلی این آزادی توسط نظام نوپا تاسیس شد و این گروهها تا زمانی که دست به توطئه چینی نزده بودند در این کشور آزاد بوده و حتی به بیان دیدگاههای خویش می پرداختند که نمونه آن برگزاری مناظراتی بود که در آن نمایندگان گروههای ملحد با نمایندگان گروههای مذهبی در برنامه تلویزیونی شرکت کرده و به بیان دیدگاههای خود می پرداختند که شاخص ترین آنها در سال 60 مناظره ایدئولوژیک عبدالکریم سروش و مصباح یزدی با احسان طبری (ایدئولوگ حزب توده) و فرخ نگهدار(رهبر فداییان اکثریت) در کنار مناظره های شهید بهشتی با نورالدین کیانوری (دبیر کل حزب توده) و نمایندگان سازمان مجاهدین خلق و ... نشانه توان تحمل طرح آراء مختلف در نظام جمهوری اسلامی بود. اما متاسفانه گروههای مخالف نظام به جای قدردانی از فضای به وجود آمده و استفاده مطلوب از آن به سوء استفاده پرداخته و ابتدا گروههایی همچون مجاهدین خلق به روی مردم اسلحه کشیدند و آنگاه گروههایی همچون حزب توده پس از حمایت از تجزیه طلبان دست به ایجاد شبکه کودتا زدند که در سال 62 رسما کشف و سران آن به تلاش برای ایجاد کودتا اعتراف نمودند و بدین ترتیب این حزب نیز منحل شد. در کنار حزب توده به عنوان شاخص ترین ، ریشه دار ترین و رسمی ترین گروه چپ گرای ابتدای انقلاب اسلامی که دست به توطئه کودتا زدند، شاهد دهها حزب و گروه چپ گرای دیگر نیز بودیم که برخی از همان آغازین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و برخی دیگر پس از گذشت چندین ماه توطئه های خود را آغاز نموده و اثبات نمودند که شایستگی استفاده از فضای آزادی ها را ندارند و به دنبال دهها جنایتی که بر علیه مردم بی گناه انجام دادند توسط نظام مورد تعقیب قرار گرفته و با آنها برخورد شد و در واقع علاوه بر حزب کومله که در سوال به آن اشاره شده است در ابتدای انقلاب شاهد دهها گروه چپ گرا بودیم که با اقدامات تروریستی خود امنیت کشور را به خطر می انداختند. به عبارتی در همان آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حضور چندین گروه اعم از التقاطیون مسلمان(همچون گروهک فرقان)، التقاطیون مسلمان نمای چپ گرا(همچون مجاهدین خلق) و چپ گرایان رسمی (همچون حزب توده ، گروهک پیکار ، سازمان فداییان خلق ،حزب دمکرات کردستان ، اتحادیه کمونیست های ایران ، حزب رنجبران و دهها گروه چپ گرای دیگر) بودیم که همگی تلاش می کردند در اقدامات تروریستی ، جنایت و کشتار انسانهای بی گناه گوی سبقت را از دیگر رقبا بربایند که گزارشی از وضعیت و اقدامات آنها در کتاب «جریان شناسی چپ در ایران نوشته حمید احمدی حاجیکلایی نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» ذکر شده است. بنابر این آنچه مسلم است دهها گروه چپ گرا در ابتدای انقلاب اسلامی بر علیه نظام اسلامی و مردم بی گناه دست به جنایتهای بی شمار زدند که نظام اسلامی سرانجام ناچار به برخورد سخت با آنان شده و اگر هم در سال 67 چپ گرایانی در زندان بوده باشند از همین قبیل افراد بوده اند که برخورد قانونی و شرعی با تروریستها نیز امری طبیعی و حتی الزامی می باشد.
با این حال سیاست نظام اسلامی هرگز برخورد خشونت بار با چپ گرایانی که دست به توطئه نرده اند نبوده است و علاوه بر اینکه مطالبی که در همین سایت ذکر شده است خود به خود نشان از عدم برخورد اینچنینی دارد (به عنوان مثال در بخشی از مطالب سایت ویکی پدیا آبراهامیان به نقل از یکی از زنان چپ گرا به عنوان بازمانده کشتار 67 مطالبی نقل می کند در حالی که طبق ادعا های دیگر این کتاب در این ماجرا تمامی کسانی که در زندان بوده اند و بر سر موضع خود بوده اند قتل عام شده اند و طبیعتا زنده ماندن این فرد نشان می دهد که علاوه بر باطل بودن اصل استدلال و ادعا ، برخورد نظام نیز برخورد سخت با همگان نبوده است و اگر ادعای اولی را هم قبول کنیم زنده ماندن این فرد نشان میدهد که وی دست به توطئه نزده و یا بر سر مواضع خود نبوده و در نتیجه نظام اسلامی کسانی را که دست به توطئه نزده بودند را از سایرین استثنا نموده و با آنان برخورد سخت نداشته است) برخی شواهد دیگر نیز شاهد این است که کسانی که صرفا چپ گرا بوده و در عین حال توطئه ای انجام نداده اند آزادانه در حال فعالیت به عنوان شهروند عادی هستند همچون دهها استاد دانشگاه چپ گرا که حتی کتابهایشان هنوز هم در دانشگاهها در حال تدریس می باشد و یا برخی فعالان چپ گرای سابق که گهگاهی از نقل خاطراتشان در رسانه ملی استفاده می شود و دهها کتاب که توسط چپ گرایان در مورد خاطراتشان انتشار یافته است و در دسترس همگان قرار دارد یا در جریان یکی از نمایشگاههای کتاب که مقام معظم رهبری در جریان بازدید از یکی از غرفه ها و با دیدن یکی از کتابهای به آذین که از نویسندگان شدیدا چپ گرا بوده و در بستر بیماری بودند احوالپرسی نمودند که همه اینها نشان دهنده این است که سیاست نظام اسلامی عدم برخورد با گروهها و جریانات مخالفی که دست به توطئه نزده اند می باشد و آنان می توانند آزادانه به عنوان شهروند درنظام اسلامی از حقوق شهروندی خود برخوردار باشند و در نتیجه اگر هم برخوردی تا کنون صورت گرفته است تنها باگروهها توطئه گر بوده است .
نتجه اینکه اولا اسناد ارائه شده چندان معتبر نیستند و ثانیا بالفرض در صورت صحت ماجرا باز هم با توجه به سیاست نظام اسلامی مبنی بر برخورد با گروههای توطئه گر و نه هر گروه مخالفی و نیز با توجه به اینکه در آن سالها علاوه بر کومله دهها گروه چپ گرای تروریست که به اسامی برخی از آنها اشاره شد فعال بودند این افراد قطعا از میان همین گروهها بوده اند و مجازات اعدام برای تروریست ها مجازاتی کاملا طبیعی و معقول می باشد.
تذکر:
1.به عنوان جمعبندی از سخنان فوق این اعدامها نه برای راحت شدن از شرّ زندانیان، بلکه در پی شورش آنها در زندان همزمان با عملیات مرصاد بوده است. افرادی محاکمه می شدند که پیشتر در عملیات تروریستی شرکت داشتند و فقط کسانی اعدام می شدند که بر سر مواضع خویش باقی مانده بودند. ضمن اینکه این عمل پیش از این هم در مورد تروریستها انجام شد و البته بسیاری از آنان نیز بخاطر نداشتن خط مشی پیشین از اعدام نجات یافتند و بعدها آزاد گشتند.

