این روزها برخی از دوستان پرسیده اند که، چرا شما تنها جریان پایداری را نقد می کنید، مگر اشخاصی همچون قالیباف و یا دیگر اصولگرایان قابل نقد نیستند!
[چرا حتی به اندازه ی انگشتان یکدست نخبه ی دانشگاهی و دینی و گفتمانی حاضر نشدند در انتخابات از قالیباف حمایت کنند؟ چرا صفارهرندی هیچ نگفت؟ چرا پناهیان بلافاصله به تکذیب گرایشش به او پرداخت و پشت جلیلی ایستاد؟ و...] اجازه دهید جواب را اینگونه دهم، این جملاتی که خواندید بخشی از مطالب وحید یامین پور عزیز و با عنوان «جرم ما این بود که عریان بودن پادشاه را نشان دادیم» و در قبال نقدهای فراوان این روزها ب جریان پایداری نوشته شده است.
دو نکته جالب توجه در این جملات ب چشم می خورد، اول اینکه ایشان این جملات را یعنی در دفاع از جلیلی و در رد قالیباف نوشته است، در صورتی که حمایت این افراد از دکتر جلیلی ب خودی خود و ب تنهایی نمی تواند دلیلی بر صحت یک کاندیدا در مقابل کاندیدای دیگر باشد، همانطوری که رهبری عزیز هم فرموده اند [شاخص تشخیص حق ، چهره ها نیستند، برخی اوقات ، چهره های موجه نیز، مسیر را به اشتباه میروند، بنابراین باید با بصیرت حق و باطل را تشخیص داد، نه با چهره ها و اشخاص...]
و دوم اینکه یامین پور با این حرف خواسته بگوید که اطراف کاندیدای مورد حمایت ما پر است از افراد شاخص و الحق که درست هم گفته، در اطراف جلیلی نسبت ب قالیباف چهره های شناخته شده تر و شاخص تری وجود دارد که در این چند سال اخیر و خصوصا در دوران اصلاحات ب عنوان نماد بصیرت شناخته شده اند.
و درست ب همین جهت است که من معتقدم کسانی که در طول انقلاب ب عنوان لیدرهای جریانات حزب اللهی شناخته شده و نقش سازنده تری نسبت ب دیگران دارند و می توانند تاثیر گزاری بیشتری داشته باشند، متقابلا باید بیشتر مورد نقد و واکاوی قرار گیرند، زیرا همانگونه که می دانیم اگر اشخاص شاخص مرتکب خطایی شوند، هر چند غیر عمد هم باشد، هزینه اش برای نظام و انقلاب ب مراتب بیشتر است. پس در نتیجه باید بیشتر مورد نقد قرار گیرند و نباید از نقد ترسید، البته نقد هم باید درست و اصولی باشد و بدور از تخریب.
این روزها نیز برخی تا نقدی ب این جریان می شود و بطور مثال کسی می گوید که بنظر من در فلان جا مصلحت قربانی شد زود برخی از دوستان پای مقدسات را وسط می کشند و دایره ولایتمداری را انقدر تنگ می کنند که دیگر جایی برای نقد کننده باقی نمی ماند.
من نمی دانم این دوستان با نقد ب رهبری چگونه می خواهند برخورد کنند و یا اصولا نقد ب رهبری را بر خلاف ایشان درست می دانند؟
کمی بی ربط:
بازخوانی بیانات تاریخی ولی امر مسلمین در واکنش به تهمت تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم در یک کلیپ صوتی با عنوان: جمهوری اسلامی اهل خیانت در رای مردم نیست