ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





سخنرانی حضرت آیت‌الله العظمی بهجت پس از اعتراضات طلاب به برگزاری کنفرانس برلین

دانلود کلیپ صوتی

در آخرین روزهای فروردین ماه 1379 که مصادف با دهه نخست ماه محرم بود، «بنیاد هاینریش بل» که زیر نظر حزب اسلام ستیز «سبزهای آلمان» اداره می شد، کنفرانسی را با عنوان «ایران پس از انتخابات» جهت بررسی فضای سیاسی جمهوری اسلامی ایران پس از انتخابات مجلس ششم که کمتر از 2 ماه از برگزاری آن می گذشت برگزار نمود که در آن تعدادی از چهرهای شاخص و بعضا تازه مطرح شده اصلاح طلبان نیز دعوت شده بودند.

پی نوشت: صحبت های خبرنگار ایرانی حاضر در کنفرانس برلین

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 Aban 92 ، 16:46
امین داوری

«در شگفتم از مردی که دشمنان، کینه توزانه فضائلش را پنهان داشتند و دوستانش از ترس آشکار نکردند. با این حال آنقدر فضیلت برای او ذکر شده که زمین وآسمان را پر کرده است» شافعی
قصد کردم که به نام و یاد مولای مظلومان علی بن ابیطالب، چند خطی بنویسم. اما نمی‌شود…وقتی می‌بینم که زبان  و قلم عارفان و بزرگان آنگاه که به نام علی علیه السلام می‌رسد ناتوان می‌شود، من چگونه بنویسم؟ پس خودم را می‌بازم و در می‌مانم…
اما شاید بهتر باشد که به جای گفتن و نوشتن درباره امام، پای سخنانش بنشینم و کلامش را بشنویم. نهج‌البلاغه را می‌گویم. همان که جرج جرداق مسیحی درباره‌اش می‌گوید:

«جاذبه‌های کلام علی علیه السلام شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهج‌البلاغه‌ را خوانده و مطالعه کرده‌ام»
پس کتابش را برمی‌دارم و می‌خوانم و حالاتش را حس می‌کنم در سکوت و تنهایی و برکناری و خلافت و جنگ و جهاد و محراب و شهادت…
آنگاه که مردی در جمل، دو لشگر را نگاه می‌کند و یاران و اصحاب و ام‌المونین را می‌بیند که رو در روی یکدیگر ایستاده‌اند، پریشان می‌شود و می‌پرسد:

آخر على و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداکاران سخت‌ترین دژهاى اسلامند، اکنون رو در رو قرار گرفته‌اند؟ کدامیک به حق نزدیکترند؟ در این گیرودار چه باید کرد؟! آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیتهائى مانند آنان از بزرگان صحابه رسول الله چگونه اشتباه مى‌کنند و راه باطل را مى‌پیمایند آیا این ممکن است ؟ اینجاست که امام در پاسخ سخنى دارد که دکتر طه حسین دانشمند و نویسنده مصری مى‌گوید بعد از آنکه وحى خاموش گشت و نداى آسمانى منقطع شد سخنى به این بزرگى شنیده نشده است. فرمود: «سرت کلاه رفته و حقیقت بر تو اشتباه شده . حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمى شود شناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیتهائى را مقیاس قرار دهى و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجى . اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند . این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند»
و کلامش را می‌خوانم که پس از قتل عمر و در روز شورا اینچنین گفت:
«می‌دانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت من هستم. سوگند به خدا به آنچه انجام داده‌اید گردن می‌نهم تا هنگامی که اوضاع مسلمین روبراه شود و از هم نپاشد و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت می‌کنید پرهیز می کنم.»
و آن هنگام که ابوذر مظلومانه به دستور عثمان به بیابان ربذه تبعید شد، بدرقه‌اش کرد و گفت:

«ای اباذر! تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی، این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی. پس دنیا را که به خاطر آن از تو ترسیدند به خودشان واگذار و با دین خود که برای آن ترسیدی از این مردم بگریز.»
و آن زمان که به معاویه نامه نوشت:

