ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





لطفا روحانی را مصادره نکنید

Saturday, 15 Tir 1392، 12:03 AM

در روزهای اخیر دو عضو جامعه روحانیت مبارز بر عضویت حسن روحانی در این جامعه تاکید کرده و گفته‌اند رئیس جمهور منتخب را «اصلاح‌طلب» نمی‌دانند.حجت الاسلام حسین ابراهیمی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز روز شنبه (هشتم تیر) در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس فرموده که آقای روحانی یکی از موسسان این جامعه است.

ایشان با اشاره به غیبت روحانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز گفته است: «طبق اساسنامه، اعضای مؤسس هر چقدر در جلسات غیبت داشته باشند، عضویتشان لغو نمی‌شود.» وی با اعلام اینکه حسن روحانی یک «اصول‌گرا» است٬ اظهار امیدواری کرده که وی «در دوران ریاست‌جمهوری خود رفتاری اصولگرایانه داشته باشد.»

البته این را هم بگویم این حرف ها در حالی مطرح می شود که جامعه روحانیت مبارز در این انتخابات فراموش کرد از روحانی حمایت کند!... فقط همین

حجت الاسلام جعفر شجونی دیگر عضو جامعه روحانیت مبارز نیز در همین زمینه گفته روحانی را «اصلاح‌طلب» نمی‌داند و جامعه روحانیت مبارز باید به وی برای «باز کردن قفل مشکلات کلیدی» کمک کند.

از این ها گذشته جالب ترین و در عین حال عجیب ترین حرف را امیرحسین قاضی زاده سخنگوی «جبهه پایداری» زده و گفته: «روحانی در نشست خبری‌اش پس از انتخابات ریاست‌جمهوری مواضعی گرفت که اگر قبلا بیان کرده بود ما در انتخابات به او رای می‌دادیم.» و این در حالیست که این جریان تا پیش از پیروزی روحانی در انتخابات. ایشان را هر از چند گاهی با عنوان سازشکار مورد نوازش قرار می داد... تازه این حرف توهین ب جلیلی نیز محسوب می شود

مثلا ب عنوان مثال جالب است بدانیم هفته نامه 9 دی ب سردبیری حمید رسایی قبل از انتخابات حسن روحانی را ب عنوان نماینده جریان ارتجاع معرفی می کند و از وی ب عنوان فردی عقب گرا نام می برد و پس از انتخابات در تناقضی آشکار پیروزی روحانی را موجب شکست اصلاح طلبان می داند

تکمله: این دوستان با این حلوا حلوا کردن ها ب جایی نمی رسند زیرا وابستگی روحانی ب طیف اصلاح طلب امریست روشن و انکار آن بیشتر ب ساده فرض کردن مخاطب شبیه است... بنظرم بد نیست این افراد ب جای این حرف ها ب نقد اشتباهات طیف و جریان خود در این انتخابات بپردازند تا ب مصادره کردن شخص رئیس جمهور

لینک های مرتبط: حتی مطهری اول را هم می توان نقد کرد

نظرات  (۵۸)

15 Tir 92 ، 00:21 ناشناس
سر همین موضوع بارها و بارها با دوستان بحث کردیم
اما به نظر من بیشتر این افراد اگر بخواهند،می‌فهمند موضوع از چه قرار است،لکن خودشان را به نفهمی می‌زنند تا حداقل در خیالات خودشان برنده باشند و در دید دیگران ساده‌لوح!!
15 Tir 92 ، 01:13 فائزه سعادتمند
با مصادره شیخ حسن روحانی مخالفم اما با اینکه باید مورد حمایت "همه" قرار بگیره کاملا موافق!
استثنائا برای کسانی که سهم خواه نیستن ایرادی نداره روحانی رو از خودشون بدونن :)
پاسخ:
می شه بگید کی سهم خواهه و کی نیست...
15 Tir 92 ، 10:57 نیما انصاری
جااااان!
حالا که ایشون پیروز انتخابات بودند هر کسی تلاش میکنه ایشون رو به خودش نسبت بده!!
آقای روحانی بارها تاکید کرده من نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب بلکه اعتدال گرا هستم...
با این حال نمیدونم چرا بزور میخوان به خودشون نسبت بدن...
استغفرالله...
پاسخ:
درست است که روحانی می گوید من اعتدالگرا هستم ولی باید دید این حرف با عمل چقدر تفاوت دارد و یا اصلا تفاوت دارد... 
15 Tir 92 ، 23:43 امیرعلی طلبه
کاری ندارما ولی اول از همه آقا سعی کردن ایشونو جذبش کنن
جالبه که یه عده با این صراحت خلاف رای نایب امام زمانشون تز میدن
حرفای شما «کلمة حقٍ یراد بها الباطل»
الان شما نگران این هستید مثلا حزب پایداری ایشون رو مصادره نکنه یه وقت؟؟؟

من شخصا منتظرم ببینم عملکردش چجوریه
پاسخ:
نخیر بنده فقط نگران تناقضات شدید این جریان هستم که حاصل بی تدبیریست... شاید دوباره کار دستمان دهد!
[ نه ب سازشکار خواندن دیروز و نه به تعاریف امروز ]
16 Tir 92 ، 16:48 صامدون
چه خبره !!!!!!!!!!!
جبهه پایداری که تو این انتخابات معلوم نبود دنبال چه هدفی بود و چه برنامه ای داشت!؛الآن هم ازشون بعید نیست این حرفا...
در مورد 9 دی هم باید گفت که روحانی به قول خودش اعتدال گرا است ولی عقاید و افکارش به اصلاح طلبان بیشتر نزدیکه!
ایشان بارها در مصاحبه و سخنرانی های بعد از انتخابات خود عرض کردند:"بنده هیچ وابستگی به حزب خاصی را ندارم بلکه خود را یک شخص مستقل و اعتدال گرا میدانم."
حرفهای اخیر دکتر حسن روحانی و انتقاد او از رسانه ها به دلیل پیش بینی برای انتخاب افراد کابینه و نخست وزیری و معاون این را نشان میدهتد که فی الواقع ایشان تمایل چندانی برای استفاده از اصلاح طلبان را ندارد.
16 Tir 92 ، 19:13 مجتبی مکث
همه همینطورند هم اصول گرا و هم اصلاح طلب....

روحانی هم کارنامه چندان گل و بلبلی نداره...... ببینیم کلیداش باز میکنه قفل مشکلات رو یا نه....
16 Tir 92 ، 22:26 زارعان
سلام.. مطلب جالب و قابل تاملی بود.. به نظر من باید حمایت بشند نه مصادره..
خوش آمدی من به تو عادت دارم
از تو با نغمه ی پرسوز شفاعت دارم
گرچه دیریست خدا رفته زیاد دل من
من به ایام خدا ولی ارادت دارم . . .
فرارسیدن ماه رحمت و مغفرت الهی مبارک باد
16 Tir 92 ، 23:24 نیما انصاری
در حرف و در عمل !!
به نظرم افکار روحانی شاید نزدیک به اصلاح طلبان باشه و حتی در عمل هم با اصلاح طلبا رفت و آمد داره...
ولی به نظرم از اول ایشون مستقل آمد ولی نمیدونم چی شد با اصلاح طلبا ارتباط پیدا کرد !!!
16 Tir 92 ، 23:51 عاشق مهدی(عج
من از اشکی که میریزد ز چشم یار می ترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
رها صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم
همه گویند که این جمعه بیا ،اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم
- با ابا صالح المهدی ادرکنی -
17 Tir 92 ، 01:04 رها پاک سرشت
در مورد حرف امیرحسین قاضی زاده به قول دکتر سلام 12 اون چیزایی که واسه ما جکه واشه جبهه پایداری تحلیله!!!
اصلاح طلب بودن و وابستگیشون به هاشمی و خاتمی کاملا مشخصه!نمی دونم چرا بعضی اینجورین!!:؟)

17 Tir 92 ، 02:20 مریم ضاد
روحانی اصلاح طلب نیست کارگزارانیه!! هاشمی و کارگزاران اصلا دل خوشی از اصلاح طلبا ندارن. خاتمی و خوئینی ها هم خوب اینو می دونن.
سلام
اطلاعاتی که در این مقاله نوشتید رو نمی دونم چقدر صحت داره ولی متوجه شدم شما در این مقاله از پایداری ها انتقاد دارید و آقای روحانی رو هم اصلاح طلب می دونید.
اما به نظرم آقای روحانی و آقای هاشمی رفسنجانی با اینکه اصولگرا نیستند اما اصلاح طلب هم نیستند . حتی قبلا جریان هاشمی و بعضی از افراد جریان اصلاحات با هم درگیری هایی هم داشتند ، به عنوان نمونه حوادث و وقایع دوران خاتمی رو ببینید مثلا به حاشیه های حوادث سال هفتاد و هشت و همچنین به اتهاماتی که هنگام قتل های زنجیره ای زده میشد توجه کنید (البته بعدا حقیقت این تهمت ها برای همه مشخص شد) ؛ تا جایی که نزدیک شدن جریان اصلاحات به آقای هاشمی قبل از انتخابات امسال مایه تعجب افرادی یا شاید خیلی از افراد شده بود که حتی اگه به خبرهای قبل انتخابات و در ایام نام نویسی کاندیداها توجه کنید این را متوجه میشوید . غیر از این ،حتی بعد از چهار روز از انتخابات خبری منتشر شد که آقای خاتمی بعد از چهار روز هنوز به آقای روحانی تبریک نگفته ولی فردا یا پس فردای اون روز یک خبری را خواندم که خبر فوق را تکذیب کرده بود و نوشته بود آقای خاتمی در همان ساعتهای اولیه تلفنی به آقای روحانی تبریک گفته بود ولی ننوشته بود که چرا این خبر تبریک را رسانه ای نکرده بودند! غیر این که این خبر درست بود یا نبود، معلوم میشه بعضی افراد هنوز به رابطه گرم اصلاحات و جریان رفسنجانی اطمینان ندارند .
یادتون باشه جریان اصلاحات تنها یک کاندیدا داشتند و اون هم آقای عارف بود ؛ حتی وقتی آقای عارف انصراف داد اصلا به حمایتش از آقای روحانی اشاره نکرد!
درمورد این موضوع حرف زیاد هست ولی با عرض معذرت حوصله نوشتنش رو ندارم. به نظرم آقای روحانی چیزی بین اصولگراها و اصلاح طلبها هست .

اینکه از خانم سعادتمند پرسیدید چه کسی سهم خواه هست ، بنده جواب شما رو میدم؛ شما کمی در خبرها دقت کنید ، ببینید چه فشاری به آقای روحانی هست؛ هی میگند آقای روحانی فلانی رو به عنوان معاون اول انتخاب میکنه و فلانی رو به عنوان وزیر ... ؛ میاند لیست میدند و به این روش به آقای روحانی فشار میارند تا جایی که چندین بار (!) آقای روحانی این خبرها رو تکذیب کرده و نصیحت کرده از این کارها نکنید !
این سهم خواهی نیست ؟؟
پاسخ:
بنظرتون چه کسانی این کارها رو انجام میدند؟
یک نمونش رو می تونید اینجا ببینید... سایت رجا نیوز تریبون جریان پایداری
هنوز هیچی نشده میاند و واسه شهرداری تهران نماینده میگزارند!... تازه جالب اینجاست که قالیاف رو هم ب عنوان نماینده اصلاح طلب ها معرفی می کنند!
ب نظر من ب این میگن افراط و بیخودی توی جامعه جو درست کردن
اما نکته دیگه اینکه ، اصلا فرض کنیم جبهه پایداری ها ، آقای روحانی رو فرشته روی زمین بدونند فکر میکنید آقای روحانی چقدر در دولت از اونها استفاده میکنه؟ شما چرا فکر میکنید یک فرد سیاسی ، اینقدر ساده هست ؟ نمی دونند آقای روحانی به راحتی اونها رو در دولتشون راه نمیده؟ بله که میدونند و این حرفها را به خاطر هیچ گونه سهم خواهی نزده اند ، بلکه هدف دیگه ای دارند.

