ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





۱۲۲ مطلب با موضوع «پرسش های مشترک ما» ثبت شده است

تحریف‌شناسی عاشورا [نقدی بر کتاب حماسه‌ی حسینی] نوشتة علامه جعفر مرتضی عاملی 
پیشگفتار 
متن حاضر ترجمه‌ی خلاصه ای از کتاب «کربلا فوق الشبهات» نوشته‌ی علامه جعفر مرتضی عاملی است که المرکز الاسلامی للدراسات (بیروت) نسخه عربی آن را منتشر کرده است. و ترجمه فارسی آن نیز با عنوان تحریف‌شناسی عاشورا [نقدی بر کتاب حماسه‌ی حسینی] در ایران به چاپ رسیده است.

آن‌چه این کتاب به آن می‌پردازد شناخت تحریفات واقعی حادثه‌ی عاشورا و تفکیک آن از تحریفات غیرواقعی است؛ نویسنده معتقد است که افسانه‌ها و مطالب دروغین که در تاریخ عاشورا وارد شده، اندک و شایان تأمل است؛ اما بسیاری از مطالبی که در کتاب «حماسه‌ی حسینی» با عنوان تحریفات از آن نام‌برده شده، در صف افسانه‌ها و مطالب دروغین جای نمی‌گیرد و با اندک تأمل و تفحص احتمال صادق بودن آن آشکار می‌شود. دیگر این‌که نویسنده، نسبت دادن کتاب «حماسه‌ی حسینی» به شهید مطهری رحمه‌الله را نمی‌پذیرد و آن‌ را حاوی دیدگاه‌های قطعی و نهایی او نمی‌داند؛ از این‌رو نقدهای خود بر آن کتاب را نوعی دفاع از آن شهید والامقام می‌داند...
۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 30 Farvardin 93 ، 13:09
امین داوری
 یکی از سخنان تاریخی حضرت امام که امروز دشمنان امام و انقلاب آن را به یک جنجال تبدیل کرده و درصدد وارونه سازی و سوء استفاده از آن هستند و از آن به عنوان نقض جمهوریت نظام نام می برند، سخنی است که ایشان در تاریخ 6 خرداد 1360 بیان کرده و فرمودند: «اگر تمام مردم موافقت کنند، من مخالفت می کنم.» این جمله این روزها و پس از گذشت سی سال هنوز هم در اکثر سایت های ضد انقلاب همچون بالاترین و... ب عنوان خبری دست اول مرتب آپ می شود.
امام خمینی
اینکه جمله فوق را ایشان چرا و به چه منظور بیان نموده بنظر مى توان دو دلیل را براى این عبارت تصور نمود: نخست اینکه همچون دشمنان بگوییم که این سخن با جمهوریت نظام تغایر دارد، که در این صورت این مساله با سه امر تعارض پیدا مى کند:
1- سیره عملى ایشان، به طوری که ایشان در اقدامى بى سابقه کمتر از یک ماه پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران دستور آماده سازى مقدمات برگزارى رفراندوم نظام تازه تاسیس را صادر نموده واز مردم خواستند تا آزادانه در مورد عنوان جمهورى اسلامى و ماهیت آن راى مثبت یا منفى خود را اعلام نمایند.
2- سخنان ایشان در همین سخنرانی: سایت های ضد انقلاب با تقطیع سخنان ایشان تنها قسمتی از سخنان امام را منعکس می کنند، ایشان در بخش های دیگر همین سخنرانی بر لزوم پذیرش راى اکثریت ولو برخلاف خواسته هاى خودمان، را مورد اشاره قرار می دهند و می فرمایند: اگر مردم خلاف نظر ایشان راى دادند و لو اینکه آن را حق ندادند اما بدان ملتزم خواهند بود، و در بخش های دیگری نیز می فرمایند:
«من هم ممکن است با بسیارى از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم. لکن وقتى قانون شد خوب، ما هم مى‌پذیریم... »
