Saturday, 25 Khordad 1392، 12:54 PM
پست
ماضی ب دلیل صحبت ها و ب احترام انتقادات برخی از دوستان برداشته و ب جای آن این مطلب نوشته شد.
این روزها برخی از دوستان پرسیده اند که،
چرا شما تنها جریان پایداری را نقد می کنید، مگر اشخاصی همچون قالیباف و یا دیگر اصولگرایان قابل نقد نیستند!
[چرا
حتی به اندازه ی انگشتان یکدست نخبه ی دانشگاهی و دینی و گفتمانی حاضر
نشدند در انتخابات از قالیباف حمایت کنند؟ چرا صفارهرندی هیچ نگفت؟ چرا
پناهیان بلافاصله به تکذیب گرایشش به او پرداخت و پشت جلیلی ایستاد؟ و...]
اجازه دهید جواب را اینگونه دهم، این جملاتی که خواندید بخشی از مطالب
وحید یامین پور عزیز و با عنوان «
جرم ما این بود که عریان بودن پادشاه را نشان دادیم» و در قبال نقدهای فراوان این روزها ب جریان پایداری نوشته شده است.
دو
نکته جالب توجه در این جملات ب چشم می خورد، اول اینکه ایشان این جملات را
یعنی در دفاع از جلیلی و در رد قالیباف نوشته است، در صورتی که حمایت این
افراد از دکتر جلیلی ب خودی خود و ب تنهایی نمی تواند دلیلی بر صحت یک
کاندیدا در مقابل کاندیدای دیگر باشد، همانطوری که رهبری عزیز هم فرموده
اند [
شاخص تشخیص حق ، چهره ها
نیستند، برخی اوقات ، چهره های موجه نیز، مسیر را به اشتباه میروند،
بنابراین باید با بصیرت حق و باطل را تشخیص داد، نه با چهره ها و اشخاص...]
و
دوم اینکه یامین پور با این حرف خواسته بگوید که اطراف کاندیدای مورد
حمایت ما پر است از افراد شاخص و الحق که درست هم گفته، در اطراف جلیلی
نسبت ب قالیباف چهره های شناخته شده تر و شاخص تری وجود دارد که در این چند
سال اخیر و خصوصا در دوران اصلاحات ب عنوان نماد بصیرت شناخته شده اند.
و درست ب همین جهت است که من معتقدم کسانی که در طول انقلاب ب عنوان
لیدرهای جریانات حزب اللهی شناخته شده و نقش سازنده تری نسبت ب دیگران دارند و می توانند تاثیر گزاری بیشتری داشته باشند، متقابلا باید بیشتر مورد نقد و واکاوی قرار گیرند،
زیرا همانگونه که می دانیم اگر اشخاص شاخص مرتکب خطایی شوند، هر چند غیر
عمد هم باشد، هزینه اش برای نظام و انقلاب ب مراتب بیشتر است. پس در نتیجه
باید بیشتر مورد نقد قرار گیرند و نباید از نقد ترسید، البته نقد هم باید
درست و اصولی باشد و بدور از تخریب.
این روزها نیز برخی تا نقدی ب این
جریان می شود و بطور مثال کسی می گوید که بنظر من در فلان جا مصلحت قربانی
شد زود برخی از دوستان پای مقدسات را وسط می کشند و دایره ولایتمداری را
انقدر تنگ می کنند که دیگر جایی برای نقد کننده باقی نمی ماند.
من نمی دانم این دوستان با
نقد ب رهبری چگونه می خواهند برخورد کنند و یا اصولا نقد ب رهبری را
بر خلاف ایشان درست می دانند؟
کمی بی ربط:بازخوانی بیانات تاریخی ولی امر مسلمین در واکنش به تهمت تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دهم در یک
کلیپ صوتی با عنوان:
جمهوری اسلامی اهل خیانت در رای مردم نیست
۰
۰
92/03/25
پاسخ:
حداقل ب خودتون زحمت می دادید و روی جمله بنده کلیک می کردید... این مطلب رجا نیوزه نه پیامک!
