ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است

مدتی ست اعضای جبهه پایداری و حامیان این جریان، در وبلاگ‌ها، سایت‌ها، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها، با استفاده [و یا سوء‌استفاده] از انتساب خود به آیت الله مصباح، در حال نهادینه کردن یک فرهنگ بسته‌ی فکری و حزبی در کشور هستند، به طوری که نفس حمایت آیت الله مصباح را از خود دلیلی بر درستی خود می‌دانند! در حالی که صرف انتساب به یک شخصیت برجسته، عقلا و شرعا معیاری قوی، منطقی و عقلانی برای فعالیت سیاسی نیست.

این رفتار علاوه بر آن‌که توهین به آیت الله مصباح است، راهی برای فرافکنی و فرار اعضای این جریان از پاسخ به اشتباهات گذشته خودشان هم هست.

سیاست عرصه اظهار نظر و نقدهای صریح بر رفتار و تصمیم سیاسی است. هر کس با هر جایگاهی وقتی وارد میدان سیاست می‌شود، باید خودش را برای نقد‌های جدی و اساسی آماده کند و هزینه‌اش را هم بپردازد. وقتی یک جریان سیاسی، خط قرمز خود را یک «شخص»‌ قرار می‌دهد، عملا می خواهد فرصت نقد را از دیگران بگیرد چرا که هر نقدی بر مواضع این جبهه، مخالفت با آیت الله مصباح تعبیر می‌شود با این توجیه که ما مورد حمایت ایشان هستیم!

البته شخصیت آیت الله مصباح از این مساله مبراست و خود ایشان هم تاکنون ادعاهای جبهه پایداری را تایید نکرده‌اند. باقری لنکرانی هم به صراحت از عدم رضایت آیت الله مصباح از تعبیر «لیدری» خبر داده اند. و ایشان اصلا به بحث مصادیق کاندیداتوری در جبهه پایداری ورود نکرده اند.

اشتباه دیگر جبهه پایداری این است که با استفاده مبتذل از تعابیر رهبر انقلاب درباره آیت الله مصباح، به دنبال تحمیل جایگاه علمی و فکری ایشان به عرصه سیاست است. تعبیر رهبری درباره شخصیت آیت الله مصباح این است: «بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقاى مصباح را مى‌شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحب‌نظر در مسایل اساسى اسلام ارادت قلبى دارم. اگر خداى متعال به نسل کنونى ما، این توفیق را نداد که از شخصیتهایى مانند علامه طباطبایى و شهید مطهرى استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم‌القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر مى‌کند.»

آنچه در این عبارات مشهود است، اشاره به جایگاه علمی، فقهی، فکری و فلسفی آیت الله مصباح است نه فعالیت سیاسی. این افراد با تحریف سخنان رهبری، جایگاه آیت الله مصباح را تا حد یک چهره‌ی صرفا سیاسی و یا رهبر یک جریان تندروی سیاسی پایین آورده و عملا مسئولیت تندروی‌های خود را متوجه ایشان کرده‌اند!

آیت الله مصباح شخصیت‌ برجسته و محترمی هستند که در سخت‌‌ترین شرایط با مواضع خود از انقلاب، نظام و رهبری دفاع کرده و در این مسیر اهانت‌ها و تهمت‌های زیادی را هم تحمل کرده‌اند. اما این حضور عام سیاسی را نباید با فعالیت خاص جناحی و سیاسی [آن‌هم در حد جریانی مثل پایداری] یکی دانست.

البته منظورم این نیست که منکر فعالیت سیاسی آیت الله مصباح بشویم، منظور این است که در عالم پیچیده‌ی سیاست، القاب، اسامی، جایگاه و بزرگی شخصیت‌ها نمی‌تواند مبنا، ملاک و معیار کافی برای سایر افراد و یا بهتر بگویم افرادی که دارای قدرت تصمیم گیری هستند، باشد چون سیاست، امری تقلیدی نیست. اگر بزرگی آدم‌ها و جایگاه علمی آنها معیار باشد، باید مو به مو تابع نظرات و سلیقه‌های خاص سیاسی آن‌ها باشیم. سلیقه‌هایی که گاه ممکن است با واقعیات موجود و یا با تفسیر رسمی نظام و ولی فقیه در تناقض باشد.