3- و دیگر اینکه این معنا در تعارض با دیدگاههاى رایج ایشان در زمینه نقش مردم و جمهوریت نظام و لزوم التزام عملى به راى اکثریت مى باشد. ایشان به اندازه اى به مساله جمهوریت و اهمیت التزام به راى و نظر مردم معتقد بودند که در سخنان دیگر خود از هر گونه اقدامى که بوى استبداد و خودرایى داشته باشد حتى از جانب ولى فقیه پرهیز مى دادند به عنوان مثال ایشان در تاریخ 1358/6/30 و در جمع انجمن اسلامی مى فرمودند: «اگر فقیهى یک مورد دیکتاتورى بکند از ولایت مى‌افتد»
بنابراین به نظر مى رسد که نمى توان معناى اول را براى این سخن لحاظ داشت. لذا معناى دوم براى این جمله احتمال بیشترى مى یابد و آن اینکه امام خمینى با توجه به سخنانى که در لزوم پاى بندى همگان به قانون وعدم تخطى از آن از سوى نمایندگان مجلس و رئیس جمهور داشتند معتقدند که همگان باید به حدود قانون اساسى اى که ملت به آن راى داده و به عنوان میثاق ملى پذیرفته شده است پاى بند باشند و هر کس که از این حدود تجاوز کند ایشان به عنوان رهبر انقلاب و بزرگترین حافظ قانون اجازه چنین کارى را نخواهند داد و اگر تمام مردم هم به چنین شخصى راى داده باشند ایشان با این فرد مخالفت خواهند کرد و مراد در اینجا این نیست که اگر مردم به رئیس جمهورى راى دادند ایشان با او مخالفت خواهند کرد بلکه منظور این است که اگر همه 35 میلیون نفر جمعیت آن زمان به رئیس جمهورى راى دهند اما وى به میثاق ملى خود پاى بند نبوده و از حدود قانون تجاوز کند ایشان با او مخالفت خواهند کرد کما اینکه لحن سخنان [به ویژه سخنان 25 خرداد 60] و نیز فضایى که این سخنان در آن ایراد شده و زمینه هایى که منجر به ایراد این سخنان شده است، خود موید این دیدگاه مى باشد.
چرا که هم این سخنان که در جمع نمایندگان مجلس بیان گردیده است و هم سخنان 25 خرداد که درجمع مردم بیان گردیده است در فضایى بیان گردیده است که بنى صدر به عنوان اولین رئیس جمهور مدعى بود که با توجه به اینکه 11 میلیون به وى راى داده اند وى حق هر گونه اظهار نظرى ولو بر خلاف قانون را دارد و قانون شکنى ها و حرمت شکنى هاى وى باعث شد که امام خمینى در اظهاراتى که در این روزها بیان مى کردند گریزى به این مطلب زده و مردم را براى خبر مهمى که چند روز بعد انتشار یافت یعنى عزل بنى صدر از فرماندهى کل قوا و راى مجلس به عدم کفایت سیاسى بنى صدر آماده کنند که همین گونه هم شد.
پس نتیجه می گیریم باید این سخن ایشان را به گونه اى دیگر معنا کرد که با توجه به زمینه هاى ایراد این سخنرانى ها در مى یابیم که منظور امام این بوده است که اگر رئیس جمهور منتخب چنین اقدامى انجام دهد، چون نسبت به میثاق خود با مردم تخلف ورزیده است، لذا دیگر نماینده و سخنگوى مردم هم نخواهد بود و زمینه براى عزل چنین رئیس جمهورى فراهم مى گردد.
پی نوشت:
جملات تاریخی امام در 6 خرداد 1360 را در ادامه مطلب بخوانید!
۱۰۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 19 Bahman 92 ، 22:59
امین داوری

چند روز پیش و بعد از درگذشت مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی محسن کدیور ادعایی را در سایت شخصیش مطرح می کند و و در مطلبی با عنوان «دفاع طاهری خرم آبادی از حقوق منتقدان» می نویسد:

[در جریان اعلام نام حجت الاسلام و المسلمین سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در عداد مراجع جایزالتقلید توسط جامعه‌ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم در آذر 1373 مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی و آیت الله مومن قمی به اعتراض جلسه‌ی جامعه را ترک کردند. وی یکی از چهار عضو جامعه مدرسین مخالف مرجعیت آقای خامنه ای بود. علیرغم فشار فراوان معاونت مرجعیت و روحانیت وزارت اطلاعات مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی هرگز گواهی کتبی برای مرجعیت بلکه اجتهاد آقای خامنه ای را امضا نکرد]

ادعایی که زود ب خروجی برخی از سایت های ضد انقلاب تبدیل می شود.

محسن کدیور کسی است که تا ب حال ادعاهای زیادی درباره کسانی همچون آقایان شریعتمداری و منتظری کرده که حتی زمانی داد سایت جماران را هم در آورد! [وقتی جماران موضع می‌گیرد و جواب کدیور را میدهد، بنظرم دیگر باید تا آخر خط رفت!] + +

اما این ادعای جدید کدیور در حالیست که آیت الله مومن در حاشیه جلسه‌ای در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و در پاسخ به این ادعا فرمودند: چنین مطلبی که بیان شده و به بنده و آیت الله طاهری خرم آبادی نسبت داده شده است به کلی دروغ است و صدردصد تکذیب می‌شود. [فایل صوتی این قسمت را از اینجا دانلود کنید]
ایشان فرموده اند کاملا کذب محض است که بنده و آیت الله طاهری خرم آبادی در چنین جلسه‌ای حضور داشته باشیم و به عنوان اعتراض آن را ترک کرده باشیم.
اما از سوی دیگر نگاهی گذرا به اسناد موجود نشان می‌دهد حضرت آیت الله مومن در همان سال به صورت کتبی نیز اعلام کردند و فرمودند: شهادت می‌دهم معظم له مجتهدی عادل و جامع الشرایط می‌باشند.
همچنین مرحوم آیت الله طاهری خرم آبادی نیز در ضمن گفت‌وگویی چنین بیان کرده بودند:

در اصل یکصد و نهم شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری را ذکر می‏کند که در آن هم تعبیر «صلاحیت علمی برای مرجعیت» را دارد. تنها جایی که شبهه مرجعیت بالفعل را به وجود می ‏آورد اصل یکصد و هفتم قانون اساسی قبلی بود که در آن لفظ «مرجع» آمده بود. در زمان امام اعضای کمیسیون یکصد و هفت که یکی از وظایفش تفسیر قانون اساسی در این گونه موارد است، این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که «منظور از مرجع چیست» میزان و ملاک کدام اصل است، که در نتیجه آن اکثریت اعضاء معیار را «صلاحیت مرجعیت» دانستند نه مرجعیت بالفعل. لذا بعد از ارتحال حضرت امام بنابر این مصوبه و همچنین با استناد به نامه حضرت امام (ره) مبنی بر عدم لزوم مرجعیت، انتخاب رهبری صورت پذیرفت.

[ر.ک: گفت‌وگو با آیت‏الله سیدحسن طاهری خرم‏آبادی، مقررات و عملکرد مجلس خبرگان، فصلنامه حکومت اسلامی، سال سوم، شماره دوم، تابستان 77، صص 131 – 133].

+ پی نوشت: گفت‌وگو با حجت‌الاسلام ذوعلم پیرامون مقام علمی رهبر انقلاب

مطلب مرتبط: پاسخی منطقی به نامه جنجالی کدیور

۳۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 21 Shahrivar 92 ، 01:32
امین داوری
این روزها که نام اخوان المسلمین روی زبان‌ها افتاده و رسانه های وابسته هم به آن علاقه پیدا کرده‌اند، بد نیست نگاهی داشته باشیم به سوابق این گروه و روابط پر فراز و نشیب آن با ایران. شاید مرور گذشته، به ما کمک کند تا به اتفاقات اخیر کشور مصر و تلاش امریکا و اسرائیل و متحدان عرب آن ها در جهت ایجاد کودتا در این کشور پی ببریم و معنای اختلاف نظر در جماعت اخوان و همچنین معنای «امام خامنه‌ای» گفتن حامد الحلباوی در بی‌بی‌سی را بهتر درک کنیم.[فیلم این مصاحبه در سایت تریبون]
حسن البنا اولین پایه گزار اخوان المسلمین