ضمنا نکنه شما انتظار داشتید بنده بخاطر حمایت یک شخص و یک جریان تبعیت محض کنم؟ بله قبلا شک داشتم ولی امروز خوشحالم که اسیر جو و توهم نشدم و تقلید نکردم... این را می تونید از برخی دوستان از جمله ریحون و سیاسی هم بپرسید
البته این را هم بگویم شما تقصیر ندارید مشکل از اوناییست که نخواستند رو نفسشون پا بذارند و مصلحت حزبی رو قربانی مصلحت ملی کنند... خدا حداد را حفظ کند
پاسخ:
حتی اگر ب دور دوم هم کشیده شود باز این دوستان مصلحت حزبی را قربانی مصلحت ملی کردند
درسته ما حزب بادیم و شما حزب مقاومت!...
آماده شوید برای مقاومتی هشت ساله
پاسخ:
من با مردم عادی کار ندارم حرفم با کسانیست که مصلحت حزبی را قربانی مصلحت ملی کردند و بی تقوایی ب خرج دادند... خدا حفظ کند حداد عادل را
پاسخ:
چرا من هم جزو مردم عادی هستم ولی بهای این تفرقه و تقلید محض رو امروز من و شما باید بدیم
مثل اینکه شما خودتون رو ب اون راه زدید... خب معلومه اقا سعید و همراهان رو میگم... کسایی که انتظار داشتند قالیباف در مقابل گفتمان مقاومت! کنار بکشه ولی - با وجود نظر سنجی ها - خودشون کنار نرند... بازم میگم خوشا ب حال حداد و گفتمان اصولگرایی هدفش گفتمانش بود نه به قدرت رسیدن خودش برخلاف بعضی ها
پاسخ:
این هایی که ب روحانی رای دادند همین پدر و مادرا و خواهر و برادرای ما بودن... اینطوریم خوب نیست صحبت کنیم اسلام امریکایی!
ما تنها حرف های رهبری رو تکرار می کنیم [رئیس جمهور منتخب متعلق به همه مردم است صرف نظر از اینکه به چه کسی رای دادیم الان فقط باید در جهت ایجاد وحدت تلاش کنیم]...تمام
پاسخ:
1. اتفاقا من برعکس فکر میکنم... این دوستان دو تا اشتباه کردند
یک اینکه
متحد نشدند و دو اینکه ب غیر از اینکه متحد نمی شدند تازه همدیگر رو هم
تخریب می کردند... اگر همه ب نفع یکی کنار می رفتند و ما بقی کمک اون یه
نفر می کردند مطمئنا نتیجه جور دیگری رقم می خورد... اگرم باز پیروز نمی
شدند حداقل وظیفه ی خودشون رو ب نحو احسن انجام داده بودند و امروز ما...
2. بحثی بر سر اصلح بودن جلیلی از منظر شما نیست شما مختارید
3. رسانه های هر دو اشتباه میکردند
پاسخ:
بنده نگفتم جلیلی هدفش قدرت بود
ببخشید مگر ملاک انتخاب اصلح خانواده شهید احمدی روشن است؟
شما از کجا ب این نتیجه رسیدید که ویژگی های اصلح تنها در آقا سعید جمع است... اصلا من مشکلم همین جاست مشکلم این نگاه صفر و صدیست
ضمنا نظر سنجی های معتبر نشون میداد که قالیباف بالاتره نه آقا سعید اینو رجا نیوز هم بهش اعتراف کرد.. پس در چنین شرایطی باید ایشون می رفتند نه حاج باقر
پاسخ:
شاید شما کار درستی انجام داده باشی ولی امثال این آقایون در قبال این مردمی که همه جوره ازشون پیروی می کنن مسئولند ... این آقایون باید شرایط رو بسنجند و حتی اگه بنظرشون اصلح کسی دیگس بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنند...
پاسخ:
من بحثم با آقا سعید نیست البته در این مورد
آقا سعید گفتمانش مقاومت بود ولی کسانی مثل پایداری فکر کردند فقط ایشونه که اهل مقاومته و ما بقی اهل سازش!
آقا سعید ب قدرت رسیدن خودش ملاک بود یا مصلحت کشور؟... اصلا یه سئوال مگر مصلحت زیر بنای بصیرت نیست؟
قالیباف ائتلاف کرد ولی اینو همه می دونند و امثال آیت الله مهدوی کنی هم تلاش کردند که ولایتی و حداد کنار برند چون مطمئن بودند که رای قالیباف بالاتر از اون دوتاست.
حرف من اینه که:
من و شما قبول داریم که بهتر بود یه نفر از
این آقایون می موند تا اینکه همه می موندند و ما بقی ب جای تحریف و تخریب ازش حمایت می کردن...