«معاویه! مرا به جنگ خوانده‌ای اگر راست می‌گویی مردم را بگذار و به جنگ من بیا! و دو لشگر را از جنگ بازدار تا بدانی پرده تاریک بر دل کدام یک از ما کشیده و دیده چه کس پوشیده است؟ من ابوالحسن کشنده جد و دایی و برادر تو در روز بدر هستم که سر آنان را شکافتم. امروز همان شمشیر با من است و با همان قلب با دشمنانم ملاقات می‌کنم. نه بدعتی در دین گذشته و نه پیامبر جدیدی برگزیده‌ام. من بر همان راه راست الهی قرار دارم که شما با اختیار رهایش کرده و با اکراه پذیرفته بودید!»
و همین امام که اینچنین از شمشیر و جنگ و جهاد حرف می‌زند، درباره اخلاق و جوانمردی در جنگ نیز می‌گوید:

« با دشمن جنگ را آغاز نکنید تا آنها شروع کنند زیرا بحمدالله حجت با شماست. آغازگر جنگ نبودن شما ، قبل از حمله دشمن، حجت دیگر بر حقانیت شما خواهد بود. اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند آنکس را که پشت کرده نکشید و آنرا که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید و مجروحان را به قتل نرسانید.
و نیز درباره رفتار با زنان و رعایت احوالشان:

« زنان را با آزار دادن تحریک نکنید هر چند آبروی شما را بریزند. یا امیران شما را دشنام دهند. که آنان در نیروی بدنی و روانی کم توانند. در روزگاری که زنان مشرک بودند، مامور بودیم دست از آزارشان برداریم و در جاهلیت اگر مردی با سنگ یا چوب‌دستی به زنی حمله می‌کرد او و فرزندانش را سرزنش می‌کردند.»
و باز در پاسخ به معاویه چنین نوشت:

«نامه شما رسید که در آن نوشتی خداوند محمد را برای دینش برگزید و با یارانش او را تایید کرد. راستی روزگار چه چیزهای شگفتی از تو بر ما آشکار کرده است! تو می‌خواهی ما را از آنچه خداوند به ما عنایت فرمود آگاه کنی و از نعمت وجود پیامبر باخبرمان سازی؟ … چیزی را یادآوری کردی که اگر اثبات شود هیچ ارتباطی به تو ندارد و اگر دروغ هم باشد به تو مربوط نمی‌شود تو را با انسانهای برتر و غیر برتر ، سیاستمدار و غیر سیاستمدار چه کار؟… حال کار به اینجا رسیده که محکوم، حاکم شود؟ ای مرد چرا بر سر جایت نمی‌نشینی؟ و کوتاهی‌هایت را به یاد نمی‌آوری؟
و گفته‌ای که مرا چونان شتر مهار کرده به سوی بیعت می‌کشاندند. به خدا قسم ، خواستی نکوهشم کنی اما ستودی. خواستی رسوایم سازی که خود را رسوا ساختی. مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود، مادام که در دین خود تردید نداشته و در یقین خود شک نکند. »
و آنجا که مظلومانه، مظلومیت و تنهایی‌اش را بازگو می‌کند و لب به شکوه می‌گشاید:
«همانگونه که نشسته بودم، خواب چشمانم را ربود، رسول خدا (ص) را دیدم ، پس گفتم ای رسول خدا، از امت تو چه تلخی‌ها دیدم و از لجبازی و دشمنی آنها چه کشیدم! پیامبر فرمود: نفرینشان کن.

گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد و بجای من شخص بدی را بر آنها مسلط گرداند»

لینک های غیر مرتبط: استقبال از امام خامنه ای حرام است

ahestan.ir

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 Aban 92 ، 13:42
امین داوری
عید بین المللی غدیر مبارکباد
خیلی از وقت ها دنبال طرحی متفاوت می گردیم مثلا طرحی اثر گزار همراه با ظرافت و در قالبی ارزشی و زیبا
بنظرم این پوستر که ب مناسبت عید غدیر طراحی شده در عین سادگی و ظرافت حرف های زیادی واسه گفتن دارهـ
دانلود با کیفیت بالا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 27 Mehr 92 ، 16:24
امین داوری

چند روز پیش دنبال یکی از سخنرانی های استاد رحیم پور بودم که فیلمی از ایشون توجهم رو ب خودش جلب کرد.

ماجرا از این قراره که استاد رحیم پور ازغدی در جمع احزاب چند کشور اسلامی [مصر مالزی پاکستان افغانستان روسیه تاجیکستان و...] و با حضور نمایندگانی از امریکا و انگلیس ب سخنرانی می پردازند.

موضوع بحث بیداری اسلامیست.

ایشون کشور های استعمارگر غربی خصوصا امریکا و انگلیس رو مسئول دزدیده شدن حق مردم در حاکمیت خویش دونستند و دیکتاتورهای سابق برخی کشورها رو دست نشانده ی این دولت ها معرفی می کنند که ناگهان سفیر انگلیس...