اخوان المسلمین اولین گروهی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آن را تایید و از پناه دادن شاه توسط رژیم مصر انتقاد کرد. این جماعت در سال 57 اعلامیه‌ای منتشر کرد و انقلاب اسلامی ایران را الگویی برای مبارزت اسلامی خود علیه دولت وابسته و ضداسلامی مصر دانست و از تمام مسلمانان جهان نیز خواست تا از مسلمانان ایران سرمشق بگیرند. اخوان نخستین گروهی بودند که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای عرض تبریک به ایران آمده و خدمت امام خمینی رسیدند. [سید هادی خسروشاهی]

اخوان‌المسلمین بعد از پیروزی انقلاب کتابی تحت عنوان «خمینی آلترناتیو اسلامی» به قلم فتحی عبدالعزیز منتشر کرد که در آن آمده است: «انقلاب امام خمینی ، انقلاب یک فرقه اسلامی علیه فرقه‌ای دیگر نیست، بلکه مرکز ثقل ارزش‌ها و اعتقادات مشترکی است که همه مسلمانان را به وحدت می‌خواند، همان چیزی که انقلاب ایران برای آن به وقوع پیوست.»

محمد مهدی عاکف رهبر پیشین اخوان درخصوص قرارداد کمپ دیوید و نقس مصر نیز گفته است: پس از گذشت سالهای طولانی از امضای پیمان کمپ دیوید، اکنون زمان تجدیدنظر در این موافقتنامه به نفع ملت مصر و امت عربی و اسلامی است. وی در خصوص وضعیت مصر نیز اعتقاد داشت :«الآن مصر در جهان عرب جایگاهی ندارد و ارزشی برای او قائل نمی شوند.‏»

وی درباره واکنش دولت مصر به مواضع اخوان نیز با صراحت تاکید می‌کرد:«درباره دولت مصر باید بگویم که هیچ ارزشی برای آن قائل نیستم و در محاسبات و اظهارات خودم توجهی به آن نمی‌کنم و هر سخنی که مورد رضای خدا باشد خواه درباره ایران یا حزب الله یا مسائل داخلی یا برادرانمان در غزه بی‌واهمه بیان می کنم. اقداماتی که دولت مصر انجام می‌دهد به نفع مصر نیست و آبروی کشور را به خطر انداخته است. کشور مصر کشور علما، مهد تمدن، کشور الازهر و کشور اقتدار بوده است و نظام فاسد مصر حق ندارد کاری کند که مردم جهان از مصر متنفر شوند به گونه ای که از فرط خشم و تنفر به سفارتخانه های مصر در کشورهای دیگر حمله کنند.‏» [یعنی همان تحلیلی که رهبر انقلاب از آن به عنوان تحقیر مردم مصر نام بردند]

