ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





شهید رجایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با بهره‌مندی از سابقه مبارزات طولانی ، تحلیل های سیاسی و روحیه انقلابی ، با تمام توان به خدمت انقلاب اسلامی در آمد و به مشاغل سمت‌های مهمی برگزیده شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 16:45
امین داوری

نام ژنرال «قاسم سلیمانی» سال‌هاست مایة هراس و وحشت آمریکای‌ها و صهیونیست‌ها است. جملة معروفی که از «شیمون پرز» در وصف هیمنة سردار تیزهوش ایران آمده است، نشانة همین ترس و واهمه است؛ «خاورمیانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی می‌چرخد.»

حضور متهورانه حاج قاسم در عراق و افغانستان، آمریکا و هم‌پیمانانش را در بالاترین سطح زمین‌گیر کرد، تا آن‌جا که روزنامة انگلیسی «گاردین» نوشت: «قدرت و وجهة قاسم سلیمانی به‌عنوان کسی که قدرتمندترین بازیگر عرصة منطقه است، در سه سال گذشته افزایش یافته است. برخی از مقامات عراقی او را ستایش می‌کنند.»

به گزارش این روزنامه، وظیفة سپاه قدس حفاظت از انقلاب و صدور آن به کشورهای اسلامی است. جوامع شیعه نشان داده‌اند که بسیار مستعد انقلاب هستند و با سپاه قدس همراهی خواهند داشت. البته سپاه قدس متحدان سنی نیز دارد، مانند حماس و غزه.

اوج عصبانیت آمریکایی‌ها از سردار چهار ستارة ایران در عراق را باید در این اعتراف دید: «هشت سال گذشته ما شاهد جنگ بین متحدان و نمایندگان سپاه قدس با ارتش آمریکا بوده‌ایم که نتیجه آن را اکنون می‌بینم، چرا که ارتش آمریکا درحال ترک عراق است.»

هم‌چنین روزنامة معتبر آمریکایی «مک کلثی» تأکید می‌کند: «یکی از قدرتمندترین چهره‌های موجود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبه‌نظامی، یک روحانی بلندپایه و یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست. این فرد، یک ژنرال ایرانی است که هم‌اکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده است. ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروهای قدس، شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در عراق است که مأموریت این شاخه، گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه است.»

آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بیش از یک دهه است مبهوت سردار ایرانی‌اند و از نام وی هراسناک. گردنِ کج آمریکایی‌ها در عراق و خروج شرمسارانة آن‌ها از این کشور، نتیجه هوشیاری و زیرکی بسیجی کرمانی لاغر‌اندام، با موهای جوگندمی و همیشه متبسم، با نگاهی آرام و مات و اعصاری است که همه جا خود را سرباز ولایت معرفی می‌کند.

هدر رفتن میلیاردها دلار در منطقه و هزاران سرباز کشته آمریکایی در عراق و افغانستان و از همه مهم‌تر بی‌حیثیت کردن دولت آمریکا به دلیل ناتوانی در این کشورها، برای عقد و کینه گرفتن از این «نام‌آور حماسه» کفایت می‌کند. از این رو هذیان‌گویی جاهلانة ترور «الهه انتقام» خیلی عجیب نیست.

جوش و خروش خستگی‌ناپذیر ژنرال بسیجی ایران در سال‌های پس از جنگ، کار را به آن‌جا کشانده است که امروز هر حرکت اسلامی در هر جای دنیا شکل می‌گیرد، آوای وحش استکبار، منشأ آن را سپاه قدس می‌داند. تا آن‌جا که در نهایت حماقت، قیام «وال استریت» را نیز متوجه اقدامات سپاه قدس دانستند. البته تردیدی نیست که سپاه قدس از هر حرکت اسلامی و عدالت‌خواهانه‌ای حمایت می‌کند، اما آن‌چه اهمیت دارد، زهر چشمی است که سپاه رهایی بخش قدس شریف، از آمریکایی‌ها گرفته است و آن‌ها را دچار چنین جنون و آشفتگی‌ای کرده است که عنان از کف نهاده و از ریسمان سفید و سیاه می‌ترسند. و این یعنی سردار بسیجی ما، چون سرباز قهرمان ولایت، نقش تاریخی خود را در به خاک کشیدن نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامیان مدعی ابرقدرتی در جهان به خوبی ایفا کرده است.