شما فرموده اید بعضی افراد جبهه پایداری، آقای روحانی رو اصول گرا میدونند ، (چون از واقعیت ماجرا خبر ندارم) با فرض اعتماد به شما ،در نظر میگیرم این خبر شما خبر کاملی باشه . با این حال سابقه جبهه پایداری نشون میده اگه کسی کاری کرد که با اون کار مخالفت جدی داشته باشند خیلی راحت از آن فرد انتقاد میکنند حتی اگه قبلا از حامیان اون شخص بودند؛ به عنوان نمونه به رابطه جبهه پایداری ها با آقای احمدی نژاد دقت کنید ؛ با این فرض اگه مشکلی در آقای روحانی ببینند به نظرم بعضی از آنها از ایشون انتقاد میکنند؛ اگه شما میبینید تا الآن انتقاد جدی به آقای روحانی نکردند دلیلش اینه که هنوز مشخص نشده ایشون چه رویه ای رو میخواند پیش بگیرند و از سخنان ایشون بعد از انتخابات بخصوص از اولین کنفرانس خبری ایشون هم مشخص میشه ایشون تا حالا حرفی نزده که اصول رو زیر سوال ببره پس به اصولگرایان حق بدهیم که ایشون رو تابع اصول بدونند البته با اینکه آقای روحانی در سخنان بعد از انتخابات با سخنان تقریبا کلی ، اصول رو تأیید کردند اما بنده بدلیل حمایت بیش از حد ایشون از بعضی از افراد ، که در عمل از خود نشان داده اند، گلایه دارم و همچنین از روش عمل بعضی از اصول.

غیر از مطالب بالا ، اگه قبل از انتخابات پایداری ها از آقای روحانی انتقاد میکردند دلیلش این بود که بهترین موقع انتقاد، زمان قبل از انتخابات هست تا از این طریق مردم با اطلاعات بیشتری انتخاب خودشون رو به صندوق بندازند ولی بعد از انتخابات ، اصولگرایان و حتی طبق متن شما ، پایداری ها تا حالا با حرفهاشون از آقای روحانی حمایت کرده اند و به نظر تا کاری که مخالف جدی اون هستند از آقای روحانی سر نزنه قصد ندارند از ایشون انتقاد کنند و قصد ندارند مزاحم کار ایشون بشند که هیچ ، به نظرم با متنی که شما نوشتید این مشخص میشه که پایداری ها حتی قصد دارند محیط جامعه رو برای راحت شدن کار آقای روحانی آماده کنند ؛ به نظر شما آیا این کار مشکلی داره ؟؟!! آیا با این کار که صحیح ترین کاری هست که میشه کرد، شما خطری جدی از ناحیه پایداری ها حس کردید که در نظرها اینطور خطری رو به ما هشدار میدهید؟!

خداحافظ
پاسخ:
بنده آخر نفهمیدم اینکه گفتید پایداری از این کار هدف دیگه ای داره منظورتون چیه؟...
بحث بر سر حمایت از روحانی نیست... بحث بر سر تناقضات شدید این جریان در قبل و بعد از انتخاباته... امیر حسین قاضی زاده گفته اگه می دونستیم روحانی این حرفا رو می زنه ب اون رای می دادیم...
این یعنی اینکه روحانی تا الآن نماینده مقاومته... حالا می خوام بدونم روحانی سازشکار قبل از انتخابات با نماینده مقاومت بعد از انتخابات چه تشابهی با هم داره؟
بنظرتون این افراط و تفریط نیست؟!
یعنی این دوستان قبلا یا زیادی روحانی رو پایین اوردند که بهش سازشکار می گند و یا این روزها خیلی خیلی دارند بالا می برند که اینطوری ازش تعریف می کنند
در حالی که تا الآن روحانی تنها حرف زده و هیچگونه عملی انجام نداده و این دوستان دارند اینجوری حرف می زنند.
17 Tir 92 ، 06:28 بخاری
رها راست میگه!! جمله نیکویی بود این دکترسلام دوازده! سوپرتحلیل!! :)))

خب تو اطلاح طلب بودن روحانی که شکی نیست. حداقل این که طرف جشن پیروزی انتخاباتشو تو خونه میرحسین موسوی می گیره!!
ولی اینکه یک سری می خوان از آب گل آلود ماهی بگیرن... به نظرم روحانی تفاوتش با اصلاح طلبان دیگه اینه که میدونه اگر به جریانی وابسته نباشه بهتر مقبول میشه.چون در حال حاضر اصولگرا ناموفق بوده و اصلاح طلب هم که خراب کرده.اتحاد در اینه که اعتدالگرا باشه! حداقل فعلن.
بعد سی سال قدرت طلبی اصولگرایان رادیکال و لایی کشیدن اصلاح طلبان رادیکال، یکی اجبارن هم بیاد ادعای اعتدال داشته باید بهش گفت روحانی مچکریم!!! :))))
سلام
شرمنده ...

....................
با طرح " اللهم رب شهر رمضان ... " بروزم.
یاعلی
17 Tir 92 ، 12:12 نسیــم
ممنون از دعوتتون
با احترام لینک شدین
17 Tir 92 ، 14:00 فرهاد ( مدیر وبلاگ استحکام ایمان )
سلام مجدد
واقعاً دو جریان بزرگ سیاسی کشور باید خیلی بی عقل باشند که برای تصاحب یک نفر آدم به نام اقای روحانی با هم بجنگند . چشم بر هم بزنی او هم به سرنوشت سایر روسای جمهور تبدیل خواهد شد .
وب شما لینک شد . اگر دوست داشتید وبلاگم را با نام استحکام ایمان لینک کنید و سپس اطلاع دهید .
17 Tir 92 ، 14:00 فرهاد ( مدیر وبلاگ استحکام ایمان )
سلام مجدد
واقعاً دو جریان بزرگ سیاسی کشور باید خیلی بی عقل باشند که برای تصاحب یک نفر آدم به نام اقای روحانی با هم بجنگند . چشم بر هم بزنی او هم به سرنوشت سایر روسای جمهور تبدیل خواهد شد .
وب شما لینک شد . اگر دوست داشتید وبلاگم را با نام استحکام ایمان لینک کنید و سپس اطلاع دهید .
17 Tir 92 ، 16:16 مخلص ...
سلام
زیبا
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
موفق باشید

اینکه پرسیدند به نظرتون چه کسانی این کارها رو انجام میدند؟ جوابم رو با سوال روشن میکنم : آقای عارف قراره معاون اول بشه ؟ آقای مطهری قراره وزیر فرهنگ بشه ؟ و ... . اینا از اصولگرایان هستند؟ از پایداری ها هستند؟!

اینکه نوشتید "بنده آخر نفهمیدم اینکه گفتید پایداری از این کار هدف دیگه داره منظورتون چیه؟ ..." ، در همان پیام قبلی جواب داده شده ، به نظرم هدفشون حمایت از آقای روحانی و آماده کردن زمینه جامعه برای راحت شدن کار آقای روحانی هست . این کار اونها حاکی از سهم خواهی اونها نیست و دلیلش اینه که (با فرض بر مادی گرا بودن پایداری که به نظرم فرض باطلی است )، پایداری خیلی خوب میدونه آقای روحانی به راحتی و با یه دوتا قربون صدقه رفتن، حاضر نیست از این جبهه در دولتشون استفاده کنه پس با این کارا و این حرفا خودشون رو خراب نمی کنند.

با فرض بر اینکه آقای قاضی زاده همچین حرفی زده اند، به نظرم باز هم همان هدف بالا که به آن اشاره کرده ام برداشت میشه؛ بنده نمیتونم بپذیرم آقای قاضی زاده اینقدر ساده باشه که فکر کنه آقای روحانی با این قربون صدقه ها به راحتی نرم میشه بلکه هدف از این حرف ایشون به نظرم آماده کردن جامعه برای راحت شدن کار آقای روحانی بوده.

البته بنده اصل رو بر اعتماد بر دیگران میذارم مگر اینکه خلاف اون ثابت بشه ، به همین جهت حاضر نیستم آقای قاضی زاده رو دروغگو بدونم ؛ اگر آقای قاضی زاده همچین حرفی زده ، این حرف نظر شخصی خود ایشون بوده و تمام . ایشون برای راحت شدن کار آقای روحانی ، نظر شخصی خودشون رو گفته اند .
پاسخ:
نخیر منظور بنده رو متوجه نشدید من گفتم بنظرتون چه کسایی این شایعات رو راه می اندازند... یه مصداقم واستون اوردم... کاری با اصلاح طلب یا اصولگراش ندارم

آقای قاضی زاده سخنگوی جبهه پایداریست و هر کدوم از حرف های ایشون داره مواضع جبهه پایداری رو اعلام میکنه.... مگه می شه شخصی رو مثلا وزیر خارجه بذاریم بعدا اگه حرفی زد بگیم این نظر شخصیش بود و کاری با نظام نداشت!
در ادامه اظهار نظر قبلی ام:

همچنین شما نباید آقای قاضی زاده رو تمام جبهه پایداری بدونید ، جبهه پایداری هنوز که هنوزه به رأی خودش افتخار میکنه به عنوان نمونه به سخنان دیگر افراد این جبهه و حامیان آن توجه کنید . مگه جبهه پایداری از آیت الله مصباح حساب نمیبره ؟ شما سخنرانی آیت الله مصباح بعد از انتخابات رو بخونید متوجه میشید که چگونه به رأی خودشون اعتماد داشتند و دارند و کار خودشون رو عمل به تکلیف میدونند. آیا شما حاضرید سخنان آقای قاضی زاده را مثلا همان سخنان آیت الله مصباح بدانید؟! شما می توانید به سخنان دیگر اعضا و حامیان هم رجوع کنید.

باید بگوییم فلانی همچین حرفی زده نه اینکه فلان جبهه همچین حرفی زده ؛ هر وقت گفتند طبق فلان سند (مثلا فلان جلسه اعضای جبهه) نظر جبهه و یا نظر اکثریت جبهه همچین چیزیست ، آنوقت شما بیایید بگویید آره ، چرا فلان جبهه داره همچین حرفی میزنه ؟
باید دقت کنیم ببینیم مثلا سخنگوی یک جبهه که یک حرفی میزنه ، نظر شخصی خودش را میگه یا این سخن ایشان سخنی است که دیگر اعضای جبهه هم اون را قبول دارند.
اما به هر حال یک جبهه باید کسی را به عنوان سخنگوی خودش انتخاب کنه که احتمال کمتری وجود داشته باشه در آینده این شخص جوری سخن بگه که دیگران فکر کنند نظر شخصی ایشان همان نظر جبهه هست.