حالا بحث اینجاس که چه ملاک و مبنایی رو این وسط قرار بدیم که همه قبول
داشته باشند و ازش تبعیت کنند... همینطور که شما آقا سعید رو اصلح می دونید
بنده هم قالیباف رو اصلح می دونم و حامیان رضایی یا ولایتی هم همینطور و
هیچکدومم حاضر نیستیم از انتخابمون کوتاه بیایم... پس در نتیجه این دوستان
بر سر اصلح نمی تونستند ب اجماع برسند همونطوریم که دیدیم نرسیدند... پس
بهترین کار این بود که چیزی ب غیر از اصلح رو مبنا قرار میدادند تا حداقل
بتونند بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنند [البته بد و بدتر از منظر شما چون
بنده قالیباف رو اصلح میدونم] درست مثل حداد که هدفش رو پیروزی خودش نمی
دونست بلکه گفتمان اصولگرایی می دونست... پس در نتیجه بهترین مبنا حجت قرار
دادن نظرسنجی ها بود تا کسی که بالاتر از بقیس بمونه و ما بقی ب اون کمک
کنند تا حداقل گفتمانشون رو از دست ندند... توی نظر سنجی ها هم قالیباف
بالاتر از ما بقی بود.
پاسخ:
چوب بی بصیرتی برخی ب ظاهر ولایتی ها را می خوریم [ اینطوری جمله فکر کنم کاملتره]
پاسخ:
اتفاقا من برعکس فکر میکنم... این دوستان دو تا اشتباه کردند
یک اینکه متحد نشدند و دو اینکه ب غیر از اینکه متحد نمی شدند تازه همدیگر رو هم تخریب می کردند... اگر همه ب نفع یکی کنار می رفتند و ما بقی کمک اون یه نفر می کردند مطمئنا نتیجه جور دیگری رقم می خورد... اگرم باز پیروز نمی شدند حداقل وظیفه ی خودشون رو ب نحو احسن انجام داده بودند و امروز ما...
پاسخ:
درست است ولی یک سئوال برایم پیش آمده می خواهم بدانم مگر مصلحت زیر بنای بصیرت نیست؟
پاسخ:
بحث بنده سر اصلح نیست ...
من و شما قبول داریم که بهتر بود یه نفر از این آقایون می موند و ما بقی ب جای تحریف و تخریب ازش حمایت می کردن... حالا بحث اینجاس که چه ملاک و مبنایی رو این وسط قرار بدیم که همه قبول داشته باشند و ازش تبعیت کنند... همینطور که شما آقا سعید رو اصلح می دونید بنده هم قالیباف رو اصلح می دونم و حامیان رضایی یا ولایتی هم همینطور و هیچکدومم حاضر نیستیم از انتخابمون کوتاه بیایم... پس در نتیجه این دوستان بر سر اصلح نمی تونستند ب اجماع برسند همونطوریم که دیدیم نرسیدند... پس بهترین کار این بود که چیزی ب غیر از اصلح رو مبنا قرار میدادند تا حداقل بتونند بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنند [البته بد و بدتر از منظر شما چون بنده قالیباف رو اصلح میدونم] درست مثل حداد که هدفش رو پیروزی خودش نمی دونست بلکه گفتمان اصولگرایی می دونست... پس در نتیجه بهترین مبنا حجت قرار دادن نظرسنجی ها بود تا کسی که بالاتر از بقیس بمونه و ما بقی ب اون کمک کنند تا حداقل گفتمانشون رو از دست ندند... توی نظر سنجی ها هم قالیباف بالاتر از ما بقی بود... حرف من اینه
پاسخ:
قایم شدن پشت سر استاد یامین پور و کپی کردن حرف های کسی که همه ی پیش بینی هاش اشتباه از آب در اومد نمی تونه کمکی ب وضعیت فعلی کنه
ضمنا مگر این افراد معیار حق و باطلند که هر جا این دوستان از فلان شخص یا جناح حمایت کرد اون شخص یا جناح حق باشه؟
شما اشخاص رو با حق و باطل می سنجید یا حق و باطل رو با اشخاص؟
[شاخص تشخیص حق ، چهره ها نیستند، برخی اوقات ، چهره های موجه نیز، مسیر را به اشتباه میروند، بنابراین باید با بصیرت حق و باطل را تشخیص داد، نه با چهره ها و اشخاص...] رهبر معظم انقلاب
تازه جالب اینجاس که انقدر که شما معتقدید نخبه دانشگاهی از آقا سعید حمایت کرد و از قالیباف نه... پس چرا رای جلیلی کمتر از قالیباف شد.