اما جریان کور و مستأصل سلطه، هم‌چنان در فهم پدیده‌ای به نام ژنرال قاسم سلیمانی ناتوان است و این بزرگ‌ترین مشکل این جریان در سه دهه پس از انقلاب است. این بدفهمی از ابتدای انقلاب دامن‌گیر «دولت‌های تروریست» و «سرای جباران» بوده است و خون‌های پاک بزرگان در اوایل انقلاب که باعث شد این «حماسة خونرنگ» مستحکم‌تر از گذشته پیش برود نیز آنان را از این خواب شوم بیدار نکرده است.

«امپریالیسم صهیونیست» هنوز نمی‌داند که این «رودبار خروشان و غلتان»، انقلاب اسلامی است که سلیمانی‌پرور است. اشتباه آمریکایی‌ها تنها «توهم کودکانه» ترور سردار بسیجی ایران نیست. مشکل آن‌ها این است که خیال می‌کنند «درفش افراشته» سپاه قدس ایران تنها منحصر در یک ارگان نظامی و چندین فرمانده کارآمد است. هنوز نفهمیدند و باور ندارند که همه ملت ایران، سپاه قدس هستند و همه جوانان این مملکت سردار سلیمانی. همه سردار سلیمانی‌های این مملکت نیز تا آزادی قدس شریف ساکت نخواهند نشست و از این‌رو یک لحظه نیز منافع آن‌ها در منطقه و جای‌جای دنیا امنیت نخواهد داشت.

خروش شورآور انقلاب اسلامی طی سه دهه گذشته و صدور انقلاب، تا آن‌جا پیش رفته است که امروز بیداری اسلامی خواب را از چشمان استکبار ربوده و محور مقاومت در منطقه را بیش از پیش مستحکم کرده است و این همه، ناشی از حضور نه یک ژنرال، بلکه صدها و هزاران قاسم سلیمانی است.

مشکل غربی‌ها این است که پیام سپاه قدس ایران را درک نکردند. پیام سپاه قدس ایران، پیام سی سال انقلاب اسلامی است که تا رهایی کامل همه مستضعفان جهان، جنگنده و طوفانی خواهد ماند.

اگرچه به تعبیر «سعید جلیلی»، تنها یک بسیجی مانند قاسم سلیمانی برای درهم کوبیدن استکبار و صهیونیست جهانی کافی است، اما جوانان این مملکت همه سرباز ولایت و همه قاسم سلیمانی‌اند و ملت ایران یک‌پارچه سپاه قدس است.

امتداد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 16:34
امین داوری

آیت‌الله اشراقی پس از تبعید امام به ترکیه در دفتر قم ایشان فعالیت پرداخت شهریه طلاب را بر عهده داشتند، اما ساواک بعد از مدت کوتاهی (در سال 1344) ایشان را به مدت 5 سال از قم به همدان و سپس تهران تبعید کرد. ایشان همچنین اجازه رفتن به نجف را تا زمان شهادت حاج آقا مصطفی نیافت.

موضوع ازدواج دختران رهبر کبیر انقلاب اسلامی که چگونه با همسران خود آشنا شدند و ازدواج کردند و نقش امام در ازدواج آنان چگونه است از موضوعات جالب توجه می باشد. آنچه در پی می‌آید، پاسخی است به بخشی از این سوالات که قطعا دستیابی به آنهاٰ، بدون همکاری اعضای محترم بیت امام راحل(س) ممکن نبود که از آنان بابت این همکاری تشکر می‌کنیم. مرحوم آیت‌الله حاج شیخ شهاب‌الدین اشراقی داماد ارشد امام خمینی(س) متولد 1304 هجری شمسی و فرزند مرحوم آیت‌الله میرزا محمد تقی اشراقی و نوه آیت‌الله العظمی میرزا محمد ارباب بودند که در سال 1330 با خانم صدیقه مصطفوی ازدواج کردند. واسطه آشنایی، یکی از دوستان مشترک خانوادگی بوده است. در روز خواستگاری مادر، خواهر و عموی آیت‌الله اشراقی به منزل امام(س) می‌روند که ایشان شرط خاصی را بیان نمی‌کنند، اما در انتخاب یا عدم انتخاب، اختیار تام را به دختر خود می‌دهند. امام ظاهرا از آقای اشراقی تعریف و تمجید زیادی نزد دختر خود می‌کنند که حاکی از رضایت کامل ایشان نسبت به این وصلت بوده است. وقتی خانواده داماد، مجددا به منزل امام می‌روند تا جواب قطعی مشخص شود، امام ابتدا نماز می‌خوانند و سپس نزد صدیقه خانم می‌روند؛ به او می‌گویند که «نظر من مثبت است، اما تو هرچه می‌خواهی بگو!» پس از آن دختر امام پاسخ مثبت می‌دهد و یک‌ماه بعد هم مراسم عقد برگزار می‌شود که خطبه آن را امام خمینی و آیت‌الله خوانساری جاری کردند. سپس تا رسیدن عروس به سن قانونی و ثبت شناسنامه، یکسال طول کشید تا مراسم عروسی برگزار شود. حاصل این ازدواج 7 فرزند به نام‌های نفیسه، زهرا، نعیمه، علی، عاطفه، محمدتقی و مرتضی است.