خداحافظ
پاسخ:
من تعجب می کنم از این حرف شما
آقای قاضی زاده سخنگوی جبهه پایداریست و هر کدوم از حرف های ایشون داره مواضع جبهه پایداری رو اعلام میکنه.... مگه می شه شخصی رو مثلا وزیر خارجه بذاریم بعدا اگه حرفی زد بگیم این نظر شخصیش بود و کاری با نظام نداشت!
ضمنا بنده قبلا هم گفته بودم ب علامه نقد دارم... این لینک صحبت های علامه بعد از انتخابات است بخوانید
و این هم نقد بنده:

شطرنج بازی که حواسش فقط به حرکت بعدی خودش باشد، شطرنج باز خوبی نیست. شطرنج باز ماهر به کسی می‌گویند که بتواند چند حرکت بعدی خود و حریفش را پیش بینی کند و برای پیروزی برنامه داشته باشد. شطرنج باز ماهر گاهی برای کیش و مات کردن حریف، مهره‌های مهم حتی وزیرش را هم قربانی می‌کند. اگر آن لحظه دلش برای مهره‌هایش بسوزد و تصمیم درستی نگیرد، قطعا فرصت را از دست می‌دهد و شاید بازی را به رقیبش واگذار کند. پس تکلیفش در آن لحظه، حفظ مهره خودی نیست، بلکه قربانی کردن آن است!

سیاست هم مثل بازی شطرنج است. آدمهای موفق در سیاست باید شرایط و مقتضیات زمان را بفهمند، جامعه را بشناسند، به نیازهای مردم توجه کنند، بازی حریف را در نظر بگیرند و بتوانند در لحظات حساس تصمیم درستی بگیرند وگرنه کیش و مات می‌شوند. این حرف کاملا روشن و بدیهی است. واقعا نمی‌دانم چرا بعضی‌ها نکته‌ی به این بدیهی را هم درک نمی‌کنند؟ اینکه طوری بازی کنیم که با اشتباه خود، نتیجه را به حریف واگذار کنیم، نهایت بی‌تدبیری ما را نشان می‌دهد؛ پس چرا اسمش را ادای تکلیف بگذاریم؟ اصلا چرا تکلیف را بی‌توجهی به مصلحت‌ها بدانیم؟

یک سوال ساده: در صورت حضور افرادی به جز نامزد اصلح در دور دوم انتخابات، تکلیف چیست؟ مطمئنا از نظر کسانی که نامزدشان به دور دوم راه نیافته، هیچکدام از آن دو نفر اصلح نبودند و نیستند. حال باید براساس چه معیاری به یکی از آن دو کاندیدا رای بدهند؟ براساس معیاری که قبلا برای اصلح مورد نظر خود در نظر گرفته بودند یا مصلحت؟ جوابش خیلی ساده است، مصلحت. پس مصلحت و توجه به مقتضیات زمان، همیشه مهم است. به همین سادگی!

نکته‌ی بعدی اینکه لازمه کار سیاسی، ‫سعه صدر و شرح صدر ‫و انعطاف است. با انتخاب معیارهای مطلق برای نامزد اصلح و اصرار و پافشاری بیش از حد بر آن، به گونه‌ای که این قبا به تن هیچکس جز یکی دو نفر نیاید، چطور می‌توان در کار سیاسی موفق بود؟

در کار سیاسی، حرف مطلق نداریم. متاسفانه همین مطلق‌نگری‌ها باعث می‌شود که بعضی‌ها توجهی به مقتضیات زمان و تغییر شرایط نداشته باشند و نتوانند در مواقع حساس، تصمیم درستی بگیرند. البته اسم رفتارشان را می‌گذارند تکلیف؛ تکلیفی که آگاهانه منجر به شکست می‌شود و پیروزی حریف را رقم می‌زند! و البته گاهی برای توجیه حرف ها، به شهادت امام حسین هم اشاره می‌کنند! غافل از اینکه نتیجه قیام کربلا، احیای حق و رسوایی یزید بود؛ حال نتیجه تکلیف این دوستان چه شد؟! آیا موفقیتی داشتند؟

(امیدوارم که حرف من سوءتفاهمی را بوجود نیاورد) آیا تکلیفشان این نبود که گفتمان مقاومت و انقلاب را حاکم کنند؟ پس چرا گفتمان مقابل (یا به قول خودشان گفتمان سازش) حاکم شد؟! آیا تکلیفشان این نبود که مانع تکرار دولت‌های سازندگی و اصلاحات شوند؟ پس چرا همانها به قدرت رسیدند؟! سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا راهی وجود نداشت که تکلیفشان را به سرانجام برساند؟ اگر وجود داشت و به آن عمل نکرده باشند، آیا مقصر هستند یا نه؟!

بله وجود داشت. مطمئنا آن راه سیاست‌ورزی خردمندانه بود، یعنی توجه به مصلحت و مقتضیات زمان. چیزی که به آن توجه نکردند و ظاهرا هنوز هم متوجه اشتباهات خود نشده‌اند. کاش لااقل از امام خمینی مایه نمی‌گذاشتند و تعریف خاصشان را از تکلیف، به امام نسبت نمی‌دادند. زندگی امام مخصوصا دوران رهبری ایشان در جمهوری اسلامی، پر است از سیاست ورزی خردمندانه و توجه به شرایط و مقتضیات زمانه و مصالح نظام. اگر یک روز «جنگ جنگ تا پیروزی» تکلیف بود، یک روز هم قبول قطعنامه تکلیف شد. آیا مدعیان فعلی تکلیف هم، این شرط سیاست‌ورزی را قبول دارند و در عمل رعایت می‌کنند؟

----------
در رابطه با همین موضوع روایت اخیر آیت الله یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مذاکرات با آیت الله مصباح و تلاش برای ایجاد وحدت میان گرایش های اصولگرا هم خواندنیست لطفا اینجا کلیک کنید

18 Tir 92 ، 00:38 احمدرضا
سلام دوستم خوبم
تصمیم گرفتیم تو ماه مهمانی خدا یه تکونی به خودمون بدیم و یه طرح ختم قرآن کریـــــم تو وبم قرار دادم
اگه مایل به شرکت در این طـــرح آسمــانی بودی خبرم کن
=============================
منتظـــــــــــــر حضور سبزت هستم[گل]
18 Tir 92 ، 08:43 'گمنام
سلام

کاش در این رمضان لایق دیدار شویم

سحرى با نظر لطف تو بیدار شویم

کاش منت گذارى به سرم مهدى جان

تا که همسفره تو لحظه افطار شویم . . .

در این ماه عزیز ملتمسین دعای خیرتان را فراموش نفرمایید

18 Tir 92 ، 12:05 محمود خادمی
مدیر محترم بلاگ «ساندیس خور»
با عرض سلام و عذرخواهی بابت وقفه طولانی به وجود آمده در فعالیت بلاگ «من انقلابی ام» ،
از شما تقاضا دارم لطفا در اسرع وقت، بجای بلاگ «من انقلابی ام» نسخه جدیدش،
«رشدنامه جوانان انقلابی» به آدرس roshdnameh.ir رو لینک بفرمایید.
(به هنگام تایپ آدرس دقت کنید که «.blog» نداره)
از اول ماه مبارک در خدمت همراهان گرامی خواهم بود.
منتظر حضور گرم شما و کاربران بلاگ «ساندیس خور» خواهم بود...
ببخشید که باعث زحمت شدم؛ التماس دعا (جداً)؛ یاعلی
18 Tir 92 ، 12:43 مهتاب
به هر حال صحبتای خود آقای روحانی هم چیز رو واقعن معلوم نمی کنه...اظهار نظر های قبل انتخابشون با بعدش نسبتن متفاوته...حداقل تو لحن.چون واضحه که سیاست های کلان نمی تونن تغییر کنن و البته همین لحنه که فرق اصلاح طلب و اصولگرا ها رو معلوم می کنه...لحن ایشون ت همین فاصله یه ماهه ی قبل و بعد انتخابشون سی چهل درجه حداقل عوض شده...ای نواقعن نگران کننده تره تا بی فکری های اصولگرا ها...
18 Tir 92 ، 14:52 رها پاک سرشت
درویش شعر میگویید شما؟!زندگی ام بهم ریخنه است....
به جر این دو انگشتر و گوشه و ی مسجد شما جایی ندارم‘کسی را ندارم!
-کسی نداری؟!...خیالت بی کس است که کس ندارد؟ نه.....
کس بی کسان علی است...یا علی مددی! این ناکس است که کس ندارد...فهمت بیجیک گرفت؟؟
بروزم!
18 Tir 92 ، 15:04 می روم تا...
دیگه جر و بحث ها را باید کنار بگذاریم و با بصیرت کار کنیم.
پاسخ:
نقد درست و سازنده باعث عبرت گرفتن از گذشته و تلاش در جهت حرکتی درست و منطقی برای رسیدن ب هدف می باشد و نباید از آن ترسید.
قسمت اول جواب به نقد آیت الله مصباح :

سلام
بنده به نقدهای شما به آیت الله مصباح جواب می دهم و از شما یک درخواست دارم و آن اینکه یا به نقد بنده اشکال کنید و استدلالتان را حتما بنویسید یا صریحا بنویسید مثلا فلان بند از نقد بنده را پذیرفته اید ؛ و برای تمام بندهای جواب بنده، شما این کار را جداگانه انجام دهید.
ببخشید که این درخواست را کردم ولی برایم مهم است که شما به درخواست بنده اهمیت دهید.

علت نقدهای شما نداشتن شناخت کافی از آیت الله مصباح هست :

1 _ اینکه حرف از مصلحت زده اید بنده به یک قانون اشاره میکنم که علما و به خصوص آیت الله مصباح (!) به آن عمل میکنند ؛ دقت کنید که به آن عمل میکنند: قانون اهم و مهم. البته شاید عالمی پیدا شود که در تشخیص اهم اشتباه کند.
آیت الله مصباح در دیدار اردیبهشت ماه امسال با آقای لنکرانی ، با اشاره به این شبهه که بعضی معتقدند برای پیشگیری از شکسته شدن آراء اصولگرایان باید به جای فرد اصلح، به کاندیدای مقبول رای داد، تاکید کرد: " آنچه ما از موازین عقلی و شرعی فهمیده‌ایم، این است که رأی دادن به غیر اصلح فقط در یک مورد جایز است، و آن در صورتی است که ما مطمئن شویم و یقین داشته باشیم که اگر به صالح مقبول رای ندهیم، فرد افسد و ناصالحی بر سرکار می آید و بدانیم که رأی دادن ما در این امر تأثیرگذار است. فقط در چنین شرایطی می‌توانیم به جای اصلح، به صالح مقبول رای بدهیم، تا شخص ناصالح و فاسد بر سرکار نیاید. در غیر این صورت عقلا و شرعا هیچ حجتی بر رأی دادن به غیر اصلح نداریم. "


2 _ اینکه حرف از شطرنج بازی زده اید و فکر میکنید آیت الله مصباح کمتر از ما سیاست می فهمند لطفا جواب بدید اگر ما به نظر سنجی ها نتونیم اعتماد کنیم و این ناشی از عدم صحت بعضی از نظرسنجی های سالهای قبل باشد چه کار باید کرد ؟ آره ایشون از سالهای قبل تجربه کرده بودند که نباید به نظرسنجی ها اعتماد کرد و در همان سخنرانی اردیبهشت امسال ، ضمن اینکه ایشون شرایط امروز جامعه را بسیار مهم و حساس دونستند ، با اشاره به اینکه در چنین شرایطی احتمال و حتی ظن برای ما حجت آور نیست، خاطر نشان کرد: " تجربه عملی انتخابات نهم به ما نشان داد که این احتمالات و نظرسنجی‌ها چندان قابل اعتماد نیست و چه بسا نتیجه کاملا برعکس این پیش‌بینی‌ها باشد. "

حالا بفرماییید شما چه راه حلی را پیش روی کسی که به نظرسنجی ها اطمینان ندارد میذارید؟
پاسخ:
سلام و عرض پوزش ب علت وقفه چند روزه

1. بنده هم درست همین را می گویم در انتخابات اهم و مهم هم باید در نظر گرفته شود
 علامه در کتاب نگاهی گذرا ب نظریه ولایت فقیه ص 82 فرموده اند «هنگامی که تأمین و تحصیل یک مصلحت لازم و ضروری، در حد مطلوب و ایده آل آن میسر نباشد، باید نزدیک ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد» و این دقیقا موید همان حرف ماست که می گوییم؛ رصد نتیجه، اصولا بخشی از تکلیف است و نباید نتیجه را فدای تکلیف کرد.

