شهید رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با بهرهمندی از سابقه مبارزات طولانی ، تحلیل های سیاسی و روحیه انقلابی ، با تمام توان به خدمت انقلاب اسلامی در آمد و به مشاغل سمتهای مهمی برگزیده شد.
شهید رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با بهرهمندی از سابقه مبارزات طولانی ، تحلیل های سیاسی و روحیه انقلابی ، با تمام توان به خدمت انقلاب اسلامی در آمد و به مشاغل سمتهای مهمی برگزیده شد.
آیتالله اشراقی پس از تبعید امام به ترکیه در دفتر قم ایشان فعالیت پرداخت شهریه طلاب را بر عهده داشتند، اما ساواک بعد از مدت کوتاهی (در سال 1344) ایشان را به مدت 5 سال از قم به همدان و سپس تهران تبعید کرد. ایشان همچنین اجازه رفتن به نجف را تا زمان شهادت حاج آقا مصطفی نیافت.
موضوع ازدواج دختران رهبر کبیر انقلاب اسلامی که چگونه با همسران خود آشنا شدند و ازدواج کردند و نقش امام در ازدواج آنان چگونه است از موضوعات جالب توجه می باشد. آنچه در پی میآید، پاسخی است به بخشی از این سوالات که قطعا دستیابی به آنهاٰ، بدون همکاری اعضای محترم بیت امام راحل(س) ممکن نبود که از آنان بابت این همکاری تشکر میکنیم. مرحوم آیتالله حاج شیخ شهابالدین اشراقی داماد ارشد امام خمینی(س) متولد 1304 هجری شمسی و فرزند مرحوم آیتالله میرزا محمد تقی اشراقی و نوه آیتالله العظمی میرزا محمد ارباب بودند که در سال 1330 با خانم صدیقه مصطفوی ازدواج کردند. واسطه آشنایی، یکی از دوستان مشترک خانوادگی بوده است. در روز خواستگاری مادر، خواهر و عموی آیتالله اشراقی به منزل امام(س) میروند که ایشان شرط خاصی را بیان نمیکنند، اما در انتخاب یا عدم انتخاب، اختیار تام را به دختر خود میدهند. امام ظاهرا از آقای اشراقی تعریف و تمجید زیادی نزد دختر خود میکنند که حاکی از رضایت کامل ایشان نسبت به این وصلت بوده است. وقتی خانواده داماد، مجددا به منزل امام میروند تا جواب قطعی مشخص شود، امام ابتدا نماز میخوانند و سپس نزد صدیقه خانم میروند؛ به او میگویند که «نظر من مثبت است، اما تو هرچه میخواهی بگو!» پس از آن دختر امام پاسخ مثبت میدهد و یکماه بعد هم مراسم عقد برگزار میشود که خطبه آن را امام خمینی و آیتالله خوانساری جاری کردند. سپس تا رسیدن عروس به سن قانونی و ثبت شناسنامه، یکسال طول کشید تا مراسم عروسی برگزار شود. حاصل این ازدواج 7 فرزند به نامهای نفیسه، زهرا، نعیمه، علی، عاطفه، محمدتقی و مرتضی است.
مرحوم آیتالله حاج شیخ شهابالدین اشراقی که در حوزه علمیه
قم به تحصیل علوم دینی پرداخته و به درجه اجتهاد رسیده بود، دارای آثاری با عناوین
سخن حق(تفسیر قرآن)، پاسداران وحی، نقدی بر کتاب شهید جاوید، چهرههای درخشان، بحثی
کلامی در رابطه با آیه تطهیر، حقیقت جهاد در مکتب اسلام، شرحی مبسوط بر کتاب عروة
الوثقی و تعلیقه و حاشیه بر کتاب عروة الوثقی و کتابی با عنوان مباحث اصولی است.