مرحوم آیت‌الله حاج شیخ شهاب‌الدین اشراقی که در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینی پرداخته و به درجه اجتهاد رسیده بود، دارای آثاری با عناوین سخن حق(تفسیر قرآن)، پاسداران وحی، نقدی بر کتاب شهید جاوید، چهره‌های درخشان، بحثی کلامی در رابطه با آیه تطهیر، حقیقت جهاد در مکتب اسلام، شرحی مبسوط بر کتاب عروة الوثقی و تعلیقه و حاشیه بر کتاب عروة الوثقی و کتابی با عنوان مباحث اصولی است. آیت‌الله اشراقی پس از تبعید امام به ترکیه در دفتر قم ایشان فعالیت پرداخت شهریه طلاب را بر عهده داشتند، اما ساواک بعد از مدت کوتاهی (در سال 1344) ایشان را به مدت 5 سال از قم به همدان و سپس تهران تبعید کرد. ایشان همچنین اجازه رفتن به نجف را تا زمان شهادت حاج آقا مصطفی نیافت. بعد از هجرت امام خمینی از نجف به پاریس، مرحوم آیت‌الله اشراقی خود را به پاریس رسانده و به امام ملحق شدند. آیت‌الله اشراقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف امام خمینی در چندین مسئولیت مهم حضور داشتند که از جمله می‌توان به نمایندگی ویژه ایشان در وزارت نفت، نماینده امام در رسیدگی به غائله کردستان و بندر ترکمن، نماینده امام در رسیدگی به بازماندگان کودتاگران نوژه، پاکسازی آرم‌های شاهنشاهی و رسیدگی به وضعیت معیشتی جنگ زدگان، عضویت در شورای‌عالی دفاع، رابط ویژه امام و ارتش و… اشاره کرد. یکی دیگر از سمت‌های مهم ایشان، نمایندگی از طرف بنی‌صدر برای رفع اختلافات بین مسئولین بود که با تاکید امام از سوی وی پذیرفته شد. بعدها مرحوم حاج احمد آقا خمینی در مصاحبه‌ای با روزنامه اطلاعات در این مورد می‌گویند که آقای اشراقی برای جلوگیری از به هم خوردن هیات ویژه سه نفره این سمت را پذیرفت و با این کار خود را فدای اسلام و انقلاب کرد. سرانجام داماد ارشد امام بیستم شهریور ماه سال 1360 بر اثر سکته مغزی و قلبی از دنیا رفت.

حاج محمد حسن اعرابی ایشان از خانواده‌های محترم و اصیل قم بود و در سال 1333 با خانم فریده مصطفوی دختر دوم امام خمینی(س) ازدواج کرد. خانواده مادری آقای اعرابی با خانواده همسر امام(س) حاجیه خانم ثقفی، و دایی‌ها و پدر ایشان، آیت‌الله شیخ محمدجواد قمی نیز با امام راحل آشنایی داشتند. همچنین پدر همسر امام(آیت‌الله ثقفی) با عموهای آقای محمدحسن اعرابی(از علمای زاهد قم) دوستی داشته‌اند که مجموعه این روابط سبب این وصلت می‌شود. پس از انجام خواستگاری، آیت‌الله اشراقی داماد بزرگ خانواده امام، به دلیل شناخت زیاد از خانواده آقای اعرابی، خانواده را نسبت به انجام این وصلت تشویق می‌کنند و به همراه حاج آقا مصطفی خمینی به محل کار وی که به تجارت مشغول بود، می‌روند که پس از آن، از تدین و تعهد ایشان تمجید زیادی می‌کنند. همسر امام نیز ضمن صحبت با دختر خود، نظر او را جویا می‌شود که با پاسخ مثبت مواجه می‌گردد. مراسم عقد و جشن در منزل امام در قم برگزار می‌شود و ظاهرا تا قبل از آن روز دیداری میان عروس و داماد انجام نشده بود و برای اولین بار سر سفره عقد همدیگر را می‌بینند. مراسم عروسی هم در همان شهر و در منزل آقای اعرابی که قبل از ازدواج آن را بنا کرده بودند و تا آخر عمر در آن زندگی می‌کردند، انجام شد. حاصل این وصلت، یک دختر به نام فرشته است.