2. من نمی دانم شما ب چه علت نظر سنجی های معتبر کشور را رد می کنید زیرا اگر نظرسنجی مراکز معتبر را تا آخرین لحظه انتخابات، رصد کنیم، اتفاقا همخوان با نتیجه چند انتخابات اخیر است. البته نه بصورت جزء جزء بلکه ب صورت کلی
جو غالب در روزهای آخر انتخابات، از داده های نظرسنجی ها شکل می گیرد و عمدتا به نفع نامزدی تمام می شود که بر اساس آخرین براوردها و واپسین نظرسنجی ها، گوی سبقت را از دیگران ربوده. منتهی شرط است که معطوف به نتایج نظرسنجی ها، سیاست ورزی خردمندانه انجام شود. کاری که مع الاسف اصولگرایان انجام ندادند. داده های نظرسنجی در روزهای منتهی به 24 خرداد، بسی واضح  و موید این موضوع بود که کنار کشیدن عارف، و تفرق اصولگرایان، موج خوبی به نفع روحانی درست کرده. و جو غالب متاثر از همین موج، کفه آرای روحانی را نسبت به دیگران سنگین تر کرد.
جدای از این ها نظرسنجی ها را اگر بی خیال شویم حرف ما این است که بزرگانی همچون علامه وظیفه و تکلیفشان در قبال این تفرق اصولگرایان چیست و آیا بهتر نبود ایشان ب جای تاکید بر اصلح در جهت وحدت اصولگرایان تلاش می کردند. حالا این وحدت می خواهد از طریق نظرسنجی ها شکل بگیرد یا هر چیز دیگری
قسمت دوم جواب به نقد آیت الله مصباح:

3 _ در عمل به قانون اهم و مهم توجه کنید که در یک روز قبل از انتخابات امسال مطلب زیر روی سایت jebhepaydari.ir قرار گرفت که حاکی از این هست که آیت الله مصباح به قانون اهم و مهم اهمیت میدهد و چون به نظرسنجی ها اعتماد ندارد اهم را حتی یک روز قبل انتخابات همان آقای جلیلی میدانستند که خیلی از بزرگان دیگر هم همین نظر را داشتند و از عمل خود پشیمان نیستند، البته بنده هم کار آنها را تأیید میکنم .
و اما مطلب روی سایت جبهه پایداری یک روز قبل انتخابات :
"حجت الاسلام مجتبی مصباح ... اظهار داشت: شایعاتی مطرح شد که به خاطر احتمال رأی آوری کاندیدای غیر اصولگرا، نظر علامه مصباح درباره وجوب رأی دادن به اصلح ( آقای دکتر جلیلی) تغییر کرده است، که پیرامون این شایعه از آیت الله مصباح سوال کردم و ایشان فرمودند: هیچ تغییر نظری برای اینجانب حاصل نشده است و همچنان رأی به اصلح را لازم دانسته و اصلحیت آقای جلیلی را تأیید می کنم."

4 _ شما میگید آیت الله مصباح مطلق گرا هستند . اگر ایشون مطلق گرا هستند چرا در همان سخنرانی اردیبهشت ماه فرمودند : " هرچند نسبت به برخی از کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری ارادت دارم و به اسم برای آنها دعا می کنم، اما ... " ؟
همچنین چرا در همان سخنرانی حرف از صالح مقبول زده اند؟
پاسخ:
3. جواب این قسمت را در بخش اول دادم با توجه به اینکه خود علامه فرموده اند: هنگامی که تأمین و تحصیل یک مصلحت لازم و ضروری، در حد مطلوب و ایده آل آن میسر نباشد، باید نزدیک ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد... و این دقیقا موید همان حرف ماست که می گوییم؛ رصد نتیجه، اصولا بخشی از تکلیف است
اصولا نقد بنده هم اصلا ب همین بخش است که با توجه ب احتمال قطعی شکست کاندیدای مورد نظر چرا و به چه علت در جهت اتحاد اصولگرایان تلاشی صورت نگرفت... لطفا نگویید که چه کسی گفته بود جلیلی شکست می خورد؟... چون این را هر شخص بی سوادی هم می دانست که با تفرق اصولگرایان آراء در سبد کاندیدای رقیب ریخته می شود

4. مطلق گرایی که در حرف نیست در عمل است... و با توجه ب دلیلی که در بالا هم اشاره کردم و عدم تلاش علامه در این جهت بنظرم این خود یک نوع مطلق گراییست
چطور ب گفته سید مصطفی میرلوحی، رئیس دفتر آیت ا... مهدوی کنی ایشان باید در جهت وحدت اصولگرایان تلاش کنند و چند بار با ولایتی تماس بگیرند و به ناچار نامه هم بنویسند اما علامه در این راه هیچ گامی برندارد
قسمت سوم و آخر جواب به نقد آیت الله مصباح :

5 _ در مورد نظر سنجی ها حتی به نظر بنده به نظر سنجی های امسال هم درست از آب درنیامد:
درست که در روزهای آخر آقای روحانی در صدر نظرسنجی ها بود و در بین اصولگرایان آقای قالیباف اول بود ولی اگر کسی نظرسنجی های امسال را معتبر میداند این سوال های بنده را جواب دهد : کی فکر میکرد آقای قالیباف اینقدر کم رای بیاره ؟! آقای جلیلی در نظرسنجی ها چندم بود ؟! فاصله نسبی آقای قالیباف و آقای جلیلی در نظر سنجی ها چقدر بود؟! جایگاه و فاصله رای های بقیه کاندیداها چگونه بود؟! اگه جوابتون با نتیجه انتخابات فرق میکنه خوب این یعنی نظرسنجی ها معتبر نبود دیگه.


6 _ اما در مورد جلسه آیت الله یزدی و آیت الله مصباح و آیت الله مهدوی کنی:
اول یک سوال : این مصلحتی که شما اینقدر به اون اهمیت میدهید مگه از زمان جدا هست؟ خوب معلومه که جدا نیست ؛ مصلحت در ظرف زمان معنی پیدا میکنه دیگه . اینکه بزرگان حرف از فقه پویا میزنند همینه دیگه . مگه فقه شیعه ، فقه پویا نیست؟ اگه هست خوب یعنی به زمان اهمیت بده ، یعنی بسیاری از وظایف ما وابسته به زمان و شرایط جامعه هست.
ما الآن صد در صد نمیتونیم بگیم چهار سال دیگه وظیفه ما چیه . آیت الله مصباح هم زیاد از این جور تجربه ها داشته و حاضر نمیشه قول بده . ما باید به قول های خودمون عمل کنیم مگر اینکه وقتی به زمان وعده داده شده برسیم متوجه بشیم اهم چیز دیگه ای هست ؛ آدم با تقوا باید حواسش باشه چه قولی میده؛ در موقعیتی که روز به روز شرایط جامعه ما داره عوض میشه چرا آدم باید قول بده؟
حتی به ما یاد داده اند وقتی در مورد آینده میخواهیم خبری بدهیم ، إن شاء الله بگوییم ؛ این یعنی اگر وظیفه ما در آینده تغییر نکند ما سعی مان را میکنیم به قولمان عمل کنیم و همچنین خداوند هم باید بخواهد و شرایط را در آینده برای ما جور کند تا قول ما عملی شود ؛ این یعنی ما از آینده مطمئن نیستیم دیگه.
آیا آیت الله مصباح در این جلسه حرفی غیر از این زده اند؟
البته بنده نمیدانم چرا آیت الله یزدی ناراحت شده اند ؛ بایستی در آن جلسه میبودیم تا با توجه به حرکات و سکنات افراد بشود قضاوتی جامع کرد؛ ولی برای ما فقط متن سخنرانی در دسترس هست و از روی متن بنده حق را به آیت الله مصباح می دهم.

حالا شما بندهای جواب بنده به نقدتان را یا مستدل نقد کنید یا صریحا بنویسید که آن را پذیرفته اید؛ اگر غیر این کاری بکنید یا به درخواست بنده اهمیت نداده اید و یا تابع احساسات هستید و حاضر به کوتاه آمدن نیستید.
همچنین اگر نقد دیگری به آیت مصباح دارید بفرمایید.

خداحافظ شما
پاسخ:
5. اون چیزی که مو لای درزش نمی رود آیات قرآن است بنابراین با این حرف شما ب هیچ چیز نمی توان اعتماد کرد
نظرسنجی ها خصوصا در روزهای آخر روحانی را پیشتاز و قالیباف را گزینه اول در بین اصولگرایان معرفی می کرد
مگر می توان از انتخابات که مراجعه به رای مردم است سخن گفت و از نظرسنجی که مراجعه به نظر مردم برای کشف رای است غافل شد؟! بالاخره ما یا ساز و کار انتخابات را قبول داریم یا نداریم؟! اگر قبول داریم، باید بپذیریم که یکی از راه های برد در انتخابات، اولا؛ مطالعه عمیق روی نتایج نظرسنجی هاست تا آخرین لحظه ها، ثانیا؛ انجام فعل سیاسی متناسب با خروجی نظرسنجی ها.