2.یکی از ادعاهای ضدانقلاب این است که از آنجایی که در اسلام اعدام دختران باکره ممنوع است، دختران باکره ای که به اعدام محکوم می شدند را سپاهیان صیغه می کردند و بعد از تجاوز و از بین رفتن باکرگی آنها را اعدام می کردند! گذشته از اینکه اگر مبنای اعدام کنندگان اسلام می بود(که بخاطرش نتوانند دختران باکره را اعدام کنند) بر مبنای همین اسلام نمی توانستند یک دختر را به زور صیغه کنند و باکرگی او را بردارند و روی همین حساب باطل بودن این ادعا ثابت می شود؛ بد نیست بدانید اساس این ادعا از کجا برخاسته است: آیت الله منتظری در کتاب خاطرات خود در بخش مربوط به اعدامهای سال 67، از بحثهای بین خود و امام خمینی توضیحاتی می دهد که آشکار می کند که این داستان چگونه ساخته شده است. به طور خلاصه ایشان اشاره می کند که وقتی بحث اعدامها مطرح شد، من اعتراض کردم که در زندانها زنان نیز اعدام می شوند، اعدام زن در اسلام بسیار محدود است و دختران را نیز اعدام نمیکنند، امام نیز گفت خب به آقایان بگویید دخترها را اعدام نکنند، بعد آمدن اینطرف و آنطرف اینطور وانمود کردند که منتظری گفته دخترها را نکنید، اول آنها را صیغه کنید و بعد اعدام کنید. در خارج از کشور هم منافقین این را دست گرفته بودند.(کتاب خاطرات آیت الله منتظری، اتحادیه ناشران ایرانی در اروپا]نشر باران، نشر خاوران و نشر نیما[، چاپ دوم 1379، فصل دهم، صفحه 345-344)
پس آشکار است که این شایعه ابتدا در مورد آیت الله منتظری ساخته شده بوده است، و در واقع هم ایشان زمانی که قائم مقام رهبری نظام بودند، بسیار منفور بودند و بسیاری از این حرفها در مورد ایشان ساخته می شد. طبیعی است که بعد از تغییر نگرش ایشان و قرار گرفتن ایشان در برابر طیف اصلی نظام، دیگر نمی شد این سخنان را در مورد او بگویند و به جای اینکه بگویند منتظری گفته، گفتند در زندانها روالشان چنین بود!!
3.کسانی که به هر نحو با پاسخهای فوق قانع نشدند، به هر حال این مسئله را نمیتوانند برای متهم کردند، رهبر فعلی نظام مطرح کنند، زیرا آیت الله خامنه ای، در آن زمان رئیس جمهوری بودند و مقامی اجرایی در جهت این اعدامها نداشتند، و آیت الله منتظری هم در خاطرات خود اشاره می کند که ایشان تا بعد از اعدام عناصر مجاهدین خلق که بر سر موضع خویش بودند، از رخ دادن این ماجرا خبر نداشت و وقتی خبردار شد که داشتند کمونیستها را اعدام می کردند.
---------------------------------------------------------
متن شایعه

اعدام زندانیان سیاسی در سال 67، جنایت یا عدالت!
بعد از عملیات مرصاد، با فرمان امام خمینی زندانیان سیاسی که بر سر موضع پیشین خود باقی مانده بودند، اعدام شدند و حتی اعدام زنان که بسیار در اسلام محدود است، رخ داده بود و ادعا می شود که نظر به ممنوعیت اعدام دوشیزگان ، دختران باکره را به عقد در می آوردند و بعد از این که باکرگی آنها عزل شد، اعدامشان می کردند.

پاسخ شایعه

1. ممنوعیت اعدام دوشیزگان و عقد آنها، همه شایعات ساخته و پرداخته منافقین برای تطهیر جنایات و خیانت های خود به کشور و تخریب وجهه ی نظام اسلامی می باشد .
http://shayeaat.ir/post/70
2. پس از تهاجم گسترده منافقین در سال 67 ، حضرت امام (ره) حکمی را درباره بررسی مجدد پرونده منافقین زندانی که همچنان بر سر موضع خود بودند و صدور محکومیت اعدام برای کسانی که برنامه شورش در زندان ، هم‌زمان با برنامه‌های بیرون سازمان داشتند، صادر کردند .

3. این حکم از مبانی فقهی و حقوقی مستحکمی برخوردار است که به اختصار برخی از آنها را میتوان برشمرد :

* وضعیت کلی نیروهای نظامی ایران در جبهه ها
* روحیه مردم در داخل کشور به واسطه انعکاس تحولات جبهه ها 
* تبلیغات وسیع درباره پیشروی های عراق از سوی رادیوهای بیگانه
* ورود مستقیم آمریکا به صحنه جنگ با ایران از طریق هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری
* پیشروی نیروهای منافقین به داخل خاک ایران و تصرف چند روستا و شهر اسلام آباد غرب
* انتقال اخبار مربوط به تحولات جبهه ها و ورود منافقین به داخل ایران
* بروز تحرکات و تنش هایی در زندان با سردمداری عناصر بر سر موضع منافقین
* آغاز فعالیت برخی هواداران منافقین در سطح جامعه و ایجاد حرکت هائی برای برپائی آشوب و شورش در سطح شهرها
* انتشار پیامهای مستمر سازمان منافقین از طریق رادیو های متعلق به آنها و ترغیب و تحریک مردم به شورش

4. در چنین اوضاعی حضرت امام (ره) بر مبنای دیدگاه فقهی خود ، از مسئولان خواستند تا ضمن بررسی مجدد وضعیت منافقین در زندان ، آن دسته از این افراد را که همچنان بر سر موضع تشخیص می دهند ، به عنوان نیروهای داخلی یک سازمان محارب که با استفاده از فرصت در صدد آشوبگری و تحریک دیگران به شورش هستند ، اعدام کنند .