خودتون ببینید دانلود کلیپ تصویری  25,204 KB

[احساسم می کنم حدس زدید که حتما نماینده انگلیس جلسه رو ترک می کنه؛ می خواستم بگم که حدستون اشتباس]

امام موسی صدر: ما اسرائیل را شر مطلق می دانیم. بدتر از اسرائیل در جهان وجود ندارد. اگر اسرائیل با شیطان در گیر شود، در کنار شیطان خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با چپ درگیر شود، در کنار چپ خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با راست درگیر شود، در کنار راست خواهیم ایستاد.

+ لینک مرتبط: هنر در بیان استاد رحیم پور

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 22 Mehr 92 ، 16:35
امین داوری

چند شب پیش وقتی نتانیاهو تو مصاحبه با بی بی سی اون جملات رو گفت «من فکر می‌کنم اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین می‌پوشیدند، به موسیقی غربی گوش می‌دادند و انتخاباتی آزاد داشتند.» 

چند ساعت بعدش کاربران ایرانی فیس بوک و توئیتر، واکنش های قابل تامل و بامزه ای به این سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی نشان دادند. ملت کلی عکس از خودشون و دوروبری هاشون با شلوار جین گرفتن و تو توئیتر گذاشتند. یکی هم نوشته بود:

این نتانیاهو که آزادی رو در حد شلوار جین می دونه، باید یه بار بهش شلوار کردی بدیم تا با تمام وجود حس آزادی و رهایی رو درک کنه! 

اما از بین عکسای توییتری از این بیشتر خوشم اومد. عکس علیرضا احمدی روشن پسر شهید احمدی روشن که روز تولدش شلوار جین پوشیده بود

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 16 Mehr 92 ، 16:41
امین داوری

هیچ چیز مثل استفاده‌ی مبتذل گروه‌های سیاسی از سخنان امام و رهبری حال آدم را بهم نمی‌زند. مشکل اینجاست که آنها یا باورشان شده که سند ششدانگ ولایت و بصیرت و انقلابی‌گری را به نامشان زده‌اند و یا اینکه می‌خواهند در این فضای آشفته سیاسی، مغز حامیان خود و جوانان احساساتی را شستشو بدهند.

چند روزی ست که برخی افراد و سایت‌ها، هولوکاست را بهانه‌ای برای کوبیدن دولت و رئیس جمهور قرار داده اند. این مساله تا آنجا برای این دوستان حائز اهمیت است که حتی آنرا نشانه نفهمیدن گفتمان امام و رهبری دانسته! و تلاش کرده اند تا به هر قیمتی آنرا مغایر دیدگاه های امام و رهبر انقلاب در قبال مساله فلسطین جا بزنند!

به این می گویند کاسبی سیاسی. این جماعت اظهارات و دیدگاه سیاسی رئیس جمهور و برخی دولت مردان را درباره یک موضوع محل اختلاف، به تقابل آن ها با امام و رهبری تعبیر می‌کنند! این همان چیزی است که باید از آن ترسید.

مساله خیلی واضح است. چه بخواهیم چه نه، هولوکاست با مظلوم نمایی، دروغ گویی و تبلیغات سنگین و چندین ساله‌ی صهیونیست‌های غاصب از طریق ابزارهای مختلف سیاسی، فرهنگی و هنری [هالیوود و شبکه های ماهواره ای] به یک باور تبدیل شده. البته به ایران خودمان نگاه نکنید منظورم در ما بقی کشورهاست و آن ها با قوانین خودشان کاری کرده اند که هیچ محققی در کشورهای به ظاهر کاملا آزاد غربی جرات تحقیق و سوال از ماجرای هولوکاست را ندارد.

در این میان، آقای احمدی نژاد، رییس جمهور پیشین ایران می‌آید و این حادثه را به چالش می‌کشد و همه انرژیش را روی آن می‌گذارد و در همه سازمان ها و نهادهای بین المللی درباره‌اش حرف می‌زند؛ و بلافاصله بعد از آن، جو سنگینی هم علیه کشورمان با استفاده از فضای رسانه ای و... براه می افتد.

اینجا با دو دیدگاه مواجه هستیم. گروهی عقیده دارند که این سیاست احمدی‌نژاد، یک سیاست کاملا درست تهاجمی در برابر اسرائیل و منطبق با نگاه جمهوری اسلامی به مساله فلسطین بوده است. گروه دوم هم می‌گویند نه. این سیاست تهاجمی، نه تنها هیچ فایده‌ای برای فلسطین و جمهوری اسلامی نداشته، بلکه ضرر و زیان هم داشته است. این گروه دوم، نه ضدانقلابند و نه ضد آرمان فلسطین، بلکه بخاطر دلسوزی برای ایران و فلسطین چنین عقیده ای داشته و دارند.