رهبر انقلاب درباره رفتار شهید مطهری در قبال مرحوم دکتر شریعتی تعبیر جالبی دارند: «نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی – چه در آغاز آشنائی‌شان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفت‌آوری ستایش می‌کرد و چه در سال‌های بعد که از او به نحو شگفت‌آوری مذمت می‌فرمود – غالبا مبالغه‌آمیز… بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانه‌های بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را در باره اظهارات شهید مطهری داشتند.»

این نقد صریح رهبر انقلاب به شهید مطهری ست جالب اینکه همان زمان، نظر آیت الله مصباح درباره شریعتی بسیار تندتر از شهید مطهری بود! درمقابل، شهید بهشتی، آیت الله خامنه‌ای و برخی دیگر از بزرگان انقلاب نظر مساعد و معتدلی درباره شریعتی داشتند. امام خمینی هم نامه شهید مطهری را درباره شریعتی بی‌پاسخ گذاشت و شریعتی را هرگز رد نکرد، اما از سوی دیگر همه آثار شهید مطهری را هم برای جوانان مفید دانست.

مثال فوق، نمونه‌ای است از وجود اختلاف نظر آدم‌ها درباره یک شخص خاص.

منظورم از کنار هم گذاشتن این نکات دفاع از سایر افراد و رقبای جبهه پایداری نیست، منظورم این است که جایگاه علمی آدم‌ها باعث نمی‌شود که در جزیی‌ترین مسائل سیاسی تابع نظر آنها باشیم. راهی که جبهه پایداری می‌رود، دقیقا به همین معناست. یعنی تعطیل کردن عقل و تابعیت محض در کلیه مسائل سیاسی!
لینک مرتبط: حاشیه ای بر یک نقد
ahestan.ir
۵۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 Ordibehesht 92 ، 15:45
امین داوری
1 شما چرا ساعت 9 به ما وعده داده بودید؛ اما ساعت 10:30 آمدید
2 چرا با این‌که در جریان کوى دانشگاه، قلبتان جریحه‌دار شده بود، در قبال تبرئه‌ى عوامل حمله به کوى دانشگاه سکوت کردید؟ آیا سکوت شما ناشى از رضایت شما نبود
3 چرا نسبت به معضلات متعددى که در جامعه وجود دارد و باعث آزار و رنجش و ناامیدى مردم و فرار نخبگان و شایستگان اداره‌ى امور مملکت شده که از جمله‌ى آنها، هرج و مرج در ادارات و پستهاى موروثى است و به‌وفور دیده مى‌شود سکوت کرده‌اید
4 وقتى امام رحمةا...علیه در نجف از جایى عبور مى‌کردند، مردم ساعتهاى خود را با ساعت عبور ایشان تنظیم مى‌کردند؛ اما درست نبود ما یک ساعت براى دیدن رهبر خود انتظار بکشیم!