5. در حکم حضرت امام (ره) در این باره چنین آمده است :
 »از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما ، و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند . «

6. حضرت امام (ره) صرفاً آن دسته از منافقین زندانی که « بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند » را «محارب و محکوم به اعدام» برشمرده اند.
* تشخیص این وضوع را نیز به رأی اکثریت قاضی شرع ، دادستان و نماینده وزارت اطلاعات واگذار می کنند ، با تأکید بر اینکه « احتیاط در اجماع است».
* منافقین زندانی ای که از عملکرد «سازمان منافقین» برائت جسته و توبه می‌کردند، اعدام نمی‌شوند.

7. در سال 1367، وضعیت متفاوتی با سال 1360 وجود داشت ؛
* در سال 60 سازمان منافقین اگر چه از حمایت های سیاسی و تبلیغاتی بیگانه بهره می برد اما به هر حال یک گروه ضد انقلاب داخلی به شمار می آمد که دست به عملیات تروریستی و انفجاری در داخل می زد و البته با عوامل این عملیات نیز برخورد می شد .
* اما در سال 67 این گروه در قالب یک « ارتش متجاوز » ظاهر شد که از پشتیبانی کامل نیروهای نظامی بیگانه برخوردار بود و با اتکاء به همین پشتیبانی ها توانسته بود راه خود را به داخل خاک ایران باز کند و بخشی از آن را به اشغال خود در آورند و در کنار آن مسائلی نظیر بروز تحرکات و تنشهائی در زندان با سردمداری عناصر بر سر موضع منافقین ، آغاز فعالیت برخی هواداران منافقین در سطح جامعه و ایجاد حرکت هائی برای برپائی آشوب و شورش در سطح شهرها ، انتشار پیام های مستمر سازمان منافقین از طریق رادیو های متعلق به آنها و ترغیب و تحریک مردم به شورش ، همه بیانگر موج تازه توطئه های این گروهک می باشد.

(ر.ک : پاسداشت حقیقت، مسعود رضایی، و عباس سلیمی نمین، تهران:دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، 1381 )

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=99330
شایعات
لینک های مرتبط: ناگفته هایی در مورد صادق خلخالی
قیام: دفاعیات یک انقلاب

نظرات  (۴۳)

خدا عمرش بده ایشون یه دانشمندند
اینا همه دروغه.
02 Bahman 91 ، 21:06 بنی آدم
برادر چشم.شما دستور دادی ما عمل کردیم.
لینک شما اصلاح شد.
راستی حرف نداری ی ی ی ی ی .
02 Bahman 91 ، 21:06 پسر شجاع
اگه تو این مملکت 4 تا مثل استاد عزیز رحیم پور داشتیم الان بیسوادان بی مغز و غربزده که عنوان روشنفکر را یدک میکشند در دانشگاهها جولان نمیدادند

سگ استاد شرف داره به تمام زندگی اونا....زمانی که استاد در جبهه گلوله میخورد اینا داشتند واسه مال دنیا تلاش میکردند

کسانی که اعدام شدند از نسل همونهایی هتند که الان مشغول ترور دانشمندان هسته ای و امامان جمعه و ..هستند
خاک بر سر کسانی که از اعدامی حمایت میکنه ..اینا اگه زمان مختار بودند حتما در سپاه عبدالله زبیر بودند و اعدام شمر و ابن زیاد را هم محکوم میکردند
02 Bahman 91 ، 21:07 دوست پسر شجاع
جواب آقای رحیم پور اشتباه نبود. ولی پاسخ به سوال مطرح شده هم نبود.
شجاع جان حضرت علی با وجود اینکه به قتل خودشان توسط ابن ملجم علم داشتند دستگیرش نکردند. اعمال مجازات قبل از وقوع جرم به هیچ عنوان درست نیست.
در خاطرم هست که دزدی را گرفتیم. وقتی رسیدیم تمام اموال قیمتی و منقول را برای بردن جمع آوری کرده بود و کنار درب مغازه دپو کرده بود. بعد شکایت و انجام مراحل داد رسی ایشان بعنوان ورود عدوانی محکوم شد! نه دزدی! چون هنوز عمل دزدی انجام نشده بود و چیزی از مغازه خارج نشده بود! شاید این مثال کوچک برای شما نشانه ای باشد که با وجود علم قاضی به صورت گرفتن عمل دزدی در صورت عدم دخالت ما، حکم متهم دزدی نیست.
پاسخ:
نه عزیز اینها بعد از انقلاب تجاوزها و کشت و کشتارهاشون رو انجان داده بودند و چون باز هم قصد آشوب داشتند و این رو هم توی زندان نشون دادند همونطور که توی جزوه هم گفتیم ........ همانند قضیه پیامبر باهاشون رفتار شد و این عین حکم اسلام بود
سلام بزرگوار
یه وب رو راه اندازی کردم که مربوط به پایگاه هستش و هر ماه یه سوال رو توش مطرح میکنیم و جوایزی به قید قرعه هم به عزیزان داده میشه خوشحال میشم بزرگواری بفرمایید و تشریف بیارید و ما رو تو این راه کمک کنید در بهتر شدن هدفمون
یاری بفرمایید در ضمن اگه دوست داشتید لینکمون بفرمایید و دستور دهید انجام وظیفه کنیم.
در ضمن به سایر اعضائ خانواده و نزدیکان خودتون هم بگین که تو مسابقه شرکت کنن برامون حیاطی هستش برا گرفتن امتیاز سایت باید حمایتمون کنید به کمک شما نیازمندیم پس چشم انتظارمون نزارید
خوشحال میشم تشریف بیارید
اینم ادرس وب
http://payegaheshohada.blogfa.com/
02 Bahman 91 ، 21:08 پویان همسنگر
من عاشق تحلیل های اقای رحیمپور هستم . جواب خوبی داده به این منافقین..

با اجازتون این پست رو البته باذکر منبع تو وبلاگم میزارم.
راستی برادر اگه میشه وبلاگ منو به نام خاکریز لینک کنید بعد دستور بدید با چه اسمی لینکتون کنم
امام(ره) اگه نبود. الان اسلام رو باید تو موزه ها پیدا می کردیم! ممنون
سلام
در تکمیل این حرف ها و جواب مستقیم چرا سال 67 ؟
سال 67 عملیات مرصاد رخ داد. که می دونیم منافقین بودند.همون فروغ جاویدان.
قضیه اینه که همزمان داخل زندان های کشور منافقین شورش کردند و دست به کشتار زندان بان ها زدند. طبیعتا قصاص شدند. حالا واسه اطلاعات بیشتر باید برم مرکز اسناد هم ببینم. ولی انقدر این مساله رو گفتن که ما فکر میکنیم چند هزار نفر بودن.نه خیر چند صدنفر هم نمیشدن.