اصلا حرف من این ها نیست شما کسی رو اصلح می دونستید بنده هم کس دیگه رو ... من و شما قربانی بی بصیرتی کسایی شدیم که ادعاشون این بود که هدفشون یعنی گفتمان اصولگرایی براشون مهمتر از خودشون و اطرافیانشونه
بحث بنده اصلا بر سر اصلح نیست ...
من و شما قبول داریم که بهتر بود یه نفر از
این آقایون می موند و ما بقی ب جای تحریف و تخریب ازش حمایت می کردن...
حالا بحث اینجاس که چه ملاک و مبنایی رو این وسط قرار بدیم که همه قبول
داشته باشند و ازش تبعیت کنند... همینطور که شما آقا سعید رو اصلح می دونید
بنده هم قالیباف رو اصلح می دونم و حامیان رضایی یا ولایتی هم همینطور و
هیچکدومم حاضر نیستیم از انتخابمون کوتاه بیایم... پس در نتیجه این دوستان
بر سر اصلح نمی تونستند ب اجماع برسند همونطوریم که دیدیم نرسیدند... پس
بهترین کار این بود که چیزی ب غیر از اصلح رو مبنا قرار میدادند تا حداقل
بتونند بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنند [البته بد و بدتر از منظر شما چون
بنده قالیباف رو اصلح میدونم] درست مثل حداد که هدفش رو پیروزی خودش نمی
دونست بلکه گفتمان اصولگرایی می دونست... پس در نتیجه بهترین مبنا حجت قرار
دادن نظرسنجی ها بود تا کسی که بالاتر از بقیس بمونه و ما بقی ب اون کمک
کنند تا حداقل گفتمانشون رو از دست ندند... توی نظر سنجی ها هم قالیباف
بالاتر از ما بقی بود... حرف من اینه
پاسخ:
حرف هاتون درست و بجاست اما نباید از نقد کردن بترسیم... یادمون نرفته برخی دوستان ب ظاهر اصولگرا انقدر از احمدی نژاد حمایت کردند و کار رو ب جایی رسوندند که حتی اگه اشتباهیم مرتکب میشد بازم یه جوری کارهاش رو توجیح میکردن. و از نقد کردن ایشون فرار می کردن ... نتیجش شد این که می بینیم
نقد لازمه و باعث عبرت گرفتن و آماده شدن برای آینده می شه... بنده هم که تا حالا چیزی نگفتم همین یه پست رو نوشتم فکر نمی کنم انقدر افراط کرده باشم...
بله فرمانده هنوز سید علیست
پاسخ:
اولا بنده بین بد و بدتر بد رو انتخاب کنید رو واسه کسایی که بنظرشون قالیباف اصلح نیست گفتم چون خودم و نزدیک شش ملیون دیگه قالیباف رو اصلح می دونستیم تا آقا سعید
بله رهبری فرمودند ب اصلح رای بدید ولی این بزرگانی که شما می گید که برای بنده هم قابل احترامند بهتر بود ب جای حمایت از یک شخص و یک جریان. در جهت روشنگری و همچنین گوشزد کردن خطر احتمالی و شکست اصولگرایان در مقابل رقیب گام بر می داشتند تا اینکه بیایند و صاف دست بذارند روی یک شخص و مصلحت فردی و حزبی را قربانی مصلحت ملی کنند
سئوالی بدیهی پرسیدید مثلا رهبری که با در نظر گرفتن مصلحت فلان شخص رو تایید صلاحیت میکنه و... با بصیرت نیست؟ بذارید راحت تر بگم مگر می شود گفت مصلحت زیر بنای بصیرت نیست؟
اتفاقا من برعکس شما فکر میکنم... این دوستان دو تا اشتباه کردند
یک اینکه
متحد نشدند و دو اینکه ب غیر از اینکه متحد نمی شدند تازه همدیگر رو هم
تخریب و تحریف می کردند... یعنی کساییم که واقعا می خواستند ب این ها رای بدند با دیدن این چیزا دیگه از رای دادن منصرف شدند... اگر همه ب نفع یکی کنار می رفتند و ما بقی ب اون یه نفر کمک میکردند مطمئنا نتیجه جور دیگری رقم می خورد... این ها چوب تفرقه رو خوردند... اگرم باز پیروز نمی
شدند حداقل وظیفه ی خودشون رو ب نحو احسن و تمام و کمال انجام داده بودند و امروز ما...