5 وقتى امام على علیه‌السلام در دوره‌ى حکومت خود با یک یهودى در یک دادگاه حضور پیدا مى‌کنند و هیچ امتیازى براى خود قائل نمى‌شوند، جایگاه دادگاه ویژه‌ى روحانیت در کشورى که ادعاى پیروى از آن حضرت را دارد، چیست
6 با این‌که شما از اوضاع مملکت خبر دارید و وضع مردم را خوب درک مى‌کنید، ولى چرا کارى انجام نمى‌دهید؟ اگر مسؤولان گوش نمى‌کنند، چرا با آنها برخورد نمى‌کنید و افراد لایق و قابل اعتماد و دلسوز براى ملت را جایگزین آنها نمى‌کنید؟ چرا باید بعضى اشخاص مصونیت آهنین داشته باشند و بعضى دیگر نه
7 نظارت بر عملکرد ولى‌فقیه چگونه است؟ در شرایط امروز، مجلس خبرگان سالى دو بار جلسه مى‌گذارد و بیشتر به دادن بیانیه اکتفا مى‌کند. آیا با این رویه، مجلس خبرگان مى‌تواند نظارتى روى ولى‌فقیه داشته باشد
8
آیا فکر نمى‌کنید که عملکرد مسؤولان روحانى حکومت باعث ایجاد فقر شده است
9 حضرت‌عالى در بیانات خود راجع به قتلهاى زنجیره‌اى، از نقش بیگانه در این موضوع سخن گفتید؛ ولى در بررسى پرونده به این جنبه هیچ اشاره‌اى نشد؛ بلکه ظاهرا کاملا بعکس مى‌نمود. لطفا توضیح دهید.
10 بعضى افراد با ایراد شبهه‌هایى نظیر نظامى بودن، نسبت به حضور بسیج یا بسیج دانشجویى در دانشگاه ها اشکال کرده‌اند و محدودیتهایى را اعمال مى‌کنند. نظر جناب‌عالى چیست
11
در زمینه‌ى فضاى مسموم مطبوعات کشور، نظر خویش را بفرمایید
12
مگر در قرآن عزیز ما نیامده است که انسان آزاد آفریده شده و بزرگترین آزادى، آزادى خواندن و نوشتن است؟ پس چرا در جمهورى اسلامى، این حق را از ما گرفته‌اند
13
سرعت پیشرفت علمى را در ایران بیشتر مى‌دانید، یا در امریکا
14
این‌جانب روز یکشنبه همین هفته، شاهد مجروح شدن یک روحانى توسط یک نفر در خیابان کارگر بودم. به نظر شما، علت کاهش محبوبیت روحانیون بعد از انقلاب چیست
15
در روز انتخابات دوم خرداد، منظور شما از این‌که فرمودید «هیچ‌کس براى من مثل هاشمى نیست» چه بود
۳۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 Ordibehesht 92 ، 14:38
امین داوری
آیا جمهوری اسلامی، برای مقابله با مخالفینش از لباس شخصیها استفاده می کند؟
پرسش: لطفا در مورد کسانی که «لباس شخصی» خوانده می شوند، توضیح بفرمایید. آیا صحیح است که افرادی وابسته به نظام با لباس غیر نظامی، در درگیریها با افراد معترض درگیر می شوند؟ و اگر چنین است بفرمایید چرا و به چه دلیل چنین افرادی برای مقابله با شورشها مورد استفاده قرار می گیرند و از افراد عادی با لباس نظامی استفاده نمی شود؟
پاسخ: سوال شما در دو بخش قابل بررسی است؛
1 لباس شخصیها و برخورد با آنان.
2 موضع رهبری نسبت به لباس شخص ها
در خصوص لباس شخصی ها موارد زیادی گفته شده است ولی حضور لباس شخصی ها را در دو مرحله می توان ارزیابی نمود
1 حادثه کوی دانشگاه ، که رهبری با شدت با عاملان این حادثه برخورد کرد.
2 حوادث اخیر که باز با توصیه ها و پیگیریهای مجدانه پرونه عاملان خشونت بر علیه مردم در دست پیگیری است.
بنابر قوانین رسمی کشور و فتوای رهبر انقلاب، هر گونه توسل به زور تنها توسط مأموران قانونی و با حکم قضایی مجاز است و نیروهای لباس‌شخصی که عموماً افراد غیرسازمانی هستند، در برخوردهای خود مرتکب تخلفات مکرر اخلاقی، شرعی و قانونی نیز می‌گردند.
اما پیرامون پیگیرهای مربوط به لباس شخصی ها موارد زیر به استحضار می رسد.
1 فرمانده کل سپاه پیرامون مسئله لباس شخصی ها اظهاراتی داشته است. برخی گروه‌های تندرو که متاسفانه سازماندهی آنها اصلا مشخص نبود وارد شده و دست به اقدامات خرابکارانه‌ای زدند. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند گروه ویژه‌ای برای بررسی این موضوع تشکیل شده و احتمال می‌دهیم تا پایان این ماه دادگاهی مخصوص این عوامل تشکیل شود.
2 بر همین اساس مجلس شورای اسلامی به دستور علی لاریجانی رئیس مجلس، کمیته حقیقت یابی را تشکیل داد تا به شناسایی عوامل حمله کننده به کوی دانشگاه و مجتمع های مسکونی در تهران بپردازند.
«ماهیت این افراد شناسایی شده است و به نهادهای مربوطه اطلاع داده شده با آنها برخورد شود.» گذاشتن شش عضو کمیته حقیقت یاب مجلس(زاکانی، ابوترابی فرد، کاتوزیان، عباسپور، جلالی و نادران)در این خصوص است.»