محمد بدیع رهبر کنونی نیز سعی کرده است بدون اشاره و اسم آوردن از کسی و پرهیز از اختلافات و تاکید بر مشترکات، راه مرشد قبلی یعنی محمد مهدی عاکف را دنبال کند. وی چندی پیش در یادداشتی وظیفه فرمانروایان امت را خدمت به اسلام دانسته بود. مروری بر این یادداشت، مواضع محمد بدیع را به خوبی نشان می‌دهد
توجه به این نکات، ما را کمک می کند تا درباره رفتار اخوان المسلمین درک بهتری داشته باشیم. مخصوصا در چنین شرایطی که آمریکا و کشورهای غربی و اسرائیل و حتی رهبران مرتجع عرب، با توسل به نقشه‌های مختلف به ویژه از طریق پروژه اسلام هراسی سعی در انحراف انقلاب آنها را دارند…
[لطفا بر روی ادامه مطلب کلیک کنید]
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 12 Tir 92 ، 13:39
امین داوری
نظرات امام راحل که برگرفته از اسلام ناب می باشد در مسائل مختلف خط و مشی انقلاب اسلامی را در آن زمینه ترسیم می کند و مسئولینی که در طی زمان بر سرکار می آیند باید خود را موظف بدانند که طبق خط و مشی انقلاب اسلامی قدم بردارند.
وظیفه مطبوعات
وظیفه و مسئولیتی که امام برای مطبوعات و انتشارات در کشور ترسیم می کنند مسئولیتی بسیار بزرگ است. ایشان معتقدند «اهمیت انتشارات، مثل اهمیت خونهایى است که در جبهه‏ ها ریخته مى‏ شود. و مِدادُ الْعُلَماءِ افْضَلُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداء براى اینکه، دماء شهدا گرچه بسیار ارزشمند است و سازنده، لکن قلمها بیشتر مى ‏تواند سازنده باشد. و شهدا را، قلم ها مى‏ سازند و شهیدپرور هستند قلم ها.»
حوزه آزادی مطبوعات...
۲۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 Tir 92 ، 12:36
امین داوری

دیگر عادت کرده ایم که هر وقت پیچ رسانه را باز می کنیم؛ از یک طرف با افشاگری و اتهام‌زنی‌های فلان شخصیت یا سایت متعلق به گروه الف مواجه شویم که از مفاسد اقتصادی، اخلاقی و اعتقادی رئیس فلان قوه و اطرافیانش می‌گویند و   از طرف دیگر؛ افشاگری و اتهام‌زنی‌های فلان شخصیت یا سایت متعلق به گروه ب (رقیب گروه الف) را ببینیم که درباره مفاسد اقتصادی، اخلاقی و اعتقادی نمایندگان فلان قوه‌ی دیگر داد سخن می‌دهند. جالب اینجاست که هر دو گروه هم شعار ولایت‌مداری می دهند و این اقدامات را وظیفه دینی خود در راستای «عدم سکوت در برابر ظلم و رسوا کردن ظالم» می دانند. بماند که برخی‌ها؛ رقبای خود را اهل بدعت می‌خوانند و غیبت و حتی تهمت در حق آن‌ها را حلال و بلکه مستحب می‌دانند. در این فضای آلوده است که وقتی رهبری از «دو دو» کردن نمایندگان مجلس در هنگام سخنرانی رئیس جمهور، ابراز ناراحتی و نگرانی شدید می‌کنند و یا وقتی رهبری افشاگری‌های رئیس جمهور در «یکشنبه سیاه مجلس» را خلاف شرع، اخلاق و قانون می‌خوانند؛ عده ای از برخوردهای ایشان تعجب می‌کنند و می گویند چرا؟ مگر چه اتفاقی افتاده است.

هرچند همه این قضایایی که گفتم از ایام تبلیغات انتخابات 88 شروع نشد ولی در هر صورت رواج شدید بداخلاقی و اتهام‌زنی در آن ایام و پیش از آن در ایام تبلیغات مرحله اول و دوم انتخابات 84 تاثیر زیادی در گسترش این فضا در جامعه داشت و لطمه قابل توجهی به اعتماد مردم به مسئولین زد و از آن تاریخ هر قدر که رهبری به صورت عمومی و خصوصی؛ به‌صراحت یا کنایه‌وار به افراد، گروه‌ها و رسانه‌ها تذکر دادند که بی‌اخلاقی و بی‌انصافی نکنید و بیهوده تهمت نزنید، هیچ‌کس به روی خودش نیاورد و رگ ولایت‌مداری‌اش باد نکرد.  این روال ادامه پیدا کرد و بدتر و بدتر شد تا رسیدیم به امروز.

تا رسیدیم ب اینجا دانلود pdf

لینک مرتبط: بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون روتوش

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 Khordad 92 ، 12:57
امین داوری