6. چرا این جلسه را تنها از یک بعد مورد کنکاش قرار داده اید؟... درست فرموده اید علامه در این جلسه عمل ب تکلیف شرعی خود را واجب دانسته اند.
اما سئوال بنده از شما این است که آیت الله یزدی آیا نمی دانستند انسان باید ب تکلیف خود عمل کند که چنین سئوالی از علامه پرسیده اند؟ و یا اصلا معنای این جمله ی آیت الله یزدی چیست [ جناب آقای  مصباح این مشخص است که همه ما تکلیف شرعی را عمل خواهیم کرد. هیچ کس قصد ندارد تکلیف غیر شرعی عمل کند بحث این است که از نظر سیاسی فرمایشات شما در جامعه تأثیر دارد و مردم به این مسائل توجه دارند هرچه شکاف کمتر باشد و اگر به یک نقطه رسیدیم شما حاضر  هستید همراهی و کمک کنید تا هرسه به یک نقطه مشترک برسیم ]
معنای این جمله آیت الله یزدی این است که احتمال دارد در آینده مصالحی بوجود بیاید که تبعیت از آن مصالح مورد نیاز باشد بنابراین آیا شما حاضرید مصالح را هم در نظر بگیرید و یا فقط بر روی تکلیف تاکید دارید
بنده گفتم آقای قاضی زاده نظر شخصی خودشون رو گفتند و دلیل آوردم؛ اگه شما به حرف خودتون مطمئنید خوب دلیل بنده رو منطقی رد کنید و نیایید یه حرف کلی بزنید. آره سخنگو باید نظرهای جبهه رو بگه اما امکان داره در جلسه ای نظر خودش رو بگه.
دلیل اینکه آقای قاضی زاده نظر شخصی خودشون رو گفتند اینه که آیا نظر دیگر اعضای جبهه پایداری هم مثل آقای قاضی زاده هست؟ میدونیم اعضای جبهه پایداری اکثرا از آیت الله مصباح خط میگیرند . خوب شما بفرمایید آیا شما ذره ای پشیمانی در سخنان آیت الله مصباح مشاهده کرده اید؟ همچنین آقای لنکرانی که امسال تنها کاندیدای جبهه پایداری بود، آیا از انتخاب خودشون پشیمون شدند؟ سخنرانی های آقای لنکرانی بعد از انتخابات در اینترنت هست. آقای لنکرانی مورد تأیید اکثر جبهه پایداری هست که ایشون رو تنها کاندید خودشون معرفی کردند.


همچنین در جواب به سوال شما : اگه انتخابات امسال به دور دوم میکشید باز هم به وظیفه عمل میکردیم. آیت الله مصباح قبل از اعلام نتایج احراز صلاحیت ها فقط آقای لنکرانی را اصلح میدونستند ولی به دلایلی که آقای لنکرانی در اعلامیه خودشون بیان کردند، ایشون به نفع آقای جلیلی کنار کشیدند که بعد از چند روز از این ماجرا و بعد از اعلام نتایج احراز صلاحیت ها ،پس از تحقیقات لازم ، آیت الله مصباح آقای جلیلی رو اصلح از بقیه کاندیداهای احراز صلاحیت شده را دوستند. اگر انتخابات امسال به دور دوم میکشید و البته اگر آقای جلیلی به اون راه پیدا نمی کرد مطمئنا مشابه اتفاق بالا رخ میداد.
پاسخ:
اصلا شما چرا انقدر گیر دادید ب سخنگوی پایداری دیگر اعضای این جریان هم همین مواضع رو کم و بیش گرفتند یه نمونش هفته نامه 9 دی جناب آقای رسایی... توی مطلبم واستون لینکش رو گذاشتم

لنکرانی ب دلائلی که ظاهرا ایشون رو مجاب کرد از کاندیداتوری انصراف بدند انصراف نداد بلکه ب خاطر این بود که شورای نگهبان صلاحیت ایشون رو تائید نکرد و لنکرانی هم تنها شب قبل اعلام نتایج با یک تاکتیک درست از صحنه انتخابات کنار رفت.
ضمنا حرف خوبی زدید پس می شه اصلح رو کنار گذاشت و یه پله پایین تر از اصلح رو انتخاب کرد.... خوب منم همین رو میگم ب همین میگن تدبیر و آینده نگری
پهن شد سفره ی احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فروان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا می بارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی
این گنهکاری امروز مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم ، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمه ی شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
" جان آقای خراسان " همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان " همه را بخشیدی

فرا رسیدن ماه میهمانی خدا مبارک باد
19 Tir 92 ، 11:40 التقاط !
نمیدانم...!؟
19 Tir 92 ، 12:26 رها پاک سرشت
دلم کمی محرم میخواست..

خدا گفت:

قدر زود تر

می آید آمده باش!

تا شب قدر وقت داری....

ضامن پیدا کنی برای دلت...
19 Tir 92 ، 15:38 سیدامیر ولایی
مبارک علیکم الشهر..
مطمئنا اصول گرایان باید در این تنفس 4 ساله دوباره در پی بازسازی باشند.. در مورد روحانی هم بنظرم صبر کردن از همه بهتر است، زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.. یا علی
حرف بنده به خاطر آقای قاضی زاده و امثال ایشون نیست ،بلکه به نظرم ، شما این حرف آقای قاضی زاده رو موضع جبهه پایداری دونسته بودید که بنده دلیل آوردم مثلا آیت الله مصباح که در رأس جبهه پایداری هست (یا حداقل جبهه پایداری از ایشون خط میگیره) نظرش با آقای قاضی زاده مخالفه پس نظر آقای قاضی زاده و امثال ایشون نظر شخصی خودشون هست. جوانانی مثل بنده که جبهه پایداری رو قبول دارند بیشتر آیت الله مصباح رو قبول دارند تا دیگر اعضای جبهه رو (البته این نظر شخصی بنده هست) . این نظر آقای قاضی زاده تأثیری بر بنده که نذاشته؛ اما حرف های آیت الله مصباح برای بنده راه گشا هست.
تازه یک دلیل دیگه ، سایت جبهه پایداری هست. شما یک سری به این سایت بزنید، اگه کمترین پشیمانی در این سایت به خصوص در لیست اخبار این سایت پیدا کردید برای ما هم بیان کنید.تمام اخبار به انجام وظیفه اشاره میکنه نه پشیمانی از وظیفه ای که انجام شده!


بنده از جریان انصراف آقای لنکرانی بی اطلاع نیستم . بر شما ثابت شده که ایشون احراز صلاحیت نشده بود؟ درسته که روز قبل اعلام احراز صلاحیت ها ، انصراف دادند ، و خیلی ها احتمال دادند این به خاطر عدم احراز صلاحیت ها باشه ولی برای ما که چیزی ثابت نشده. ایشون دلایلشون رو در اعلامیه شون بیان کردند و بنده هم به ایشون اعتماد میکنم . به بنده و شما یاد داده شده که برای هر حرفی مدرک داشته باشیم ، باید حرفهای ما سدید و محکم باشه. شما که اهل تحقیق هستید بیشتر از بنده باید این رو مراعات کنید. اگر مدرکی برای حرف خودتون دارید برای ما هم بذارید. دلیل انصراف آقای لنکرانی همان بود که در اعلامیه شون اومد.

اینکه در هر شرایطی فقط باید به اصلح رای داد، بنده از اول باهاش مخالف بودم . نظر آیت الله مصباح رو هم گذاشتم که بدونید ایشون هم مخالفند.
بعضی شرایط پیش میاد که مجبوریم اصلح رو بذاریم کنار و غیر اصلح رو انتخاب کنیم، اما بنده این رو به شما بگم که دلیل حتمی لازم هست تا اصلح رو بذاریم کنار ؛ نباید با دلیل های احتمالی از اصلح بگذریم ، به خصوص در شرایط مهم و حساس فعلی . باید حجت داشته باشیم.

خداحافظ
آیت الله مصباح مطلق نگر نیست ؛ اگر مطلق نگر بود بعد از انصراف آقای لنکرانی ، آقای جلیلی رو اصلح از بقیه کاندیداها نمی دونست. آیا این روشن نیست ؟!
پاسخ:
علامه راهی غیر از این نداشت و کاری ب غیر از این نمی تونست انجام بدهد... ایشون که نمی تونست بگوید من نظرم هنوز هم بعد از انصراف لنکرانی بر ایشان است!...
 فردی مطلق نگر نیست که راه های متفاوتی وجود داشته باشد مثل اینکه هم بشود بر روی اصلح پافشاری کرد و هم در جهت اجماع اصولگرایان تلاش کرد و هم تلاش خود را برای متقاعد کردن اصولگرایان در جهت انصراف ب نفع یک کاندید گذاشت و... و آن شخص از بین همه این ها یکی و یا بهتر بگویم بهترین راه را انتخاب کند
خوب درسته دیگه . پس آیت الله مصباح مطلق نگر نیست چون که اهم انتخابهای پیش روی خودشون رو انتخاب کردند و اون حمایت از آقای جلیلی بود نه اتحاد و ... .
شما میگید اهم ، اتحاد یا انصراف بقیه کاندیداها یا ... بوده ولی علامه به نظرشون اینها اهم نبوده.
آیا چون نظر آیت الله مصباح با شما فرق میکنه پس نتیجه میگیرید که ایشون مطلق نگرند؟!!
پاسخ:
این نقد من است و می تواند اشتباه باشد البته بنظر من درست است چون علامه بین خوب و خوبتر باید خوبتر یعنی تلاش در جهت اتحاد اصولگرایان در مقابل اصلاح طلبان و ریختن آراء در سبد یکی از آن ها را انتخاب می کرد و نه تاکید بر روی یک کاندیدا با وجود شکست حتمی
همچنین اینکه برای مطلق نگر نبودن علامه ،به جریان انصراف آقای لنکرانی اشاره کردم ، دلیلش اینه که این معنا از مطلق نگری رو از متن نقد خودتون برداشت کردم : اونجا که "سوال ساده" رو پرسیدید از خود همین سوال ، دقیقا همین معنی از مطلق نگری برداشت میشه.
استفاده از عبارت "تأکید بر روی یک کاندیدا با وجود شکست حتمی" درست نیست ، "اعتماد نداشتن به نظر سنجی ها به خاطر تجربه های گذشته " درسته. لطفا نخواهید نظر خودتون رو تحمیل کنید ؛ اگه همچین قصدی هم ندارید از عمل شما همچین برداشتی میشه.
قبلا جواب به نقد آیت الله مصباح رو نوشتم و شما جواب دادید ، الآن همون بحث رو میخوام ادامه بدم.

1 _ اینکه به نظرسنجی ها اعتمادی نبود فقط نظر بنده نیست بلکه قسمتی از سخن خود علامه در دیدار با آقای لنکرانی رو برای شما آوردم که نشون میداد علامه تجربه کرده بوده و به همین دلیل به نظرسنجی ها اعتماد نداره. ایشون در همان سخنرانی اردیبهشت امسال ، ضمن اینکه شرایط امروز جامعه را بسیار مهم و حساس دونستند ، با اشاره به اینکه در چنین شرایطی احتمال و حتی ظن برای ما حجت آور نیست، خاطر نشان کرد: " تجربه عملی انتخابات نهم به ما نشان داد که این احتمالات و نظرسنجی‌ها چندان قابل اعتماد نیست و چه بسا نتیجه کاملا برعکس این پیش‌بینی‌ها باشد. "
قسمت عمده نقد شما به آیت الله مصباح رو همین بند اول جواب میده فقط میمونه نقد شما به اینکه چرا به اتحاد اهمیت ندادند که در بندهای بعدی توضیح میدم.

2 _ آیت الله مصباح نه در کلام بلکه در عمل هم مطلق گرا نبودند. وقتی میگه برای بعضی کاندیداهای غیر اصلح دعا میکنه این یعنی عملا مطلق گرا نیستند. در جریان انصراف آقای لنکرانی هم که قبلا توضیح دادم ایشون مطلق گرا نبودن رو عملا به نمایش گذاشتند؛ بعد از آقای لنکرانی از آقای جلیلی حمایت کرد.