خدا استاد رو حفظ کنند.واقعا دانشمندند و ریشه ای جواب میدهند.
02 Bahman 91 ، 21:10 دوست دوست پسر شجاع
دوست پسر شجاع جان اول سلام که واجب است.ثانیا اگر فرض کنیم به طور مثال قرار باشد واقعه ی عاشورا تکرار شود و شما و ما هم حضور داشته باشیم وهنوز شمر ملعون جنایتی مرتکب نشده وما میدانیم او چه کار خواهد کرد.اورا نخواهیم کشت.چه معلوم شاید مرتکب خطا نشد !بنابراین نباید قصاص قبل از جنایت کرد.درست گفتم استاد؟!استدلال شما را خوب آموخته ام؟حال من از شما جایزه نمیخواهم در قبالش من نیز به شما مطلبی میاموزم:اگر ساعت از نیمه شب گذشته بود خوابت میامد یا گرسنه بودی یا حال روحی ات خوب نبود.مادر یا پدر یا معلمت تو را عتاب کرده بودند با همکلاسی ات مجادله کرده بودی شکست عشقی داشتی وبه هر دلیلی اوضاع مساعدی نداشتی هرگز به قصد ابراز نظر مطالب وبها را نخوان.اصلا به سراغ ابزار سرگرمی شبانه ات نرو برادر جان در غیر این صورت خاندان خود.پسر شجاع.خرس مهربان همه را بی آبرو خواهی کرد.مراقب خودت باش در این وانفسا عزیز!
پاسخ:
بنده جوابتون رو تو نظر قبلی دادم اما باز شما همون رو تکرار کردید میخوام بدونم پس به نظر شما با توجه به اینکه نباید قصاص قبل از جنایت کرد چرا پیامیر گرامی اسلام ص یهودیان بنی قریظه رو به دار مجازات آویخت؟

باید در جهت تکمیل عرایضم عرض کنم که میشه به دو صورت به این پرسش پاسخ داد یکی اینکه بگیم پیامبر نعوذبالله دچار خطا شد که همونطور که مستحضرید این جواب صد درصد اشتباهه و یا اینکه بگیم پیامبر کار درستی انجام داد... که در نهایت این به این معنا خواهد بود که قصاص قبل از جنایت با توجه به مصالح اسلام و مسلمین امکان پذیره

بله صحیح میفرمائید ائمه ما قبل از شهادت آگاهی کامل از نحوه شهادت فرد شهید کننده و همچنین زمان و مکان شهادت داشتند اما باید ببینیم تقدیرات الهی و مصالح اسلام در اون شرایط چه تکلیف و وظیفه ای رو روی دوش ما خواهد گذاشت تا به اون عمل کنیم

پاورقی!!!...........................
در نهایت اگه خواستید مسئله یهودیان بنی قریظه بهتر براتون روشن بشه میتونید به کتاب فرازهایی از تاریخ پیامبر گرامی اسلام نوشته آیت ا... جعفر سبحانی صفحه 347 مراجعه کنید اگرم باز شبهه ای در این رابطه داشتید بنده با کمال میل پاسخگو هستم
یا حق التماس دعا
02 Bahman 91 ، 21:10 : یاداشتهای یک شورشی
ممنون از لطفتون که سرزدین این کلیپ دیشب گوش دادم عالی بود خیلی اطلاعات خوبی گرفتم البته خیلی اطلاعات دردناکی بود این سخنرانی را اگر کاملش را دارید واگر براتون امکان داره لطفا قرار بدهید تا از اول گوش بدم چون من فقط سخنرانیهای دکتر عباسی وپور ازغدی را گوش میدم چون همیشه حرف جدید دارن در ضمن 20:30دوهفته پیش یه تیکه خیلی کوتاه از سخنرانی همین آقای پور ازغدی پخش کرد که در مورد خاوری حرف میزد اگر اون هم دارید لطف کنید بی نهایت ممنون میشم
راستی اسم وبتون هم خیلی جیگره ساندیس خور
02 Bahman 91 ، 21:11 رضا حسینی
بدبخت خود خامنه ای در جایی گفته بود من از این قتل ها ونحوه انها اطلاع نداشتم

تو چگونه خود را شریک قتل خونهایی میکنی که میدانم از روی جهالت محض به گردن میگیری که این خودش عین قتل است وگناهی نابخشودنی

واقعا متاع دنیوی که از یک امتیاز ویا...خیلی به دامت انداخته باش تا دولت اقبالت بدمد
این ماجرای پسر شجاع هم خوب مایه خنده ما شد!
برادر جان شما با این میزان نکته سنجی جالبه میاید مقاله میگذارید واسه دانلود!