3 دستگاه های اطلاعاتی نیز همزمان با مجلس مشغول بررسی این موارد هستند و گزارشات کمیته حقیقت یاب مجلس در اختیار آنها هم قرار گرفته است،: «قرار بر این است که حمله به کوی دانشگاه، مجتمع سبحان، منطقه گل افشان سعادت آباد و ولنجک و برخی نواحی مختلف در تهران، همچون منزل نمایندگان مجلس مورد بررسی قرار گیرد و در این خصوص عواملی نیز شناسایی شدهاند و به مراجع قضایی نیز معرفی گشته اند.
و اما توجه رهبری در برخورد با لباس شخصی ها
در جریان کوی دانشگاه که واژه لباس شخصی ها وارد ادبیات سیاسی شد و جمعی از دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. دادکاه محاکمه عاملان تشکیل شد که سردار نظری نیز در آن دادگاه محاکمه شد. ولی پس از آن شاهد ترور سعید حجاریان به دست سعید عسگر بودیم. عامل این ترور نیز به دادگاه کشانده شد .ولی آیا لباس شخصی ها گروه سازماندهی معینی هستند که می توان آنان را به راحتی شناسایی کرد.عده ای نشانه را به سوی بسیج ،نیروی انتظامی و غیره می برند.در هر شرایطی رهبری با تاکید به برخورد قاطع با عاملین (لباس شخصی ها) رهنمود هایی را داشتند.عده ای لباس شخصی ها را منسوب به برخی از مداحین و روحانیان تند رو می دانند. که با برداشت خاص خود سریعاً در هر موضعی اعلان جهاد نیز می کنند.
برخی از عاملین کوی دانشگاه 87 شناسایی ،دستگیر و روانه زندان شدند. ولی متاسفانه با اغماض برخی از دستگاهها نظیر نیروی انتظامی و قوه قضائیه این پدیده شوم هنوز رفع نگشته.
اما چرا پس از کوی دانشگها 87 هنوز لباس شخصی ها هستند؟
1 گروه های این چنینی به نام اسلام و نظام در مشروع جلوه دادن خودند. این عامل سبب استتار سیاسی آنان با افراد انقلابی می شود که خود هزینه سنگینی بر نظام وارد می کند
2 کوتاهی برخی از دستگاهها که در بالا ذکر آن آمد
3 بحرانهایی نظیر کوی دانشگاه و حوادث اخیر ،که لباس شخصی ها با سوء استفاده از فضای آشوب زده در قالب افراد انقلابی ظاهر می شوند.
ولی آیا عاقلانه است که هر برخورد افراطی را به رهبری نسبت داد؟
نگاهی واقع بینانه و بررسی منصفانه سیر بیانات و مواضع مقام معظم رهبری با این پدیده شوم مبین نهایت جدیت و قاطعیت مقام معظم رهبری برای شناسائی و ریشه کنی این جریان مرموز است ؛ بار نخست پس از واقعه هجدهم تیر در سال 1378 بود که رهبر انقلاب در سخنرانی جمعی و دیدار با مصدومان این حادثه بر پیگیری و شناسایی این نیروهای خودسر که بدون داشتن حکم قانون وارد حریم خصوصی و دانشگاه شده و به ضرب و شتم می‌پردازند هشدار داده بودند، پس از گذشت ده سال، رهبری معظم بار دیگر در نمازجمعه تاریخی 29 خرداد، نسبت به عملکرد این گروه که با شعار حمایت رهبری به ضرب و شتم و تخریب اموال عمومی و دانشجویان می‌پردازند مجدداً هشدار داده و تصریح کردند که این عملکردها دل انسان را خون می‌کند.
اما کوتاهی و ادامه عدم حساسیت دستگاه‌های قضایی و امنیتی نسبت به موضوع موجب گردید که رهبری فرزانه پس از حدود 70 روز بار دیگر در سخنرانی عمومی 4 شهریور ماه به موضوع پرداخته و اقدامات این گروه، را که با عنوان ناشناس از آن‌ها یاد می‌کنند جنایت عنوان می‌دهند.
با این حال به نظر می‌رسد برای پرداختن به این موضوع توجه به نکات ذیل ضروری است:
در واقع اگر اغتشاش‌گران با اقدامات خرابکارانه خود به اموال عمومی و حتی نیروهای پلیس آسیب می‌رسانند اقدامات گروه‌های خودسر، لباس‌شخصی‌ها و یا ناشناس‌ها به اصول قوام و مشروعیت و کارآمدی نظام را هدف قرار می‌دهد، زیرا نظامی که برای پایداری خود نیازمند گروهی اراذل و اوباش باشد قطعاً دیگر اسلامی نیست و این دقیقاً همان عاملی است که موجب شده تا رهبر انقلاب چند بار در اظهارات علنی و ده‌ها بار در ملاقات‌های خصوصی بر شناسایی و برخورد با این گروه تأکید کند.
رهبر انقلاب پس از گذشت دو ماه از سخنان صریح خود در نمازجمعه تهران مبنی بر نفی این نوع برخوردها در دیدار دانشجویان نیز به دستور صریح برخورد با این گروه و حتی متخلفین سازمانی در پلیس امنیت، پلیس و نیروی بسیج تأکید کردند.
کاملا بی ربط: انتقاد از رهبر
porseshgarenghelab.blogfa.com
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 Farvardin 92 ، 16:25
امین داوری
[مخالفت با قمه‌زنی، مخالفت با عزادارى نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزادارى است. عزادارى امام حسین را نباید ضایع کرد] رهبر معظم انقلاب