پاسخ:
خوبه خودتون علامت تعجب گذاشتید
پاسخ:
[شاخص تشخیص حق ، چهره ها نیستند، برخی اوقات ، چهره های موجه نیز، مسیر را
به اشتباه میروند، بنابراین باید با بصیرت حق و باطل را تشخیص داد، نه با
چهره ها و اشخاص...] رهبر معظم انقلاب
پاسخ:
نخیر حسن آقای عزیز...
نظر سنجی ها در روزهای منتهی ب انتخابات هر روز تغییر میکرد و این بخاطر موجی بود که هر روز توی جامعه راه می افتاد... اتفاقا نظر سنجی ها درست از آب در اومد و روحانی نفر اول شد البته قبلش قالیباف اول بود... اتفاقا نظر سنجی ها ی معتبر کشور توی این چند دهه ب درستی نتیجه رو تشخیص داده... شما اینو می تونید در نظر سنجی معتبر صدا و سیما ببینید
- این که شما و خیلیای دیگه این نظر رو نداشتید خب اشتباه می کردید چون ب قول رهبری عزیز یه شطرنج باز حرفه ای شطرنج بازیه که دو سه حرکت بعدی خودش رو بتونه پیش بینی کنه
- آخه شما پیش خودتون فکر کنید بزرگان حوزه بشینند و فرد اصلح رو انتخاب کنند!... با این تفاوت سلیقه و این همه اختلاف اصلا تو این شرایط ممکن بود؟... ضمنا تمام این دوستان خودشون رو اصلح میدونستند که وارد انتخابات شدند پس نمی شه روی گزینه اصلح ب توافق رسید.... پس راهی بجز نظر سنجی ها وجود نداشت.
پاسخ:
سلام
اتفاقا بنده بر عکس شما لینکتان را از روی وبلاگم حذف نخواهم کرد
برای من بیش از هر چیزی آزادی عقیده مهم است... ببخشید کمی بی پرده حرف می زنم ولی بحث اصلی بنده در آن روزها با امثال شما عزیزان بر سر این بود که چرا فکر می کنید هر کس دغدغه دین دارد و به اصطلاح برچسب حزب اللهی رویش خورده، باید همانند شما فکر کند و تصمیم بگیرد؟!
متعصب نیستم ولی بنظرم این کار شما بیماری امروز جریان حزب اللهی کشور است! نظر کسانی که سلیقه هایشان با این جریان جور در نمی آید، بی ارزش است.
یک سئول حذف کردن لوگوی بنده از وبلاگ شما همچنان که خودتان نیز فرمودید برای بنده فرقی نداشته و ندارد اما برایم جالب است که بدانم که مگر دین مبین اسلام به تضارب آراء و دیدگاه ها در یک جامعه قائل نیست؟ اگر هست چرا شما از اینکه لینک نظرات کسی که همیشه هم همانند شما فکر نمی کند را از وبلاگتان حذف می کنید؟ مگر چه اشکالی دارد؟ من و شما هر دو در این کشور زندگی می کنیم و ولایت فقیه را مترقی ترین روش حکومتی در دنیا می دانیم، اما در جزئیات با هم اختلاف نظر داریم.... آیا آن آزادی بیان و عقیده ای که رهبری و اسلام می خواهد این است یا آن که شما انجام می دهید؟
جواب این سئوال ها را به من بدهید ممنون می شوم
در پایان
لطفا همه چیز را سیاه و سفید نگاه نکنید و دایره ولایتمداری را انقدر کوچک نکنید که تنها خود و برخی حزب اللهی ها در آن بمانند
یادمان باشد(جذب حداکثری و دفع حداقلی)
دست مریزتد به اونایی ک فقط قالبیاف رو رو تخریب کردن و سعی کردن جلیلی رو گزینه نظام و رهبری و بروبچ مذهبی نشون بدن...
بابا با ی نگاه جامع تر..کلی تر..دور از تعصب تر...والا اینطور نمیشد
تا قبل ازین مدام پیامک رای ما جلیلی میدادند..حالا ک جبهه اصلاح طلب داره آن ب آن رای شون میره بالا.. پیامک میدن قرائت سوره فیل!!
بابا بابا ی کم آخه فکر..ی کم
ازین تعصب و تک بعدی بودن بی جا برخی ازین همین مشهورها ب همین کشیده شد...
مبارک همشون!!!