ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





در جریان حوادث بعد از انتخابات سال هشتاد و هشت رسانه های ضدانقلاب و حتی اصلاح طلب برای تمسخر مردم، عبارات و کنایه‌های تازه‌ای را به ادبیات خود وارد کردند. «ساندیس خور» یک نمونه از ادب و شعور رسانه‌های سبز برای تمسخر مردمی بود که در اعتراض به آشوب‌ها و اهانت‌های فتنه‌گران مخصوصا حوادث روز عاشورا در نه دی و بیست و دوم بهمن به خیابان‌ها آمده بودند.

نکته جالب اینجاست که «ساندیس خور» نه فقط در سایت‌هایی مثل بالاترین که حتی مورد استقبال سایت‌های رسمی اصلاح طلب هم قرار می‌گرفت. یعنی همان‌هایی که در سی سال گذشته بارها شاهد حضور مردم در راهپیمایی‌های مختلف بوده‌اند. مثلا همین چند روز پیش سحام نیوز سایت رسمی اعتماد ملی و کروبی از قول یک عکاس ضدانقلاب فراری تیتر زده بود «طرفداران مبارک شبیه ساندیس‌خورهای ایران هستند!»

نکته دیگر اینکه جماعت سبز «خس و خاشاک» را توهین به همه آن چهارده میلیون رای موسوی می‌دانند با آنکه «خس و خاشاک» دروغی بیش نبود، اما خودشان که مدعی رعایت ادب و شعور هستند خیلی راحت به شعور میلیون‌ها ایرانی توهین می‌کنند.

«ساندیس خور» به خودی خود توهین نیست، ولی وقتی ادعا می‌کنیم که مردم به عشق ساندیس به خیابان آمده‌اند نه برای حمایت از نظام و انقلاب، قطعا توهین به آنها هست. البته از جماعتی که در اهانت به مردم سابقه طولانی دارد، انتظاری بیش از این نیست.

بگذریم. به هرحال «ساندیس و ساندیس خور» از همان ابتدا باعث خنده و سرگرمی ما شد تا جایی که امروز رسانه‌های حزب اللهی و انقلابی، بیشتر از خود سبزها از این عبارات استفاده می‌کنند! البته این فقط ما نیستیم که به عقل و هوش ساندیسی سبزها می‌خندیم، هر آدم عاقلی اگر بنشیند و این قبیل ادعاهای مضحک را بخواند و بشنود، چاره‌ای جز خندیدن ندارد.

به عنوان مثال می‌توان به مقاله ماتیو کاسل خبرنگار روزنامه انگلیسی گاردین اشاره کرد که سال گذشته برای پوشش خبری راهپیمایی بیست و دوم بهمن به ایران آمده بود. کاسل در مقاله‌اش به ادعای مضحک و خنده‌دار سبزها و رسانه‌های حامی آنها درباره نقش ساندیس در راهپیمایی مردم ایران اشاره می‌کند و این ادعا را به تمسخر می‌گیرد.

کاسل که مقالاتش درباره ایران باعث عصبانیت برخی ایرانیان فراری و حتی نویسندگان غربی مخالف جمهوری اسلامی هم شده بود، در یادداشت خود به گزارش سی ان ان درباره راهپیمایی بیست و دوم بهمن بهمن اشاره می‌کند و می‌نویسد:«ایوان واتسون گزارشگر سی ان ان در وصف حوادث اخیر ایران به این نکته اشاره کرده است که در بین افرادی که برای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به میدان آزادی آمده‌اند، مواد خوراکی و نوشیدنی توزیع می‌شود. انگار که توزیع این مواد یکی دیگر از حیله‌های زیرکانه دولت احمدی نژاد باشد!

اگر چه برخی از دوستانم که در خیابان های تهران چندین مایل راه رفته اند تا خود را به مراسم میدان آزادی برسانند، به من گفتند که متأسفانه به آنها هیچ خوراکی یا آشامیدنی داده نشده است، اما شک ندارم که مواد خوراکی سردستی برای تجدید قوا بین مردم توزیع شده است.

در اکتبر گذشته در مراسمی در تهران شرکت کردم که توسط سپاه پاسداران به مناسبت گرامیداشت شهدای جنگ برگزار شده بود. در ورودی سالن، ظرف های کوچکی شامل میوه ، آبمیوه و آب به شرکت کنندگان داده می‌شد . نکته‌ اینجاست که خوردن موز و آب آناناس در مراسمی که ساعت‌ها به طول می انجامد،  تجدید قوایی برای انسان است.

هر کسی که مدتی را در ایران و خاورمیانه سپری کرده باشد از رسم و رسوم مهمان نوازی در این منطقه باخبر است. اگر میزبان خوراکی یا نوشیدنی به مهمان تعارف نکند، بی احترامی بزرگی نسبت به مهمان محسوب می‌شود .

گفتن اینکه مواد خوراکی و آشامیدنی یکی از انگیزه های به میدان آزادی آمدن صدها هزار آدم در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی بوده ، سخنی سراسر پوچ و گزاف است. این فرض که فرد حتما باید جزو فقرا، روستایی یا بی‌سواد باشد تا از احمدی نژاد حمایت کند، نشانه جهت گیری بزرگی در رسانه‌های غربی است که برای ملوث کردن چهره جمهوری اسلامی و نادیده گرفتن حمایت‌های گسترده ای است که از آن وجود دارد.»

کاسل در ادامه به اعتراضات پس از انتخابات در ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد:‌«جمهوری اسلامی از همان زمان شکل گیری خود، با اعتراضاتی از سوی برخی اعضای جامعه ایران مواجه بوده است . پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، اعضای اپوزیسیون جانی تازه گرفتند. مقامات ایرانی با تعداد زیادی از کسانی که به خیابان ها آمدند برخورد کردند، اما آیا این اعتراضات واقعا همان انقلابی بود که تویتر و رسانه های غربی می‌خواستند؟

حامیان حکومت که در ماه ژوئن پس از انتخابات برای جشن گرفتن پیروزی احمدی نژاد و بار دیگر بعد از برخوردهای روز مقدس عاشورا به خیابان‌ها آمدند و اکنون در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب شرکت کرده‌اند، نشان دهنده این هستند که این اعتراضات یک انقلاب نیست، بلکه همان اختلافات داخلی است که به آن دامن زده شده است.

اینکه آیا اکثریت ایرانیان از حکومت خود پشتیبانی می‌کنند یا از اپوزیسیون، موضوع بی ربطی است. ابتدا باید درک کنیم که این فقط بسته های رایگان آبمیوه و کلوچه نیست که ایرانیان را از هر دو طرف این تقسیم بندی سیاسی به خیابان ها می‌آورد!»

مقاله ماتیو کاسل نکات جالب دیگری هم مخصوصا درباره حمایت مردم از انقلاب اسلامی و دشمنی آمریکا و کشورهای غربی با ایران دارد. عجیب اینجاست که این خبرنگار خارجی خیلی راحت فهمیده که ساندیس و کیک نمی‌تواند مردم را به خیابان بیاورد، اما ظاهرا درک این مساله برای بسیاری از سبزها و همچنین اصلاح طلبان کار سختی بوده که هنوز هم گرفتارش هستند!


ahestan.ir


ساندیس خور


ساندیس خور در تاریخ نه دی هشتادو هشت پا به دنیای مجازی گذاشت!