حالا موقتا بحث درباره درستی یا نادرستی نظر گروه دوم را کنار می‌گذاریم و این سوال را مطرح می‌کنیم که اگر کسی چنین نظری داشته باشد، ضد گفتمان امام و رهبری است؟ برخی آقایان سیاسی می‌گویند بله! می روند سخنرانی امام را درباره نابودی اسرائیل و یا سخنان رهبر انقلاب را درباره هولوکاست می‌آورند و می‌گویند: ببینید! امام و رهبری چنین گفته‌اند، اما فلانی چنان!

در حالی که اساسا این جور ربط دادن، اشتباه است و گروه دوم هم منکر اظهارات امام و رهبری نیستند. مخالفت با رژیم صهیونیستی جزو اصول بنیادی جمهوری اسلامی است و هیچ یک از دولت ها هم آنرا زیر سوال نبرده‌اند. سیاست ایران از اولین روز بعد از پیروزی انقلاب، در قبال اسرائیل روشن بوده و هست و الان همه‌ی دنیا می‌داند که ما مخالف سرسخت صهیونیست‌ها هستیم.

بحثی که وجود دارد این است که آیا مطرح کردن مساله هولوکاست و مانور بیش از اندازه روی آن، به ضرر اسرائیل تمام شده یا به نفعش؟ آیا تا پیش از سخنان احمدی‌نژاد، ما سیاست تهاجمی نسبت به اسرائیل نداشتیم؟ آیا در همه‌ی این سالها اشتباه می‌کردیم، تا اینکه جناب احمدی‌نژاد از راه رسید و آرمان فلسطین را زنده کرد؟

هیچ یک از این سوال‌ها، به معنی تایید هولوکاست و یا ضدیت با سیاست جمهوری اسلامی در قبال فلسطین و اسرائیل نیست. فقط انتقادی است از یک شیوه و یک رفتار. اتفاقا خیلی از مسئولین کشور و دلسوزان انقلاب هم چنین انتقادی را قبول دارند. البته درباره درستی یا نادرستی این انتقادها می‌شود حرف زد؛ اما چرا فورا آنرا نشانه تقابل با رهبری تفسیر می‌کنیم؟

می‌گویند پس چرا رهبری در نماز جمعه، به هولوکاست اشاره کرده؟ اما توجه نمی‌کنند که اولا در جمهوری اسلامی هر کسی جایگاه و مسئولیتی دارد.

[تذکر امام به شهید رجایی بعد از پاسخ شهید رجایی به رییس جمهور فرانسه، اشاره به این نکته دارد] ثانیا قرار نیست رییس جمهور نقش رهبر را بازی کند، ثالثا اشارات رهبر انقلاب به هولوکاست، اصلا از جنس شعارهای احمدی‌نژاد نیست. سخنان رهبری درباره هولوکاست، بیشتر از جهت اشاره به وجود تناقض در ادعای آزادی بیان در کشورهای غربی بود. ایشان کی و کجا از هولوکاست به عنوان اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی یاد کردند که حالا اگر کسی درباره‌اش حرفی زد، مخالف رهبری باشد؟! آنهم نه حرفی در تایید و حمایت از هولوکاست، بلکه فقط انتقادی ساده از یک سیاست.

خلاصه اینکه این روزها، این قبیل برداشت‌های مبتذل از سخنان رهبری برای کوبیدن دولت، به سیاست اصلی برخی جریان ها تبدیل شده است.

لینک مرتبط:

یادداشت محمدحسین جعفریان درباره کاسبی سیاسی با هولوکاست

خاطرات گل آقا [کیومرث صابری فومنی] از تذکر امام به شهید رجایی: من یک آخوند هستم اینجا نشسته‌ام حرف می‌زنم. من چه کاره هستم؟ من در عالم اسلام برای مسلمانان‌ها باید حرف بزنم و حرف می‌زنم. ولی تو پست سیاسی قبول کردی تو رئیس جمهور مملکتی. رئیس‌جمهور مملکت باید به عرف سیاسی عمل کند.

کاملا بی ربط: حتی مطهری اول را هم می توان نقد کرد

امید حسینی

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 Mehr 92 ، 15:57
امین داوری