شاید شما از فوج اعدامهای بی حساب و کتاب ابتدای انقلاب که مصداق ضرب المثل «گنه کرد در بلخ آهنگری...» هستند بیخبر باشید اما خداوند خود شاهد و ناظر است.
ای کاش توهم نیابت امام معصوم ع این قوم را جری نمیکرد تا مردم را نسبت به دین اسلام معاند سازند!
خداوند مارا از تعصب جاهلی نجات فرماید و راه را برای ظهور منتقم آل محمد ع هموار فرماید.
در صورت چاپ در سایت لطفا ایمیل دهید.
پاسخ:
اعدام های اوائل انقلاب هیچ کدوم بی حساب نبود اگه شما میگید اینطوری بود سند بیارید؟
صحبت های استاد ازغدی جواب شما رو به خوبی داده
یادآوری دوران تلخ انقلاب .....
خداروشکر که طومارشان بر چیده شد...
23 Mordad 92 ، 08:25 ناشناس
من اصل این اعدام ها رو اشتباه نمیدونم ولی جواب سرور رو به آقایی که میگفت قصاص قبل از جنایت شده قبول ندارم.البته من از ماجرای یهودیان بنی قریظه اطلاعی ندارم ولی بهتر است برای اثبات حرف خود به جای این که از پیامبر مایه بذاریم استدلال خودمونو بگیم.چون ممکنه باعث خدایی نکرده بدبینی به پیامبر بشه واگر هم میخواهیم همچین کاری کنیم دلیل کار پیامبر رو هم بگیم چون من اینطور از حرف شما متوجه شدم که انگار پیامبر بدون استدلال و از روی علم غیب ای کار رو انجام داده اند.
ولی جواب من به سوال اون آقا:
کسانی که در این ماجرا اعدام شدند کسانی نیستند که مثلا به خاطر عقیدشون یا ارتباط فکری با مجاهدین اعدام شده باشند بلکه کسانی هستند که در عملیات خرابکاری شرکت داشته اند البته مستققیما دست به قتل نزده اند.یعنی محارب شده بودند و حکم محارب هم اعدام است. ولی به دلیل مسائلی مانند انعطاف نظام یا مساعد نبودن شرایز اعدام نشده بودندولی بعد از ماجرای فروغ جویدان و شورش های داخل زندان معلوم شد لایق عطوفت نیستند
همش دروغ
اینها همش دروغه درنظام ولایت فقیه که زیر بنای آن بر اساس کشت وکشتار هستش اینها چیز عادی هستش در نظامی که به جان آدمها هیچ ارزشی قایل نیست مرگ بر نظام ولایت فقیه
پاسخ:
حداقل برای حرف هایتان کمی دلیل می اوردید تا فکر نکنیم از سر عقده حرف می زنید!
حکم اسلام!!!
حکم عقل چیست؟؟
پاسخ:
این دوتا جدا از هم نیست
10 Azar 92 ، 14:09 یک ایرانی منتقد
اصولا مشکل انقلاب 57 از زمانی اغاز شد که امام فرمودند جمهوری اسلامی هم یک حکومتی است مثل فرنسه(!!!).من یک طلبه هستم و برمیگردم قم طلبگی می کنم(!!!)و اب و برق و اتوبوس و... مجانی است(!!!!).اونموقع ها اصلا صحبتی از اصل ولایت فقیه نبود!ایران قرار بود بشه مثل جمهوری فرانسه.ولایت فقیه با مفهوم ولایت سیاسی که امروز میشناسیم ابتدا توسط ایت الله منتظری و سپس ایت الله خمینی مطرح شده بود و تا قبل از ان عموما ولایت فقیه به ولایت روحانیت شیعه بر افراد یتیم یا ناتوان ذهنی اطلاق میشد و البته نظریه پرداز اصلی این ولایت فقیه جدید که اقای منتظری بود خودش وقتی عواقب وحشتناک ان را دید از نظر خود برگشت!البته اینجا باید سهم روشنفکران در اینکه چرا انان که قاعدتا کتاب ولایت فقیه اقای خمینی را خوانده بودند مردم عوام را از عواقب این طرز تفکر اگاه نکرده و کماکان از رهبری ایشان حمایت کردند...و کشوری که از درون شپش و جهل و بیسوادی و بیماری دوران قاجار در 50 سال به قطب منطقه تبدیل شده بود و تنها دردش نبود ازادی های سیاسی بود و ان را هم میشد با رویکردی اصلاح طلبانه و ارام ارام به دست اورد را به این فلاکت کنونی رساند .بهترین گزینه برای ایران این بود که شاه در سیاست دخالت نمی کرد و احزاب ازاد کشور را به جلو می بردند.به هر حال قدرت مطلقه فساد می اورد.حال چه شاهنشاه اریامهر باشد و چه نایب امام زمان!
و اما در مورد کشتارهای ابتدای انقلاب.بعد از پیروزی انقلاب و رفراندوم 12 فروردین که در ان جمهوری اسلامی از صندوق بیرون امد(که به عقیده من با توجه به نوع سوال مطرح شده بیشتر دهن کجی به سلطنت بود تا رای به جمهوری اسلامی!)گروه های سیاسی مختلف که در انقلاب مشارکت کرده بودند هر کدام بنا بر عقاید خود میزانی از ازادی های سیاسی و اجتماعی مطلوب خود را طلب می کردند ولی ناگهان با مطرح شدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی که در واقع یک خلف وعده از سوی امام خمینی بود اعتراضات این گروه ها شروع شد و کار به تظاهرات های خیابانی کشید که با وجود اینکه مجوز راهپیمایی داده شده بود اما توسط حزب اللهی ها به خشونت کشیده میشد.پدیده ای که همین امروز هم شاهد ان هستیم.از طرفی مردم پی به ماهیت جمهوری اسلامی برده بودند و این اگاهی را می توان در رای به بنی صدر به وضوح دید چرا که اگر مردم طرفدار جمهوری اسلامی بودند قاعدتا باید به کاندیدای حزب جمهوری اسلامی رای میدادند که دکتر حسن حبیبی بود.همه این عوامل نشانگر ایجاد حس بی اعتمادی به جمهوری اسلامی بود(به عنوان مثال زنده و تازه می توان به ماجرای اخوان المسلمین و مصر اشاره کرد.جریانی اسلامی که در یک بزنگاه تاریخی توانست رهبری انقلاب مصر را بر علیه حسنی مبارک به دست بگیرد و از طریق انتخابات دمکراتیک به قدرت برسد اما در طی مدت کمی به دلیل خلف وعده هایش از نظر مردم افتاد و ساقط شد و اگر نه به دیکتاتوری 100 بار بدتر از مبارک میرسید)به هر حال در ان فضای بی اعتمادی اوایل انقلاب که خواستهای انقلابی مردمی که با هزار ارزو و جانفشانی انقلاب کرده بودند همه در حال نابودی بود و گروه های انقلابی از بیم عواقب بعدی و بازشدن دست دیکتاتوری حاظر به تسلیم سلاح های خود نبودند 30 خرداد 60 رقم خورد و باقی اتفاقات.
در اینجا لازم می دانم بگویم که اگ شما گروه های سیاسی ان زمان را متهم می کنید که چرا اسلحه خود را تحویل ندادند لطفا همین سوال را امروز از حزب الله لبنان بپرسید که چرا اسلحه خود را تحویل دولت لبنان نمیدهد و چرا اگر هم ارتش لبنان بخواهد به این شرایط 2 حکومت در یک کشور خاتمه بدهد انها با دولت قانونی منتخب کشور وارد جنگ خواهند شد؟
به هر حال در جریان اعدام های 60 تا 67 نه تنها اکثریت افراد مسلح گروه های دیگر اعدام شدند بلکه چند برابر این تعداد .یعنی افراد هوادار این گروه ها هم اعدام شدند که بسیاری از انان متاسفانه نوجوان بودند و جرمشان هم حد اکثر حمل اعلامیه مربوط به ان گروه ها بود.
تصدیق می کنم که از سال 60 به بعد عده ای از حزب االهی ها هم توسط گروه های مسلح کشده شدند.این کاری بود بسیار غلط.من از هیچ گونه اقدام خشونت طلبانه یا مسلحانه دفاع نمیکنم و هر کسی را که روی هموطن خود اسلحه بکشد را تقبیح میکنم اما برخورد جمهوری اسلامی با یاران دیروز خود را .ان هم به صورت حذف فیزیکی یک جریان فکری هم وطن با ان ابعاد شنیع و گسترده را نیز محکوم می کنم.به خصوص که در طی ان تسویه حساب خشک و تر همه با هم سوختند.
در مورد واقعه سال 67.زندانیانی که حکم زندان داشتند و باید با اتمام زمان محکومیت ازاد میشدند دست به شورش نزده بودند و اگر هم میزدند حقشان اعدام نبود.در مورد فعالین کمونیست هم خاوران بزرگترین سند است.بعلاوه وجود شاهدان عینی که از دست هیئت 3 نفره مرگ جان به در بردند.