3 _ در جلسه آیت الله یزدی و علامه ، به نظرم تمام منظور حرف علامه اینه که من چهار سال دیگه باید ببینم حمایت از یک شخص وظیفم هست یا کمک به اجماع اصولگرایان ؛ این رو زمان مشخص میکنه. اما آیت الله یزدی به نظرم تشخیصشون اینه که اجماع رای اصولگرایان رو وظیفه میدونه. یکی منتظره تا زمان جلو بره و وظیفه مشخص بشه و یکی دیگه میگه همین الآن وظیفه مشخصه ؛ این یک اختلاف نظر هست که بنده نظر علامه رو قبول دارم.
علامه به آن دو بزرگوار نگفتند شما به تکلیف عمل نمی کنید بلکه به نظرم این بزرگواران منظور از حرف علامه رو اشتباه متوجه شدند؛ منظور علامه همان بود که در بالا توضیح دادم.
پاسخ:
1. بنده می گم ب نظرسنجی های معتبر باید اطمینان کرد اونوقت شما قسمتی از حرف های علامه را ب عنوان حجت برای من می آورید که علامه فرموده اند نظرسنجی ها قابل اعتماد نیستند! بعدشم می گید قسمت عمده نقد شما ب علامه را همین دلائل جواب می دهد!
خب اگر من این روش و این حرف علامه را قبول داشتم که دیگر ایشان را نقد نمی کردم... بنده میگویم ما ب چه دلیل نباید بر روی نظرسنجی ها مطالعه دقیق کنیم؟ با وجود اینکه یکی از عوامل پیروزی در هر انتخابات مطالعه عمیق روی نتایج نظرسنجی ها تا آخرین لحظات است.
2. منم در کلام کاندیداها رو دعا میکنم این چه ارتباطی با مطلق گرایی دارد... باز هم می گویم مطلق گرایی در حرف نیست در عمل است باید شرایط را سنجید و متقابل با آن حرکتی درست انجام داد... نگفتید چرا علامه در جهت اتحاد اصولگرایان تلاش نکردند؟
3. آیت الله یزدی اجماع رو وظیفه نمی دونند ایشون هم همانند علامه ب وظیفه و تکلیف خود در آن شرایط عمل می کنند زیرا ایشان در نظر گرفتن مصلحت و همچنین قربانی نکردن آن را نیز جزئی از اسلام می دانند و ب آن عمل می کنند.
4 _اتحاد انواعی داره : اتحاد با تمام انسان ها ؛ اتحاد ادیان ، اتحاد مسلمان و مسیحی ؛ اتحاد شیعه و سنی ؛ ... ؛ اتحاد بین اصولگرایان ؛ اتحاد بین کسانی که بیشترین شباهت رو به هم دارند.
پس از مجموعه های بزرگتر شروع میشه و به مجموعه های خصوصی تر میرسه اما هر چه خصوصی تر میشه درجه اتحاد بالاتر میره ؛ آخه اتحاد هم درجه بندی داره.
این زمان هست که مشخص میکنه چقدر باید به اتحاد مجموعه های بزرگتر اهمیت بدیم. اتحاد چیز خوبیه اما اتحاد بین کدام مجموعه ها باید باشه ؟این سوال رو زمان و شرایط جامعه جواب میده. بعد انتخابات فقط اتحاد اصولگرا و اصلاح طلبان پسندیده هست ؛ اما در زمان حمایت از یک کاندیدا قبل انتخابات نه ؛ همینطور باید ببینیم قبل انتخابات اتحاد اصولگرایان با هم خوبه یا گزینه بهتری هم هست.
آیت الله مصباح تو انتخابات امسال تشخیصشون این بود که گزینه بهتری از اتحاد اصولگرایان وجود دارد؛ یعنی امسال لازم نیست در رای اصولگرایان اجماع کنیم؛ اما شاید نظر شما چیز دیگه ای باشه.

5 _ شما که روزهای آخر انتخابات امسال رو تحت تأثیر جو میدونید پس قبول دارید این آرایی که به آقای روحانی اضافه شد از بقیه کم شده بود . آیا این رای ها از آقای جلیلی کم شد یا از بقیه؟ خوب معلومه که اگه از آقای جلیلی کم شده باشه درصدش نسبت به بقیه خیلی کمتره اما به نظرم ریزش رای آقای قالیباف بیشتر از بقیه هست. آیا در ادامه این روند احتمال نداشت آقای قالیباف به رتبه سوم انتخابات برسه و رتبه آقای جلیلی دوم بشه یعنی در صدر اصولگرایان؟ اونوقت شما از بقیه اصولگرایان انتقاد میکردید که چرا به نفع آقای جلیلی کنار نکشیدید؟ در جواب لطفا بازم حرف نظرسنجی ها رو نزنید ؛ نظر سنجی ها بهش اعتماد نبود و هنوز نیست. ظاهرا نظرسنجی ها بیشتر از کاندیدای خودشون حمایت میکردند؛ مثلا اگه به همین نظرسنجی های امسال دقت کنید یه بار رتبه آقای جلیلی رو یکی به آخر زده بودند ، بنده حاضرم آدرس بدم. خوب با این شرایط خیلی خنده دار بود که به نظرسنجی ها اعتماد بشه؛ آیا غیر اینه؟

6 _ بنده متأسفم که شما بزرگان جامعه رو بی سواد معرفی میکنید؛ یه بار میگید علامه بصیرت دارند یه بار هم میگید بی سواد. چند میلیون رای رو هم به بی سوادها نسبت میدید . بنده که ناراحت شدم این رو بهم گفتید. بنده خودم به شخصه امید داشتم انتخابات به دور دوم بکشه به همین دلیل با رای به آقای جلیلی امید داشتم ایشون رو هم به دور دوم بکشونم ؛ اگه هم آقای جلیلی به دور دوم نمی رسید یه نفر دیگه رو انتخاب میکردم.
بنده از کارم پشیمون نیستم و افتخار هم میکنم ؛ این رو قبلا هم گفتم ؛ حالا شما ما رو بی سواد میدونید.
پاسخ:
4. [آیت الله مصباح تو انتخابات امسال تشخیصشون این بود که گزینه بهتری از اتحاد اصولگرایان وجود دارد] ببخشید لطفا بگویید چه گزینه بهتری؟
خیلی از همین طرفتاران جریان پایداری هم بعد از انتخابات عدم اتحاد کاندیداها رو علت اصلی شکست اصولگرایان دانستند... اونوقت شما می گید علامه تشخیص داده اند امسال لازم نیست اصولگرایان در رای اجماع کنند!
اصلا همین علت اصلی شکست اصولگرایان شد... این حرف من نیست حرف خیلی از تحلیل گرها و همچنین علمایی همچون آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی نیز هست
5. شما فکر کرده اید من دنبال قالیبافم و درصدد نفی جلیلی!... خیر عزیز برای من قالیباف و جلیلی چندان تفاوتی نمی کند البته در انتخابات ب قالیباف رای دادم... حرف من فراتر از این هاست... حرف و بحث اصلی من با کسانیست که با سوء تدبیر خود و همچنین با سیاست ورزی غلط موجب شکست اصولگرایان شدند
ضمنا شما فکر کنم وقتی حرف از نظرسنجی می شود فکر می کنید منظور نظرسنجی وبلاگ ها و سایت هاییست که هر کدام حامی یکی از کاندیداها هستند!... نخیر عزیز منظور من نظرسنجی های معتبر و علمی کشور است همانند نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما که امسال هم همانند سال های 76  84 و 88 نتیجه نهایی انتخابات دقیقا مطابق پیش‌بینی و برآورد آن شد.
خلاصه اینکه اصولگراها از جمله پایداری می‌توانستند تصمیم درستی بگیرند که روند انتخابات را کاملا تغییر دهد. این درست که حجت و تکلیف شرعی این افراد، حمایت از نامزد و گفتمانی خاص بود، اما قطعا آنها دلشان نمی‌خواست که کاندیدای متمایل به جناح مقابل پیروز انتخابات باشد. چون آقای روحانی حداکثر فاصله را با گفتمان آنها داشت. پس با توجه به نظرسنجی‌های مختلف (که در روزهای آخر احتمال پیروزی روحانی را پیش‌بینی کرده بود) عقل و تدبیر سیاسی حکم می‌کرد که به سمت کسی بروند که لااقل فاصله‌ گفتمانی‌اش نسبت به روحانی کمتر باشد. مگر اینکه عقیده داشته باشند قالیباف با روحانی فرقی ندارد و یا خطرناکتر از او ست!
6. ببخشید اگه حرفم رو درست نتونستم مطرح کنم... بنده هیچ گاه منظورم از بیسواد علامه و شما نبوده و نیستید بلکه منظورم این بود که هر شخصی هم که تجربه انتخابات را نداشته باشد و از اطلاع و علم کافی نسبت ب این فضا برخوردار نباشد هم می تواند متوجه شود که تعدد نامزدهای اصولگرا در مقابل یک نفر کفه آراء را ب نفع نامزد رقیب پر خواهد کرد چه برسد ب شما که خود تجربه این فضا  را نیز دارید.
21 Tir 92 ، 12:22 مدادمغزی
منتظریم ببینیم چه میشود!
22 Tir 92 ، 05:57 نورانی
سلام
فقط خدا رو شکر که جبهه پایداری نیومد، جبهه ای که نیومده اشتباهاتش سر به فلک کشیده!
یا علی
23 Tir 92 ، 01:17 یه جوون زندانی تو ایران
سلام بر دوست ساندیس خور من!
قصد آگاه کردنتو ندارم چون میدونم فایده ای نداره. فقط یه خبر خوندم یهو یاد شما افتادم که مدتها پیش بهت سری زده بودم. وقتی از صحت خبر مطمئن شدم گفتم لینکشو برات بذارم که بری ببینی. منتظر توجیهات جنابتان هستیم. فردا هم استثنائا به وبلاگت سر میزنم ببینم چه افاضاتی میفرمایید ساندیس جان.
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/07/130713_l12_motahari_iran_surveillance_devices.shtml
پاسخ:
لطفا اینجا کلیک کنید
1 _ رفیق من، به این قسمت نقد آیت الله مصباح به خودتون جواب بدید:
ایشون در سخنرانی اردیبهشت امسال، در دیدار با آقای لنکرانی ، ضمن اینکه شرایط امروز جامعه را بسیار مهم و حساس دونستند ، با اشاره به اینکه در چنین شرایطی احتمال و حتی ظن برای ما حجت آور نیست، خاطر نشان کرد: " تجربه عملی انتخابات نهم به ما نشان داد که این احتمالات و نظرسنجی‌ها چندان قابل اعتماد نیست و چه بسا نتیجه کاملا برعکس این پیش‌بینی‌ها باشد."
علامه وقتی یه حرفی میزنه سعی میکنه خیلی محکم باشه؛ وقتی میگه از انتخابات نهم تجربه کردیم ، یعنی بیراه نمیگه. اینجور که از این سخنان علامه متوجه میشم ، منظورشون اینه که نظرسنجی ها شاید همراه ظن هم باشه اما اطمینان آور نیست ، و با توجه به شرایط جامعه ، ما نیاز به اطمینان داریم ؛ البته انگار نظرسنجی ها نتیجه عکس هم داده!
این فقط نقد این سخن شماست که فکر میکنید روی نظرسنجی ها مطالعه نشده.