حاج محمد حسن اعرابی در دوره تبعید امام، با توجه به ثبات شخصیت و اعتماد امام به ایشان یکی از وکلا و مسئول پاره‌ای از کارهای مالی امام بودند. ایشان پس از پیروزی انقلاب، فقط مدت کوتاهی نماینده مردم در شورای شهر قم بودند، اما پس از آن علی‌‌رغم پیشنهادات مکرر مسئولیتی را نپذیرفتند و از تمام فعالیتهای سیاسی کناره گرفتند و هرگز وارد مناقشات سیاسی و حتی ابراز نظر رایج در مورد مسائل کشور، نشدند. ایشان همچنین علاوه بر تسلط بر زبان انگلیسی، با تاریخ معاصر و ادبیات فارسی، به خصوص دیوان حافظ و گلستان سعدی، آشنایی و مؤانست فراوان داشتند. داماد دوم امام خمینی در 31 خرداد ماه سال 1389 بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. پیکر ایشان پس از تشییع در حرم حضرت معصومه(س) و اقامه نماز توسط آیت الله العظمی آقای جوادی آملی، بنا بر وصیت خودشان در امام زاده علی بن جعفر قم به خاک سپرده شد.

دکتر محمود بروجردی آخرین داماد امام خمینی محمود بروجردی فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد حسین بروجردی و نواده مرحوم آیت الله حاج میرزا مهدی بروجردی در شهریور 1312 هجری قمری -در قم متولد شدند. آشنایی ایشان با امام (س) از طریق پدرشان که از دوستان قدیم دوره طلبگی در اراک بودند، از کودکی آغاز شد. ایشان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهرستان قم و مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا را در دانشکده الهیات دانشگاه تهران گذراندند. ایشان از سال 31 به تدریس در مقاطع گوناگون تحصیلی دبستان تا دانشگاه پرداختند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیتهای مختلف نیز اشتغال یافتند. دکتر بروجردی در سن 27 سالگی با خانم زهرا مصطفوی سومین دختر امام(س) ازدواج کردند. در مراسم عقد، داماد یک حلقه و یک دستبند به عروس هدیه داد. با توجه به تاکید علما بر ساده زیستی، این مراسم کاملا ساده برگزار شد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های لیلی و مسیح است.


ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان دبیر ادبیات و دینی، به ترویج اسلام اصیل پرداخته و فعالیت‌های علنی سیاسی نداشتند، اما در موارد زیادی کار انتقال پیام‌های خصوصی امام و علما به یکدیگر را انجام می‌دادند. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مناصب مختلفی از جمله مسئولیت در وزارت آموزش و پرورش، قائم مقام وزارت امور خارجه در کابینه شهید رجایی، قائم مقام وزارت ارشاد، ریاست پژوهشگاه علوم انسانی، سفارت جمهوری اسلامی ایران در فنلاند و سرپرست مرکز بین المللی گفت و گوی تمدنها در دولت سید محمد خاتمی حضور داشتند و همواره در جهت ایجاد ارتباط میان اندیشمندان و اهل فرهنگ و هنر با نظام اسلامی تلاش می‌کردند. امام(س) در مورد وی گفته بودند که من از بچگی با محمود آشنایی دارم و به دیانت و شرافت او اعتقاد دارم. آخرین داماد امام خمینی(س) که همواره به تواضع، مردمداری و خوش مشربی مشهور بودند، در هفتم اسفند 1389 پس از طی دوره‌ای بیماری، در بیمارستان لاله تهران دار فانی را وداع گفتند. مراسم تشییع پیکر وی در جماران و مجلس ختم نیز در مسجد الجواد تهران با حضور بسیار چشمگیر مسئولان نظام و شخصیتهای جناح‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی کشور برگزار شد.

عمارها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 16:28
امین داوری
البته زبان عربی هم یقینا زبان پرظرفیتی است لیکن بنده مطمئن نیستم ظرفیت زبان عربی به قدر ظرفیت زبان فارسی باشد و در مواردی شک دارم که برخی از مفاهیمی که در زبان فارسی است در زبان عربی جا بگیرد. یعنی من نمی‌دانم که آیا حقیقتا می‌شود بعضی اشعار حافظ را در قالب عربی آورد، یا در اشعار عربی شعری پیدا کرد که دارای این همه ظرافت و معنویت باشد؟…