شما در جایی فرمودید قصاص قبل از جنایت در اسلام امکان پذیره و برای این حرفتان هم ماجرای بنی قریظه را می اورید.وقوع ان ماجرا به این صورت که پیامبر یک قبیله از یهود را کاملا قتل عام کرد از دید محققین اسلامی به هیچ وجه قطعی نیست بلکه اتفاقا ایرادهای زیادی به این داستان وارد است.در ثانی حتی اگر فرض محال کنیم که درست باشه هم در همان داستان می بینیم که پیامبر به بنی قریظه می گه یک نفر را که قبول دارید حکم کنید تا او مجازات شما را مشخص کند و انها هم چنین می کنند و ان یک نفر حکم به قتل انان داد!!!.یعنی با وجود اینکه پیامبر خدا بود اما ان حکم توسط یک ادم بیطرف که مورد قبول بنی قریظه هم بود تعیین شد.اما در ماجرای سال 67 ایت الله خمینی اینگونه عمل نکرد با وجود اینکه پیامبر خدا و معصوم هم نبود.البته من در کل فکر نمی کنم که وقایع 1400 سال پیش عربستان را با واقعیت های کنونی بتوان قیاس کرد و این مقایسه ها ما را به جایی نمی رساند.

به هر حال به امید روزی که برابر و بدون تفکیک ملی جنسیتی قومیتی و عقیدتی از انسان بودن و زندگی و حرمت انسانی داشتن لذت ببریم.
پاسخ:
امام: آب وبرق مجانی میشود + صوت