متاسفانه امروزه «قمه زنی» موضوعی است به صورت هدفمند که توسط مخالفان اسلام ناب و انقلابی برنامه‌ریزی و تدارک دیده می‌شود، که هدف آن نیز چیزی جز ارائه چهره‌ای تحریف شده و غیر واقعی از انقلاب و مکتب تشیع به جهان نیست، انقلابی که اکنون تبدیل به چشم و چراغ تمام مستضعفین جهان شده است و مکتبی که قلوب تمام حقیقت‌جویان را به خود جذب نموده است.

شاید در قدیم و حتی چند سال پیش افرادی فقط بخاطر عشق به اهلبیت علیهم السلام و به صورت خودجوش مبادرت به این گونه امور می نمودند اما اکنون شاهد دست های پنهانی هستیم که دست‌ اندرکاران آن درصددند تا با استفاده از احساسات عوام جامعه و تحریک آن به اهداف شوم خود نائل گردند. جریانی که آشکارا مدعی می‌شود میان آنچه در کربلا صورت گرفته با آنچه فقه اهل بیت، علیهم‌السلام، می‌گوید تضاد وجود دارد و فتوا صادر می‌کند که در عزاداری سیدالشهدا، علیه‌السلام، جائی برای دخالت فقه و فقها وجود ندارد. جریانی که دیگر عملا هدف خود را ضدیت با دستور اکید رهبر انقلاب مبنی بر ممنوعیت قمه زنیست.

امروز شاهد آنیم که جریان آلوده‌ای «قمه زنی» را «حقیقت مظلوم» می‌نامد و برای احیا آن این‌همه سرمایه‌گذاری می‌کند و به خوبی می‌داند که اعتقادات مردم را چگونه می‌توان آماج حملات و ضربات خود قرار داد. از این حیث ذره‌ای تردید نباید کرد و با مدیریت فرهنگی موثر می‌توان با کسانی که با اصل اسلام و نهضت عاشورا دشمنی دارند مقابله نمود. کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت» یکی از  این اقدامات فرهنگی است...

در این کتاب که با رویکرد تحریف زدایی از عزاداری امام حسین علیه السلام نوشته شده است ب نقد و بررسی ابعاد مختلف فقهی اجتماعی و سیاسی قمه زنی پرداخته می شود و واقعیت هایی را در مورد این عمل خرافی یاداوری می کند.