آیتالله اشراقی پس از تبعید امام به ترکیه در دفتر قم ایشان فعالیت پرداخت شهریه
طلاب را بر عهده داشتند، اما ساواک بعد از مدت کوتاهی (در سال 1344) ایشان را به
مدت 5 سال از قم به همدان و سپس تهران تبعید کرد. ایشان همچنین اجازه رفتن به نجف
را تا زمان شهادت حاج آقا مصطفی نیافت. بعد از هجرت امام خمینی از نجف به پاریس،
مرحوم آیتالله اشراقی خود را به پاریس رسانده و به امام ملحق شدند. آیتالله
اشراقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی در چندین مسئولیت مهم حضور
داشتند که از جمله میتوان به نمایندگی ویژه ایشان در وزارت نفت، نماینده امام در
رسیدگی به غائله کردستان و بندر ترکمن، نماینده امام در رسیدگی به بازماندگان
کودتاگران نوژه، پاکسازی آرمهای شاهنشاهی و رسیدگی به وضعیت معیشتی جنگ زدگان،
عضویت در شورایعالی دفاع، رابط ویژه امام و ارتش و… اشاره کرد. یکی دیگر از
سمتهای مهم ایشان، نمایندگی از طرف بنیصدر برای رفع اختلافات بین مسئولین بود که
با تاکید امام از سوی وی پذیرفته شد. بعدها مرحوم حاج احمد آقا خمینی در مصاحبهای
با روزنامه اطلاعات در این مورد میگویند که آقای اشراقی برای جلوگیری از به هم
خوردن هیات ویژه سه نفره این سمت را پذیرفت و با این کار خود را فدای اسلام و
انقلاب کرد. سرانجام داماد ارشد امام بیستم شهریور ماه سال 1360 بر اثر سکته مغزی و
قلبی از دنیا رفت.
حاج محمد حسن اعرابی ایشان از خانوادههای محترم و اصیل قم بود و در سال 1333 با خانم فریده مصطفوی دختر دوم امام خمینی(س) ازدواج کرد. خانواده مادری آقای اعرابی با خانواده همسر امام(س) حاجیه خانم ثقفی، و داییها و پدر ایشان، آیتالله شیخ محمدجواد قمی نیز با امام راحل آشنایی داشتند. همچنین پدر همسر امام(آیتالله ثقفی) با عموهای آقای محمدحسن اعرابی(از علمای زاهد قم) دوستی داشتهاند که مجموعه این روابط سبب این وصلت میشود. پس از انجام خواستگاری، آیتالله اشراقی داماد بزرگ خانواده امام، به دلیل شناخت زیاد از خانواده آقای اعرابی، خانواده را نسبت به انجام این وصلت تشویق میکنند و به همراه حاج آقا مصطفی خمینی به محل کار وی که به تجارت مشغول بود، میروند که پس از آن، از تدین و تعهد ایشان تمجید زیادی میکنند. همسر امام نیز ضمن صحبت با دختر خود، نظر او را جویا میشود که با پاسخ مثبت مواجه میگردد. مراسم عقد و جشن در منزل امام در قم برگزار میشود و ظاهرا تا قبل از آن روز دیداری میان عروس و داماد انجام نشده بود و برای اولین بار سر سفره عقد همدیگر را میبینند. مراسم عروسی هم در همان شهر و در منزل آقای اعرابی که قبل از ازدواج آن را بنا کرده بودند و تا آخر عمر در آن زندگی میکردند، انجام شد. حاصل این وصلت، یک دختر به نام فرشته است.