2 _ شما چرا یه قسمت رو خوب میخونید و یه قسمت رو نه ؛ منظورم اینه که چرا نگفتید اینکه علامه بعد از انصراف آقای لنکرانی از آقای جلیلی حمایت کردند با مطلق گرایی سازگار هست یا نه؟

3 _ بنده در مورد آیت الله یزدی هیچ گاه نگفتم ایشون به مصلحت توجه ندارند و ... که شما فرموده اید؛ بلکه اصلا به این حرف اعتقاد هم ندارم.
بنده میگم آیت الله یزدی تشخیصشون اینه که از همین الآن وظیفه چهار سال دیگه مشخصه و ظاهرا چهار سال دیگه همین شرایط را داشته باشیم ؛ یعنی ظاهرا تا چهار سال دیگه شرایط تغییر چندانی نمیکنه پس وظیفه اجماع هست؛ ولی آیت الله مصباح به این نظر اطمینان نداره و میگه صبر میکنم ، اگه نظر شما درست باشه کمک میکنم به اجماع. این فقط یک اختلاف نظر هست ولی بنده نظر آیت الله مصباح رو ترجیح میدم.
اگه به نظر قبلی دقت کنید متوجه میشید غیر این چیزی نگفتم.
پاسخ:
1. کسی مدعی این نشده که نظرسنجی ها مثل آیات قرآن خطا ناپذیرند بنده می گویم در اون شرایط راهی برای اتحاد اصولگرایان بجز نظرسنجی ها نبود... اگر بود شما بفرمائید؟
2. مگر علامه غیر از این کار دیگری هم می توانست انجام دهد... این که خیلی ساده است... وقتی فردی مطلق گرا نیست که مثلا شرایطی همانند قبل از انتخابات بوجود بیاید و تعدد کاندیدای اصولگرا در مقابل کاندید اصلاح طلب باعث بوجود آمدن شکست اصولگرایان شود و در این صورت فرد برای بدست آوردن نتیجه تکلیف را قربانی مصلحت نکند.... این هم سندش: کتاب نگاهی گذرا ب نظریه ولایت فقیه علامه مصباح ص 82 «هنگامی که تأمین و تحصیل یک مصلحت لازم و ضروری، در حد مطلوب و ایده آل آن میسر نباشد، باید نزدیک ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد»
3. شما فرموده اید [آیت الله مصباح به این نظر اطمینان نداره و میگه صبر میکنم ، اگه نظر شما درست باشه کمک میکنم به اجماع] حالا سئوال اینجاست که پس چرا علامه با وجود تعدد کاندیدای اصولگرا و احتمال زیاد شکست این جریان هیچ کمکی ب اجماع نکرد؟
4 _ این که اجماع نکردن اصولگرایان موجب شکست امسال شد فقط حرف این عزیزان نیست. به نظرم آیت الله مصباح هم این رو قبول دارند؛ این رو از سخنان خودشون برداشت کردم ، اونجا که ایشون جلو آیت الله یزدی نگفتند من چهار سال دیگه به اجماع کمک نمی کنم بلکه حرف از انجام وظیفه زدند . بنده هم قبول دارم اجماع نکردن موجب شکست شد . اما قبل انتخابات، تشخیص چیز دیگه ای بود . غیر اینه؟ تشخیص و اظهار نظر برا قبل انتخابات هست ولی بعد انتخابات یقین به وجود میاد؛ نظرها به یقین تبدیل میشه.(البته منظورم این نیست که چهار سال دیگه وظیفه اینه که باید اجماع کرد بلکه منظورم اینه که اگه امسال اجماع شده بود احتمال داشت نتیجه یه چیز دیگه بشه؛ چهار سال دیگه باید ببینیم شرایط چطوری میشه ؛ اما تقریبا میشه حدس زد که چهار سال دیگه وظیفه اجماع هست؛ البته امسال به وظیفه عمل شد ولی تشخیص اشتباه داده شده بود)
اگه بعد انتخابات متوجه شدیم تشخیص اشتباه از آب در اومده باید بررسی کرد تا دیگه اشتباه نشه و شما نگران نباشید ؛ آدمی که یک عمر حواسش هست اشتباه نکنه و همیشه داره در مورد کارهای خودش مطالعه میکنه بدونید این دفعه رو هم یادش نمیره ببینه علت شکست امسال چی بوده ؛ منظورم علامه هست.
اینکه بعد انتخابات متوجه شدیم اشتباه کردیم این دلیل نمیشه از کار خودمون پشیمون باشیم؛ چونکه برای کارمون حجت داشتیم پس باید به کارمون افتخار کنیم.

5 _ اینکه بد در مورد شما برداشت کردم و حرف اشتباهی در مورد حمایت شما از آقای قالیباف زدم، از شما معذرت میخوام.

6 _ بنده امسال فکر میکردم انتخابات دو قطبی نیست. به نظرم علامه و جبهه پایداری هم همین فکر رو میکردند وگرنه حاضر نمی شدند کاندیداهای نزدیکتر به گفتمان خودشون ، رای نیارند.
یه نظر شخصی دیگم اینه که هنوز انتخابات امسال رو دو قطبی نمیدونم ؛ به نظرم بیشتر مردم ، به امید حل مشکلات اقتصادی به آقای روحانی رای دادند نه به دلایل دیگه ؛ این حرف خیلی روشنه اما شواهدی هم وجود داره، مثلا با توجه به نتایج انتخابات شورای شهرها میشه این رو متوجه شد .
پاسخ:
4. [البته امسال به وظیفه عمل شد ولی تشخیص اشتباه داده شده بود] خوب بنده هم همین رو می گم فقط ب این هم معتقدم که امسال من و شما ب وظیفه مون درست عمل کردیم چون وظیفه برای شخص بیسوادی مثل من مشخص بود... قربانی نکردن مصلحت ب پای تکلیف... همون کاری که آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی انجام دادند ولی برخی ها ب وظیفشون درست عمل نکردند
بله منم معتقدم باید ب کارمون افتخار کنیم و وظیفمون رو درست انجام دادیم ولی وظیفه شخصی مثل شما با وظیفه شخصی همچون علامه خیلی تفاوت داره... علامه باید در جهت اجماع و اتحاد اصولگرایان تلاش می کردند ولی شما نمی تونستید این کار رو انجام بدید.
5. ما ب شما ارادت داریم
6. اینکه علامه و جریان پایدار ی فکر می کردند انتخابات امسال دو قطبی نیست حاکی از تحلیل نادرست و در نتیجه تدبیر اشتباهشان است و حرف من هم از اول همین بود و بنظرم تحلیل اشتباه این دوستان باعث بوجود آمدن چنین نتیجه ای شد
1 _ میدونید فرق یقین و اطمینان چیه؟ یقین یعنی صد در صدی مثل آیات قرآن ، ولی اطمینان صد در صد نیست اما به اون نزدیکه.
از نظر علامه ، چون شرایط جامعه خیلی حساس هست پس ما نمیتونیم به ظن عمل کنیم ؛ به نظرم این یعنی حداقل ، اطمینان لازم داریم . نظرسنجی که با نتیجه انتخابات گاهی اختلافات زیادی داره نمیشه بهش اطمینان کرد ؛ اما شاید در حد ظن باشه.
اینکه علامه برای نظرسنجی ها ، ظن رو لازم نمی دونه، میگه حجت شرعی داره. همچنین دلیل اینکه نظرسنجی ها را معتبر نمیدونه تجربه عملی خودشون رو بیان میکنه ؛ مثلا انتخابات نهم .

2 _ اینکه شما میگید راهی جز نظرسنجی ها نیست ، این دلیل نمیشه . اول باید ثابت بشه نظرسنجی ها یک راه هست بعد گفته بشه بیشتر از یک راه نیست. ظاهرا علامه نظرسنجی های قبلی رو راه نمیدونند ؛ اما ظاهرا شما میدونید. البته منظورم نظرسنجی هایی هست که تا حالا انجام میشده .
اگه اصولگرایان کاری کنند که بشه یه نظرسنجی مطمئن انجام داد به نظرم راه خوبی هست.

3 _آقا شما نقد به آیت الله مصباح رو که خودتون نوشتید نگاه کنید ؛ اونجا تنها برداشتی که از مطلق گرایی میشه کرد اینه که مثلا اگه این فرد مطلق گرا تا حالا داشته از آقای لنکرانی حمایت میکرده ولی بعد از مدتی آقای لنکرانی انصراف داده، این فرد مطلق گرا دیگه نباید از هیچ کس حمایت کنه . پس طبق تعریف قبلی شما علامه مطلق گرا نیستند چونکه از آقای جلیلی حمایت کردند؛ شما به اونجا که در نقد آیت الله مصباح نوشتید "یک سوال ساده ... " دقت کنید، آیا از این ، معنی دیگری برداشت میکنید؟

4 _ در نقد مطلق گرایی طبق تعریفی که در جواب شما به نظر قبلی ارائه داده اید، باید گفت علامه قبل انتخابات امسال نظرشون این بود که مصلحت (طبق تعریف شما) یا اهم (طبق تعریف بنده) اینه که باید فقط از یک شخص حمایت کرد و امسال نیاز به اجماع اصولگرایان نیست ؛ آیا شما از این مطلق گرایی برداشت میکنید؟ عمل به مصلحت و مطلق گرایی؟

5 _ چرا جملات خود رو جوری می نویسید که انگار مصلحت و تکلیف از هم جدا هستند؟ خودتون میدونید که علامه اینا رو از هم جدا نمیدونه پس بهتره بگیم نظر شما در اینکه مصلحت چیست با نظر علامه فرق داره ؛ نه بیشتر از این.

6 _ سوال شما در جواب به بند سوم نظر قبلی ، وقتی درسته که احتمال شکست داده بشه.
پاسخ:
1.
2. اولا نظرسنجی های معتبر و علمی قبلی درست از آب در اومدن و خطاپذیریشون بسیار ناچیز بود... نگفتید پس چه راهی برای اتحاد اصولگرایان بجز نظرسنجی در اون شرایط حساس رو برمی گزینید؟
3. چرا شما فقط گیر داده اید ب اون مطلب خوب مطالب بعدی بنده رو هم ببینید من دلیلم رو تو نظر قبلی واسه این مورد خاص یعنی مطلق گرایی گفتم
4. چرا با وجود تذکرات آیت الله یزدی و آیت الله مهدوی کنی و همچنین احتمال شکست قطعی اصولگرایان علامه باز مصلحت نمی دونند در جهت اجماع و اتحاد اصولگرایان تلاش کنند؟... شما خودتون فرمودید علامه پس از انتخابات نظرشون احتمالا این است که بهتر بود اصولگرایان اجماع می کردند... خوب منم همه ی حرفم همینه ب این می گن عدم تصمیم گیری درست و تدبیر ب موقع در برابر حوادث
5. اتفاقا من منظورم اینه که مگر مصلحت و تکلیف گرایی راهی جدا از هم رو طی می کنن که علامه فقط و فقط تکلیف رو در نظر گرفت؟... خودتون گفتید علامه پس از انتخابات نظرشون احتمالا این است که بهتر بود اصولگرایان اجماع می کردند پس نتیجه می گیریم با توجه ب این مطلب علامه تنها تکلیف مداری کرده اند و مصلحت را در نظر نگرفته اند که حالا این حرف را می زنند
6. خوب شکست خوردن اصولگرایان که مشخص بود این رو هر شخص عامه ای هم می داند نکنه انتظار داشتید با تعدد اصولگرایان در مقابل یک اصلاح طلب نتیجه انتخابات ب نفع اصولگرایان رقم بخورد؟... من نمی دونم چطوری علامه پیش خودشون این تحلیل رو انجام ندادند و فکر می کردند اصولگرایان پیروز می شوند!
7 _ اینکه نوشتید به وظیفه شون عمل نکردند ، این یعنی ایشون گناهکارند ! تشخیص دیگران مهم نیست ؟ سعی دیگران در شناخت وظیفه قابل ستایش نیست؟ چرا فکر میکنید همه انسان ها باید مثل شما فکر کنند و مثل شما تشخیص بدند ؟ آیا این مطلق گرایی نیست؟؟ مگه علامه باید بیاد به نظر ما عمل کنه؟ خودش نظر نداره؟ خوب معلومه که به نظر خودشون عمل کردند.