دانلود pdf کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت»


۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 17:55
امین داوری

واکاوی امام خامنه‌ای از دیدگاه دوست و دشمن

 خورشید اینجا تابید و رفت      من تعجب می‌کنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جا‌ها می‌لنگد       مسیح را در ایران دیدم      رئیس‌جمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 17:24
امین داوری
البته زبان عربی هم یقینا زبان پرظرفیتی است لیکن بنده مطمئن نیستم ظرفیت زبان عربی به قدر ظرفیت زبان فارسی باشد و در مواردی شک دارم که برخی از مفاهیمی که در زبان فارسی است در زبان عربی جا بگیرد. یعنی من نمی‌دانم که آیا حقیقتا می‌شود بعضی اشعار حافظ را در قالب عربی آورد، یا در اشعار عربی شعری پیدا کرد که دارای این همه ظرافت و معنویت باشد؟…

«زبان فارسی، زبان انقلاب است. زبان اسلام راستین است و زبان اسلامی است که می‌تواند ملت‌ها را بیدار کند. قرآن و احادیث و متون اسلامی مایه حیات هر مسلمانی است، در این هیچ شکی نیست. همانطور که می‌دانید ما در قانون اساسی خود، آموزش زبان عربی را لازم و واجب دانسته‌ایم. ارادت ما و علاقه ما به زبان عربی چیزی نیست که برای کسی روشن نباشد و احتیاج به اثبات داشته باشد. اما من می‌خواهم بگویم آن زبانی که امروز می‌تواند مفاهیم اسلام انقلابی را به دنیا منتقل کند زبان فارسی است. زبان انقلابی و زبان اسلام انقلابی، زبان فارسی است. زبان فارسی ذاتا یک زبان کارساز است…
البته زبان عربی هم یقینا زبان پرظرفیتی است لیکن بنده مطمئن نیستم ظرفیت زبان عربی به قدر ظرفیت زبان فارسی باشد و در مواردی شک دارم که برخی از مفاهیمی که در زبان فارسی است در زبان عربی جا بگیرد. یعنی من نمی‌دانم که آیا حقیقتا می‌شود بعضی اشعار حافظ را در قالب عربی آورد، یا در اشعار عربی شعری پیدا کرد که دارای این همه ظرافت و معنویت باشد؟…

یک زبان کامل و به این خوبی در اختیار ماست و بهترین مفاهیم و دقیق ترین آنها را می‌توان در این زبان گنجاند. ما باید قدر این زبان را بسیار بدانیم، چیز فوق العاده‌ای است، یک نعمت الهی است در اختیار ما. همانطور که کشور ما از لحاظ موقعیت جغرافیایی یکی از استثناهای دنیا است. همچنان‌که از لحاظ اقلیمی نیز کشور ما چیزهای ممتاز زیادی دارد، یکی از خصوصیات ما داشتن این زبان است و ما چه می دانیم، شاید یکی از عوامل افتخارات بزرگ این ملت همین زبان باشد. نمی‌توان از این نکته غافل ماند. می‌دانیم که در دنیای اسلام، ایرانی‌ها به عنوان یک قوم، بیشتر از تمام اقوام دیگر مسلمان برای اسلام کار کردند و در گسترش فرهنگ اسلامی تلاش کردند. اینکه چیز واضحی است. شکی نیست که در حدیث، تفسیر و حتی در لغت عربی، بهترین آثار را ایرانیها و فارسی زبانان نوشته اند. در فلسفه و عرفان که غوغاست و غیر ایرانی، انگشت شمار و معدود است، اکثرا همه ایرانی اند. این خصوصیاتی که ما در قوم ایرانی و ملت خودمان مشاهده می کنیم شاید یک مقداری از زبان این ملت ناشی شده باشد، از ظرفیت زبانی که در اختیار داشته نشأت گرفته باشد.»

مراسم افتتاحیه سمینار زبان فارسی در سازمان صدا و سیما، بهار 67
مجله نشر دانش، مورخ خرداد و تیر 1367، صفحات 5 تا 8
لینک هی مرتبط:
استقبال از امام خامنه ای حرام است
پیش بینی های عجیب و محقق شده امام خامنه ای
تریبون مستضعفین و تخریبچی مجازی
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 16:22
امین داوری