حاج محمد حسن اعرابی در دوره تبعید امام، با توجه به ثبات
شخصیت و اعتماد امام به ایشان یکی از وکلا و مسئول پارهای از کارهای مالی امام
بودند. ایشان پس از پیروزی انقلاب، فقط مدت کوتاهی نماینده مردم در شورای شهر قم
بودند، اما پس از آن علیرغم پیشنهادات مکرر مسئولیتی را نپذیرفتند و از تمام
فعالیتهای سیاسی کناره گرفتند و هرگز وارد مناقشات سیاسی و حتی ابراز نظر رایج در
مورد مسائل کشور، نشدند. ایشان همچنین علاوه بر تسلط بر زبان انگلیسی، با تاریخ
معاصر و ادبیات فارسی، به خصوص دیوان حافظ و گلستان سعدی، آشنایی و مؤانست فراوان
داشتند. داماد دوم امام خمینی در 31 خرداد ماه سال 1389 بر اثر ایست قلبی دار فانی
را وداع گفت. پیکر ایشان پس از تشییع در حرم حضرت معصومه(س) و اقامه نماز توسط آیت
الله العظمی آقای جوادی آملی، بنا بر وصیت خودشان در امام زاده علی بن جعفر قم به
خاک سپرده شد.
دکتر محمود بروجردی آخرین داماد امام خمینی محمود بروجردی فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد حسین بروجردی و نواده مرحوم آیت الله حاج میرزا مهدی بروجردی در شهریور 1312 هجری قمری -در قم متولد شدند. آشنایی ایشان با امام (س) از طریق پدرشان که از دوستان قدیم دوره طلبگی در اراک بودند، از کودکی آغاز شد. ایشان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهرستان قم و مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا را در دانشکده الهیات دانشگاه تهران گذراندند. ایشان از سال 31 به تدریس در مقاطع گوناگون تحصیلی دبستان تا دانشگاه پرداختند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهای مختلف نیز اشتغال یافتند. دکتر بروجردی در سن 27 سالگی با خانم زهرا مصطفوی سومین دختر امام(س) ازدواج کردند. در مراسم عقد، داماد یک حلقه و یک دستبند به عروس هدیه داد. با توجه به تاکید علما بر ساده زیستی، این مراسم کاملا ساده برگزار شد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای لیلی و مسیح است.
ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان دبیر ادبیات و
دینی، به ترویج اسلام اصیل پرداخته و فعالیتهای علنی سیاسی نداشتند، اما در موارد
زیادی کار انتقال پیامهای خصوصی امام و علما به یکدیگر را انجام میدادند. ایشان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مناصب مختلفی از جمله مسئولیت در وزارت آموزش و
پرورش، قائم مقام وزارت امور خارجه در کابینه شهید رجایی، قائم مقام وزارت ارشاد،
ریاست پژوهشگاه علوم انسانی، سفارت جمهوری اسلامی ایران در فنلاند و سرپرست مرکز
بین المللی گفت و گوی تمدنها در دولت سید محمد خاتمی حضور داشتند و همواره در جهت
ایجاد ارتباط میان اندیشمندان و اهل فرهنگ و هنر با نظام اسلامی تلاش میکردند.
امام(س) در مورد وی گفته بودند که من از بچگی با محمود آشنایی دارم و به دیانت و
شرافت او اعتقاد دارم. آخرین داماد امام خمینی(س) که همواره به تواضع، مردمداری و
خوش مشربی مشهور بودند، در هفتم اسفند 1389 پس از طی دورهای بیماری، در بیمارستان
لاله تهران دار فانی را وداع گفتند. مراسم تشییع پیکر وی در جماران و مجلس ختم نیز
در مسجد الجواد تهران با حضور بسیار چشمگیر مسئولان نظام و شخصیتهای جناحها و
گروههای مختلف سیاسی کشور برگزار شد.
عمارها
چشمهایت را ببند تا پیامبر را نشانت
دهم.
مردی نسبتاً قد بلند با موهای حالتدار که تا لاله گوشش میرسد.
صورتی روشن، پیشانی بلند، ابروهای کمانی و باریک. بین ابروهایش رگی است که وقتی
عصبانی میشود، باد میکند. ریش پرپشت، گونه صاف، چشمان سیاه، گردنی سفید و
دندانهای سفید که وقتی صحبت میکند از بین آنها نوری میدرخشد که فکر میکنی بین
دندانهایش فاصله است. اندامی متناسب، شکم و سینهای همسطح، چهارشانه با
استخوانهای درشت و کمر باریک و شکم کوچک.