لینک بالا جواب اولین قضاوت نادرست شماست...
سلام
در جواب جناب " یک ایرانی منتقد" باید عرض کنم که:
جواب طولانی شما منو یاد امتحانات انشا انداخت که قصد ما فقط پر کردن صفحه بود و افزایش تعداد سطرهای انشا. دیگه کاری به به چی می نوشتیم نداشتیم!!
اما اتهامات شما رو خیلی خلاصه تا اونجا که علم دارم اشاره می کنم که شما و یا خوانندگان می تونن بیشتر تحقیق کنن.
----------------
امام خمینی (ره) فرموده بودند که ما قوانین و حکومت اسلامی می خواهیم که از قانون اساسی کشورهایی مانند فرانسه خیلی مترقی تر هست.
فرمودن که به قم خواهند رفت. اما بعد که دیدند کل انقلاب به خاطر خیانت عده ای به خطر افتاد، دوباره به بطن رهبری انقلاب برگشتند.
- آب و برق مجانی رو هم که دوستمون فرمودند که اصلا این موضوع رو دولت بازرگان مطرح کرد و ایشون فرموند که حکومت اسلامی فقط برای این چیزها نیامده. بلکه آمده که روح انسانیت رو ارتقا ببخشه. اصلا موضوع بحث اون نبوده.
----
- بحث ولایت فقیه از چندید سال پیش مطرح شده بود. خیلی قبل از امام خمینی.بحث جمهوری اسلامی رو هم که همان حکومت مردمسالاری اسلامی بود رو هم بیش از 98 در صد رای دادن بهش.ولایت به افراد یتیم و دیوانه؟ عواقب وحشتناک؟!!! دست بردار. مبحث ولایت فقیه رو دیگه اونور دنیا هم میدونه. شما که بیسواد نیستی ظاهرا.مطالعه کن.
بقیه ادعاهای جنابعالی هم به این منوال هست که بیشترش رو آقای ازغدی و همین دوست نویسندمون انتشار دادن.
------------
بهتره بجای انتشار اکاذیب،حداقل کمی وجدان داشته باشی.
الان در لبنان عطش اینو دارن که چرا حکومت اونا ولایت فقیه نداره. و شما اومدی میگی مشکل ولایت فقیه چیه و چیه ...!!
ضمن اینکه از دوستان عزیز خواهش می کنم در باره مباحث سیاسی و اعتقادی به ویکی پدیا مواجعه نکنن.چون بیشتر کذب هستند.
موفق باشید.
فقط خواستم تشکر کنم که نظر مخالفین رو حذف نکردید من حوصله جواب به این آقا رو ندارم فقط کاش کنار نظرها مثبت و منفی میذاشتید تا مشخص میشد چه تعداد قانع شدند خودم دلم میخواست به بعضیا هزار تا مثبت بدم
در هر حال موید باشید
با نظر یک ایرانی منتقد کاملا موافق هستم
11 Khordad 93 ، 14:18 اذر کریمی
جرا کسی نمیکه دلیل اینکه این افراد با حکومت وقت مخالفت داشتن جی بود وجرا دست به کشتکار مردم وافراد سیاسی میزدن و اصلا این افراد بر جه افکاری بافشاری میکردن بهرحال شروع هر مخالفتی بشتش خاسته ای هست خواه منطقی یا غیر منطقی
11 Khordad 93 ، 14:27 اذر کریمی
جرا کسی نمیکه افکاری که این افراد تو سرشون بود وبافشاری میکردن و بخاطرش اعدام شدن جی بود اصلا واسه جه افکاری وعقایدی مریختن تو خیابون یا مردم عادی یا افراد سیاسی ترور میکردن ایا خواسته ای داشتن که جواب داده نمیشد ایا خواستشون منطقی بود یا ضد اسلامی ایا خواسته انها رو مردم عموم میدانستن ایا تمام افکارشان ضد مردم ایران و بیشرفت کشورو ملت بود
10 Aban 93 ، 15:43 دلسوز
نمی دانم کی می خواهیم انسان واقعی شویم. اگر من مملکت را اداره می کردم اولین کارم حذف اعدام بود و بس. و دومین کار اینکه همه ی شما را به خواندن فلسفه تشویق کنم. و سومین کار اینکه بگویم بروید مطالعه کنید کتاب بخوانید و بروید جنگل درست کنید بروید کشاورزی کنید بروید خط آهن سراسری بکشید
کشتی بسازید هر لباسی که دوست دارید بپوشید هر خانه ای که می خواهید بسازید شما آزادید که هر موسیقی که دوست دارید گوش کنید و آزادید که همه جا برقصید
اگر من رئیس بودم می گفتم حق شما عبادت است پس بروید به خانقاه هاتان و ستاش کنید معبودتان را
اگر من رئیس این مملکت بودم می گفتم من مخلص شما هستم همه ی شما اگر خوب درس بخوانید مدرک می گیرید ولی مدرک جعلی و دروغ بد است
بد یعنی بدی که خودت هم می دانی یعنی چی
پس چرا اینقدر بیهوده با هم بحث می کنید آقایان این وبلاگ پر از غرض ورزی
11 Aban 93 ، 14:26 محمد حسنی
سلام.
ای ول!/من تو انتخابات بعدی به دلسوز رأی میدم فقط از رئیس قانونی آینده سؤال میکنم این همه عقل و دانش رو از کجاا آوردی که خدا نتونست بیاره؟!.
آخه اعدام حکم خداست و اینکه چجوری افراد خائن و تمامیت خواه مثل عوامل خطرناک بیگانه رو که دستشون به خون و مال و ناموس مردم آلوده بود رو تأدیب میکردین؟!.
شاید بهشون میگفتن/ آخه عزیزم این چه کاریه که تو میکنی؟! و اینجوری اونم میفهمید که داره اشتباه میکنه!.
فکر نمیکنین تفکرات شما در زمان پهلوی هم تقریباً تو لا اقل تو مماشات با افراد سودجو و وطن فروش انجام شد منتها نتیجه نداد.
شکلک جنگلسازی و مطالعه ی فلسفه توسط عوامل اینگیلیسی و آمریکایی!.
30 Aban 93 ، 21:54 ندای الرحیل
سلام و ممنون از روشنگری شما
19 Dey 93 ، 12:51 خمینی
دروغ میگی.برو دروغ گو.تجاوز میکردن.چند نفر رو میتونی گول بزنی دروغگو؟
19 Dey 93 ، 23:40 محمد حسنی
سلام.
به ما هم ربطی نداره ها ولی تو کتاب خاطرات زندان خانم شهرنوش پارسیپور، از فعالان ضد انقلاب که در بند بانوان زندان قزلحصار و اوین مدتها زندانی بودن، نوشته که بحث تجاوز اون زمان هم مطرح بود ولی چون کسانی رو که برای اعدام مشخص میکردند، به بند عمومی بر نمیگردوندن شبی که فرداش میخواستن اعدامشون کنن، ما نتونستیم بفهمیم که واقعاً بهشون تجاوز میشه یا نه.
بنابر این با توجه به دروغ گو بودن ضد انقلاب نمیشه به حرفاشون استناد کرد.
اینقدر دروغ نگویید واقعا کشته اند و این رو هم بگم همین کشتار نقطه عطفی است که گریبان عاملانش رو خواهد گرفت
21 Mordad 95 ، 01:27 بی نام
درود خدای بر آنهایی که توسط منافقین شهید شدند. این منافقین چپ بی دین با حیوانی ترین روش ها دست به چنین اقدامات پلید و کثافتی می زدند.
یک حکومت با کفر باقی میماند اما یا ظلم نه. دوره ظالمان هم روزی به سر میرسد. تاریخ گواه خوبیست
قابل توجه همه چه موافق چه مخالف
جوش نیارید شیرتون خشک میشه.
20 Mehr 95 ، 22:09 ایرانی
لطفا این چند جمله رو بی تعصب بخونید
شاه که در حال سقوط بود همه زندانیهای سیاسی رو ازاد کرد
ولی حکومت جمهوری اسلامی که تازه جنگ رو فاتحانه تموم کرده بود و در اوج قدرت بود زندانیهای سیاسی رو اعدام کرد
ادعای ادمها مهم نیست
رفتار ادمها مهمه
12 Aban 95 ، 08:10 بایرام
توجیهاتتان فقط خودتان را قانع می کند ،کسی که زندانی است حداکثر بلوایی که می تواند بکند در چهاردیواری سلول خودش است،این کشور را به بلوا نمی کشد ،شما مانند افرادی هستید که برای حل مسئله تفکر نمی کنید منتظرید رهبرتان بگوید جواب فلان است بعد توجیه می کنید که جواب فقط می تواند همان باشد ولا غیر شما به جواب واقعی نمی اندیشید آنقثدر جمع وتفریق می کنید تا در آخر جوابی را که دوست دارید پای ورقه بنویسید ،راستی نگفتید با آن چند نفری که جلوی استاد رحیم پور پلاکارد ها را بالا گرفتند واستاد آنقدر شجاعانه جواب داد چه کردید؟ والان در چه وضعیتی هستند احیانا بعنوان محارب اعدام نشدند؟ !!!