«زبان فارسی، زبان انقلاب است. زبان اسلام راستین است و زبان اسلامی است که می‌تواند ملت‌ها را بیدار کند. قرآن و احادیث و متون اسلامی مایه حیات هر مسلمانی است، در این هیچ شکی نیست. همانطور که می‌دانید ما در قانون اساسی خود، آموزش زبان عربی را لازم و واجب دانسته‌ایم. ارادت ما و علاقه ما به زبان عربی چیزی نیست که برای کسی روشن نباشد و احتیاج به اثبات داشته باشد. اما من می‌خواهم بگویم آن زبانی که امروز می‌تواند مفاهیم اسلام انقلابی را به دنیا منتقل کند زبان فارسی است. زبان انقلابی و زبان اسلام انقلابی، زبان فارسی است. زبان فارسی ذاتا یک زبان کارساز است…
البته زبان عربی هم یقینا زبان پرظرفیتی است لیکن بنده مطمئن نیستم ظرفیت زبان عربی به قدر ظرفیت زبان فارسی باشد و در مواردی شک دارم که برخی از مفاهیمی که در زبان فارسی است در زبان عربی جا بگیرد. یعنی من نمی‌دانم که آیا حقیقتا می‌شود بعضی اشعار حافظ را در قالب عربی آورد، یا در اشعار عربی شعری پیدا کرد که دارای این همه ظرافت و معنویت باشد؟…

یک زبان کامل و به این خوبی در اختیار ماست و بهترین مفاهیم و دقیق ترین آنها را می‌توان در این زبان گنجاند. ما باید قدر این زبان را بسیار بدانیم، چیز فوق العاده‌ای است، یک نعمت الهی است در اختیار ما. همانطور که کشور ما از لحاظ موقعیت جغرافیایی یکی از استثناهای دنیا است. همچنان‌که از لحاظ اقلیمی نیز کشور ما چیزهای ممتاز زیادی دارد، یکی از خصوصیات ما داشتن این زبان است و ما چه می دانیم، شاید یکی از عوامل افتخارات بزرگ این ملت همین زبان باشد. نمی‌توان از این نکته غافل ماند. می‌دانیم که در دنیای اسلام، ایرانی‌ها به عنوان یک قوم، بیشتر از تمام اقوام دیگر مسلمان برای اسلام کار کردند و در گسترش فرهنگ اسلامی تلاش کردند. اینکه چیز واضحی است. شکی نیست که در حدیث، تفسیر و حتی در لغت عربی، بهترین آثار را ایرانیها و فارسی زبانان نوشته اند. در فلسفه و عرفان که غوغاست و غیر ایرانی، انگشت شمار و معدود است، اکثرا همه ایرانی اند. این خصوصیاتی که ما در قوم ایرانی و ملت خودمان مشاهده می کنیم شاید یک مقداری از زبان این ملت ناشی شده باشد، از ظرفیت زبانی که در اختیار داشته نشأت گرفته باشد.»

مراسم افتتاحیه سمینار زبان فارسی در سازمان صدا و سیما، بهار 67
مجله نشر دانش، مورخ خرداد و تیر 1367، صفحات 5 تا 8
لینک هی مرتبط:
استقبال از امام خامنه ای حرام است
پیش بینی های عجیب و محقق شده امام خامنه ای
تریبون مستضعفین و تخریبچی مجازی
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 16:22
امین داوری

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 23 Bahman 91 ، 20:02
امین داوری

به بهانه راهپیمایی بیست و دوم بهمن

آفرین به این ملت که این روزها زود به زود رکورد می شکنند. "رضازاده" سال به سال، رکوردش را می شکست و ما بعد از 9 دی، ظرف 50 روز یک رکورد جدید زدیم. بگذار حامیان "عبدالمالک ریگی" به ما هم بگویند "دوپینگی". آری، ما با ساندیس جمهوری اسلامی، "دوپینگ" می کنیم و هر روز رکورد جدیدی می زنیم؛ حرفی هست؟! هر پیامبری، هر پیامی معجزه ای دارد و معجزه انقلاب اسلامی، ایستادگی با ساندیس است در برابر 200 کلاهک هسته ای. حالا من می خواهم یک خبر خوش به ملت بدهم؛ جمهوری اسلامی موفق به ساخت موشک قاره پیمایی شده است که تا اتاق بیضی کاخ سفید برد دارد و قادر است ته دل اوباما را خالی کند. نام این موشک، "کاوشگر چهار" نیست؛ "نی ساندیس" است. 22 بهمن، کور کردیم چشم دشمن را با این نی.  بشنو از نی، نی، نوای نینواست؛ این موشک این نی البته توانایی حرکت در عمق تاریخ را هم دارد و می تواند با تعویض کارآیی خود، برای گلوی خشکیده و لب ترک برداشته علی اصغر 6 ماهه، "آب سیب" باشد.

حسین قدیانی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 22 Bahman 91 ، 08:00
امین داوری