موها و
ریشهای شانه زده و مرتب. موهایش را گاهی خودش و گاهی زنانش برایش شانه میزنند.
ریشهایش را با دقت شانه میزند. از بالا هفت بار و از زیر چهل بار شانه
میزند. میگوید: این کار حافظه را زیاد میکند و بلغم را از بین میبرد. هرکس هفت
بار بر سر و رو و سینهاش شانه بکشد، دیگر دردی سراغش نمیآید.
خیلی برایش
مهم است که همیشه معطر باشد. اصلا همه او را از بوی خوبش میشناسند. برای خرید عطر
بیشتر از غذا هزینه میکند. جلوی آینه میایستد و خود را مرتب میکند. گاهی هم در
آب سر و وضع خود را بررسی میکند و بعد بیرون میرود. میگوید: «خدا دوست دارد بندهاش وقتی به دیدن دوستانش میرود، خود را برای
آنها منظم کند.»
سفر که میرود، شیشه روغن،
سرمهدان، قیچی، مسواک و شانهاش از او جدا نمیشود. نخ و سوزن هم با خود
میبرد. عایشه میگوید: «به خیاطی خیلی علاقه دارد.»
وقتی لباس نو
گیرش میآید، خدا را شکر میکند و بلافاصله لباس قبلی را به فقیری میبخشد.
میگوید: اگر لباس خود را به مسلمان دیگری بدهی، خدا هم در این دنیا هم بعد از مرگ
هوایت را دارد.
انگشتر نقرهای در دست راست دارد. وقتی میخواهد چیزی را
یادش نرود، نخی به آن میبندد. با انگشترش روی نامههایش مهر میزند. میگوید:
به نامه که مهر بزنی، از تهمتهای مردم در امان
میمانی.
شب که میخواهد بخوابد روی پهلوی راست میخوابد و دستش را
زیر صورتش میگذارد و میگوید: «خدایا! آن روز که همه را بیدار میکنی، مرا از
عذابت حفظ کن.» و آیة الکرسی میخواند. از خواب که بیدار میشود، اول از همه به
سجده شکر میرود و میگوید: «سپاس خدایی را که مرا بعد از مردن
زنده کرد. خدای من آمرزنده و شکرگزار است». بعد مسواک میزند.
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی. امروز دانلود کتاب نهم ربیع جهالت ها خسارتها نوشته حجت الاسلام مهدی مسائلی رو واسطون آماده کردم که امیدوارم ازش استفاده کنید البته تنها جهت نشر الکترونیکی و استفاده تحقیقاتی.
متأسفانه هرساله روز نهمربیعالاوّل، در فاصلهای اندک از هفتهای که نام وحدت اسلامی را بر دوش میکشد، به فرصتی برای دشمنان امّت اسلامی تبدیل میشود تا به وسیله جهالت عدّهای خاص، وحدت و انسجام مسلمین را هدف قرار داده و با ایجاد تفرقه میان آنان، به اهداف شوم خود نزدیکتر شوند.
در این جا متن پی دی اف کتاب «نهم ربیع جهالت ها خسارتها» که گوشههایی از خسارتهای شکل گرفته از جهالتهای این روز را به تصویر کشیده، در اختیار دوستان قرار میدهیم.
« بعضیها به نام شادکردن دل فاطمهزهرا، علیهاالسلام، این روزها و در این دوران ما کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! میفهمید چه میگویم؟ بهترین وسیلهای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای اینکه نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، میدانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار همند؛ پهلوی همند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید، این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟ بعضیها دارند به نام فاطمه زهرا، علیهاالسلام، این کار را میکنند. در حالیکه فاطمهزهرا، علیهاالسلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمهزهرا، علیهاالسلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوانهای پاک ما اینجور رفتند خونهایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالمگیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمهزهرا را شاد کند.» امام خامنه ای
کمی با ربط: دانلود کتاب قمه زنی سنت یا بدعت