فقط میگم لا الله الا الله محمد رسوللله به حق این کلام جنایتکاران آدم کشان روزگار به اعمال پلیدشون برسند امین
29 Azar 95 ، 10:08 علیرضا
متاسفانه مردم ما تا حالا تروریست ندیدند
کسی که سر مردم رو با تیغ موکت بری میبره یا مردم رو به رگبار میبنده، ایا شما امیدی به اصلاحش دارید؟! وجود اینطور افراد به اتش بدل شده و چیزی که توی اتش گم بشه تنها چیزی که ازش میمونه خاکستره و دیگه دست یافتنی نیست! چه برسه به اینکه ادمیت یک فرد توی اتش ذاتش گم بشه!! منافقین حتی چندین فقره بمب گذاری رو، مثل داعش که مسئولیت به عده میگیره، مسئولیتش رو به عهده گرفتن! روح حضرت امام شاد و بدانید به شخصه اگر اینها رو در خیابان هم ببینم در گشتنشون دریغ نمیکنم
29 Azar 95 ، 16:06 منم ان کوبنده
کاری ندارم چرا عده ای موافق هستن یا مخالف و دلیل و نظرشون هرچی باشه محترمه اما یه سوال بزرگ تو ذهن بنده اس که امید جوابی واسش باشه.سوالم اینه که که ما از انقلاب از لحاظ زمانی فاصله ای کمتر از 40 سال داریم پس این همه شک و شبهه و مخالفت ها از کجا نشات میگیره؟اینکه چرا خواص از موضع انقلابی خودشون و قول هاشون این قدر روی گردان شدن ؟چرا این قدر تناقض داریم و هرکی هرچیزی که دوست داره میگه؟چرا این قدر ابهامات هست و هیچ وقت جواب روشنی واسشون نیس؟دوباره میگم ما 40 ساله با انقلاب فاصله داریم اما انگار 40000سال پیش این اتفاقات افتاده چون هیچ وقت هیچ کدوم از مسئولین واقعا جواب درست و حسابی نمیدن نه در مورد انقلاب نه در مورد جنگ و نه در مورد قرارداهای نفتی و......................پس ما چرا این همه وبلاگ مخالف و موافق درست میکنیم و حرف هایی میزنیم که معلوم نیس درسته یا دروغ؟با اینکارا مردم دسته دسته میشن و هر کی از هرجا که چیزی خونده یا شنیده یا دیده فکر میکنه از همه عالمتره.برید دنبال زندگیتون
07 Dey 95 ، 02:26 منصور
شما میگید امام خمینی (ره) فرمودن اگه به مواضع خودشون پایبندن اونهارو اعدام کنید اولا جون اینقده عزیز هست که افرادی مثل اعدام شدگان که از نظر اعتقادی ضعیف بودن با یه برائت سوری خودشونو از مرگ حتمی نجات بدن چطور امکان داره هزاران نفر اینقده به آرمان خودشون پایبند باشن که حتی حاضر نباشن با یه دروغ مصلحتی جون خودشونو نجات بدن چیزایی که شما میگید بنظر من فقط توجیه اشتباهاته از اول انقلاب تا الان ما افراطی هایی داشتیم که ضربه سنگینی به حقانیت اسلام وارد کردن و خیلی هارو دین زده کردن و عملکردشون دقیقا" با داعشی ها برابری میکنه قطعا" در حکومت ما منافقینی هستن که در زیر سایه پرچم جمهوری اسلامی دارن به کشور و ملت و مخصوصا" اسلام خیانت میکنن و ما نباید جنایات اونا رو توجیح کنیم چون این عمل یعنی زدن مهر تایید به عمل منافقین و جنایت کاران متاسفانه خیلی ها فکر میکنن مردم چیزی حالیشون نیست و با دروغ توجیه سر پوش بذارن روی اشتباهات غافل از اینکه این عمل بر ضد اسلام و دیگر مسولین درستکار تموم میشه مثلا" اوایل که مدرسه ها از مردم بابت ثبت نام بچه های کردم پول میگرفت وزرا چپ و راست میومدن پشت تلویزیون میگفتن ما پول نمیگیریم و هر مدرسه ای بگیره تخلف کرده واقعا" مردمو چی حساب کردن توهین به شعور مردم تا این حد حکومتی که بر پایه دروغ بنا بشه دوام نداره خوبه تو دینه ما کثیف ترین عمل دروغه ولی ماشالله اکثر مسولین ما دروغگو هستم که در راس اونها صدا و سیما هستش و ما از رهبر عزیزمون انتظار داریم در مقابل دروغ که یک امر عادی و روزمره شده بایسته
سه تا دین تو خاورمیانه ظهور کرد و هرچی بدبختی و کشت و کشتار و کلا جنگ و اوارگی رو تو این نقطه که خاور میانه باشه شاهدشیم..اونوقت چه اسلامیه که با همه سر جنگ داره من نمیفهمم..الحمدولله که با گندکاریای دهه هشتاد و نود حتی اون یه زره اعتقاد مردم رو هم ازشون گرفتن..عواقب جنایت قطعا همینهاست..کشوری که با جنایت اداره بشه خوب اسلامشم میلنگه دیگه.
08 Dey 95 ، 13:20 ایمان
مرگ بر منافقین و رجوی
هر چیزی را باید در زمان خودش دید.منافقان چیزی شبیه داعش امروزی بودند .حاضرید به داعش ترحم کنید؟
در ثانی تمام این شورش ها سردسته هایی داره وسیاهی لشکر هایی .همیشه این سر دسته ها هستند که سیاهی لشکر را قربانی اهداف خود می کنند.گاهی بدون این که سیاهی لشکرها اصل مطلب را بدانند .اما در مورد سرلشکرها .همه نیاز داریم که ابتدا علم خود شناسی را یا د بگیریم .اگر این کار را کردیم می فهمیم همه انسان نمی مانند وبعضی آنقدر پلید می شوند که اعضا وجوارح شان در خدمت شیطان در می آید با اینها باید چه کرد؟ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر زیر دستان.والبته به گفته ژنرال هایزرآمریکایی در خاطراتش تمام این شورش ها وتمام این حزب ها باطراحی بیگانه انجام می شده یعنی به نوعی جوانان وطن قربانی های سرلشکرهای آمریکایی شان می شدند ودیگر این که وقتی علم خود شناسی را یاد بگیریم وعملا هم به کار گیریم آن وقت تازه شخصیتهایی مثل اما م را میشناسیم وبه عظمت اوسر تعظیم فرود می آوریم.اعتماد می کنیم وحتی اگر شبه ای شنیدم به خاطر شناختی که داریم به تردید در مورد او نمی افتیم .ابزار شناخت را باید قوی کرد ابزار شناخت نور قران است دل پاک وبی غرض است استمداد از خداوند است. در مورد انقلاب امام خمینی امام صادق (ع)پیش بینی کرده اند که این گروه کم خواهند شد اما سرانجام پیروزی با آنهاست وسرانجام پرچم را به دست حضرت مهدی خواهند سپرد.
هم اکنون سپاه حق وباظل در حال یار گیری هستند البته که سپاه حق کمتر خواهند بود چرا که خداوند می فرماید اکثرهم لایعقلون اکثرهم لا یعلمون اکثرهم لا یشکرون و...........
اما خداوند درباره رویاررویی سپاه حق وباطل می فرماید کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیره باذن الله چه بسا عده کمی که به اذن خدا به عده کثبری غلبه می کنند. خدا نیاز به ما نداره با همون عده کم مدافعا حرم هم می تونه غلبه حق را نشان بدهد این ماییم که باید دعا کنیم مارا یک جوری در سیاهی لشکر امام زمان قرار بدهد وما را اخراج نکند
مدرک میخوایید ک اینا دروغه؟
مکاتبات حضرت امام و ایت ا ... منتظری بخونید
مکاتبات حاج احمد اقا پسر امام بخونید بعد این نامه امام
دلنوشته اون خونواده های 4800 اعدامیه بی نامو نشونو بخونید ک تو خاوران با لباس تو گور دسته جمعی بودن و تا مدتها بوی تعفن میدادن
دلیل تیر بارون نکردنشونو از زبان ایت الله منتظری بخونین ک گفتن میخوای این حجم خون توی حمل و نقلشون راه نیوفته

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.