8 _ اگه انسانی مخلصانه تمام سعی خودش رو کرده باشه تا به تحلیل درست برسه و در نتیجه وظیفه درست رو انجام بده ، کارش قابل ستایشه ، حتی اگه تحلیل نادرست از آب در بیاد. ما فقط باید مخلصانه سعی کنیم وظیفه رو درست تشخیص بدیم و بعد به هر تشخیصی رسیدیم به اون عمل کنیم ؛ بیشتر از این وظیفه ما نیست.
پاسخ:
7. بله نه تنها علامه بلکه هر انسانی که مخلصانه تمام سعی خودش رو کرده باشه تا به تحلیل درست برسه و در نتیجه وظیفه درست رو انجام بده ، کارش قابل ستایشه ، حتی اگه تحلیل نادرست از آب در بیاد ولی اون چیزی که واضحه اینه که این تصمیم گیری ها تصمیم گیری های خیلی سختی نبود آخه من می خوام بدونم یعنی علامه با این همه ذکاوت و بزرگی خطر تعدد اصولگراها در مقابل یک نفر رو متوجه نشدند؟
یعنی علامه نفهمیدند وقتی چند نفر در مقابل یک نفر باشند احتمال تقسیم شدن آراء بین آن ها و در نتیجه ریخته شدن ما بقی آراء در سبد یک کاندیدا بیشتر می شود؟... یعنی واقعا این تحلیل ها خیلی سخت بود؟
یک نکته دیگر که نباید فراموش شود این است که پس با این حرفی که شما می زنید از فردا در هر اتفاق و هر حادثه ای که شکست بخوریم افراد و جریاناتی که در این حادثه دخیل بوده اند و بیشترین کمک را با تحلیل نادرست خود ب این شکست کرده اند باید بی عیب و بی خطا معرفی گردند زیرا ب گفته شما آن ها تنها ب نظر خود عمل کرده اند! و چون همه ی انسان ها نمی توانند مثل ما فکر کنند پس در نتیجه این ها بی تقصیرند.... نخیر عزیز این دوستان با تحلیل های اشتباه خود در کمک کردن ب نتیجه این حوادث مقصرند.
25 Tir 92 ، 11:13 سید امیر علی حیدری
فعلا که انچه نمی پسندیدیم به سرمان آمده

و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم

25 Tir 92 ، 12:09 عاطفه
سلام و درود...
به نظر من دکتر روحانی اصلاح طلبه ولی میخواد محافظه کارانه عمل کنه ولی این طی یه مدت نمیتونه پایدار باشه و آخرش گرایششون مشخص میشه...
آقا بنده فکر میکنم این بحث داره زیاد از حد طول میکشه ؛ تقریبا تمام حرفها تکرار حرف های قبلیه. اگه قرار بود حقیقتی روشن بشه تا الآن باید روشن شده باشه و نیاز به بحث بیشتر نیست. من سعی میکنم در این نظر خلاصه نظرهای قبلی خودم رو با کمی اضافه بنویسم ؛ البته نظرهایی که در جواب به نقدهای شما به علامه نوشته ام.

1 _هنگامی که مصلحت هایی به وجود میاد، وظیفه ما عمل به مصلحت هست؛ در این مواقع وظیفه چیزی جز عمل به مصلحت نیست .

2 _ فردی مثل علامه که به مصلحت ها عمل میکنه ، این فرد مصلحت سنجی میکنه پس مطلق گرا نیست.
عمل نکردن به نظر دیگران دلیلی بر مطلق گرایی نیست ؛ یک نفر مصلحت را یک چیز میدونه ، حالا اگه ما مصلحت رو چیز دیگه ای میدونیم و به اون عمل میکنیم ، نه تنها این دلیلی بر مطلق گرایی نیست بلکه این نشون میده ما مطلق گرا نیستیم.


3 _ علامه نظرسنجی های قبلی رو قابل اطمینان نمیدونند. ایشون میگه تجربه عملی دارم که نظرسنجی ها رو معتبر نمیدونم؛ مثلا نظرسنجی های انتخابات نهم ریاست جمهوری.

4 _ اگه راهی دیگه غیر نظرسنجی ها نباشه دلیل نمیشه ما نظرسنجی هایی رو که قبول نداریم بپذیریم ؛ چاره جز قناعت به تحلیل خودمون نداریم.

5 _ علامه ظن رو در شرایط فعلی حجت نمیدونند پس دیگران نباید بیایند بگویند نظر ما اینه که انتخابات امسال دو قطبی هست ؛ اگه راست میگید دلیل بیارید یا دلایل قبلی ما رو باطل کنید ؛ اگه حرفشون بر اساس ظن نیست پس حتما دلیل دارند ؛ اگه دلیل ندارند پس به حرفشون اطمینان ندارند و بر اساس ظن حرف میزنند.
هر کسی تحلیل خودش رو داره و اگر علامه تقلید کورکورانه از تحلیل دیگران داشته باشه کار بسیار ناپسندی کرده.

6 _ انتخابات امسال دو قطبی نبود ؛ به نظرم مشکلات اقتصادی و منتسب بودن اون مشکلات به اصولگرایان، در نتیجه انتخابات امسال نقش اساسی رو داشت . به نظرم با اینکه حزب گرایی هم نقش خوبی داشت اما نقش اصلی رو مشکلات اقتصادی بازی کرد.

7 _ اگر کسانی خداترس باشند و تلاش خودشون رو کرده باشند تا به تحلیل درستی برسند ، قابل ستایشند حتی اگه تحلیلشون نادرست باشه.
(بند بعدی یعنی بند هشتم، جواب شما به ایرادتون به بند هفتم هم هست)

8 _ بعد انتخابات فقط یک تحلیل درست از آب درمیاد و صاحبان این تحلیل اگر میخواهند دیگران رو در انتخابات بعدی همراه خود کنند باید با دلایل قانع کننده ، دلایل صاحبان تحلیل های دیگر رو باطل کنند نه اینکه فقط بگند اشتباه کردید . مثلا گروهی نظرسنجی ها رو معتبر نمیدونند پس باید بیاند یک نظرسنجی مطمئن و مورد اعتماد همه احزاب اصولگرا رو تدارک ببینند ؛ فقط گفتن اینکه شما اشتباه کردید کفایت نمیکنه.

اگه ناراحتی در این بحث ها پیش اومده لطفا حلالم کنید.
پاسخ:
ممنون از توضیحاتتون بنظرم با اینکه بحث ب نتیج ی قطعی نرسید ولی نیاز بود البته کم و بیش نتیجه هم در بر داشت

دوست دارم در مورد شما بیشتر بدونم اگه اشکالی نداره بیوگرافی شخصیتون رو بنویسید
اگه خدا بخواد سعی میکنم برای متن های دیگه شما نظر بدم .

شما از بنده میخواستید بیشتر بدونید ؛ بنده هم سعی میکنم کمی در مورد خودم بنویسم:
بنده از روستاهای توابع اصفهانم که در دانشگاه ، علاقم به دین زیاد شد و آهسته آهسته یه کمی هم از جامعه خبر پیدا کردم.
الآن بیست و پنج سالی سن دارم. امسال برای ورود به حوزه اقدام کردم ولی هنوز مشخص نشده پذیرفتنم یا نه .

راسیتش بنده هم خیلی علاقه دارم از شما بدونم ؛ این علاقه یه مدتی هست که به وجود اومده.
پاسخ:
تو امتحانات ورودی حوزه تقریبا همه قبول می شن!
بگی نگی تجربش رو دارم... راستی امتحان ورودی که خیلی وقته تموم شده جواباش هم اومد الآن اونایی که امتحان دادند و قبول شدند منتظرند ببینند کدوم مدرسه می ندازندشون
اهل کدوم روستایید؟
راستی حتما بهم بگید تو کدوم مدرسه افتادید... اگه بتونید بیاید دارالحکمه تو خود اصفهان بنظرم خیلی عالی می شه
راستی داشت یادم می رفت
امین داروی بیست و یک ساله اهل اصفهان حوزوی عاشق اینترنت

ضمنا اگه بتونید یدونه وبلاگ راه اندازی کنید فکر کنم خیلی عالی می شه
شهر اصفهان ، مدرسه ای وابسته به حوزه قم، برا پذیرش دانشگاهی ها نداره ؛ کل استان فقط سه تا مدرسه داره: دوتا مدرسه تو کاشان و یکی آران و بیدگل. خود شهر قم، فکر کنم سه تا مدرسه بیشتر برا دانشگاهی ها نداره.
مشکلات دیگه هم هست ، مثلا تو تلویزیون از آقای قرائتی شنیدم که انگار پارسال تعداد زیادی از دانشجو ها که حوزه قبول شده بودند مجبور شدند حوزه (فکر کنم شهر قم) نیاند ؛ فکر کنم نزدیک هزار نفری گفت. دلیلش رو هم کمبود خوابگاه گفت.

خدا رو شکر وقتی نتیجه امتحان کتبی اومد دیدم قم قبول شدم چند روز پیش هم رفتم مصاحبه ، ولی هنوز نتیجه نیومده.

از طرفای شهر ورزنه هستم ؛ از روستای جندان؛ همینطور که میدونید ، عربی "سرباز" میشه "جند" .

شما نسبت به بنده لطف دارید .
پاسخ:
موفق باشید
یه موضوعی هست که اینجا لازم میدونم بنویسم:

تمام مواردی که در بالا در نظرهام نوشتم ، نظرهای شخصیم بوده بجز مواردی که عین سخنان افراد را آوردم.
نظرهای بنده ممکنه ناقص باشه و شاید نظر بزرگانی مثل علامه مخالف نظر بنده باشه .
مثلا اینکه بیان کردم: تحلیل علامه قبل انتخابات درست از آب درنیومد ، شاید علامه با این مخالف باشه ؛ و شاید با نظرهای دیگر هم همچنین باشه. الآن که فکر میکنم میبینم شاید علامه درست تحلیل کرده ولی بنده خبر ندارم: مثلا ممکنه علامه حتی قبل انتخابات اعتقاد داشته امسال باید در رای اصولگرایان اجماع شود ولی دیده بوده امکان این اجماع وجود نداره به همین دلیل وقت خود را صرف اجماع نکرده اند ؛ با این شرایط حمایت از یک فرد خاص را هم برای کوتاه مدت و هم برای بلند مدت به مصلحت دیده اند.
البته همین مورد بالا هم نظر شخصی هست و ممکنه اشتباه باشه .
اینها رو نوشتم که با توجه به حمایت بنده از علامه ، دوستان مواظب باشند که نظر علامه شاید اصلا مخالف نظر بنده باشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.