ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





روح سرگردان ماکس وبر


حجاریان در ابتدای دوره سازندگی از وزارت اطلاعات جدا شد و در سمت معاون سیاسی موسوی خوئینی ها در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری به فعالیت خود ادامه داد. حجاریان در آنجا مسئول پروژه «توسعه سیاسی» بود که چگونگی اجرای نوسازی و توسعه سیاسی، یا روند دموکراتیزاسیون در ایران را مورد مطالعه قرار می داد. وی درکنار این پروژه تئوریک کارهای عملی سیاسی نظیر همکاری در راه اندازی روزنامه سلام و احیای مجدد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را نیز انجام می داد...

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 18:48
امین داوری

نظر رهبری متفاوت است و در هر حال قضاوت شهید مطهری درباره شریعتی را نمی پسندند. ایشان در این زمینه می نویسند: «نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی - چه در آغاز آشنائیشان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفت آوری ستایش می کرد و چه در سالهای بعد که از او به نحو شگفت آوری مذمت می فرمود - غالبا مبالغه آمیز ... بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانه های بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را در باره اظهارات شهید مطهری داشتند.»


مدتی قبل چاپ ششم کتاب «جریانها و سازمانهای مذهبی – سیاسی ایران» نوشته رسول جعفریان از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر و روانه بازار نشر شد. در پاورقی چند صفحه از کتاب، نظرات رهبر انقلاب درباره مرحوم شریعتی منعکس شده است که اختصاصا برای نویسنده کتاب ارسال شده و مطالبی است که رهبر معظم انقلاب هنگام مطالعه چاپ سوم در حاشیه کتاب نگاشته اند. رسول جعفریان در چاپ ششم این کتاب ضمن انجام اصلاحات و افزودن مطالب جدید، نظرات آیت الله خامنه ای را نیز در پاورقی کتاب افزوده است.


در این کتاب و در خصوص «نامه نگاری شریعتی به ساواک و نوع تعامل وی با رژیم شاه»، نویسنده دو نظر را مطرح می کند: نخست نظر سید حمید روحانی که دکتر شریعتی را عامل رژیم معرفی می کند. دوم کسانی که شریعتی را عامل رژیم نمی دانند اما معتقدند که شریعتی و رژیم شاه در چند حوزه از جمله در برخورد با مسائل اجتماعی، روحانیت، مارکسیسم و …، دارای وحدت نظر و همسویی فکری بوده اند.

در این زمینه رهبری با هر دو نظر فوق مخالفت می کنند و بر نظری تاکید می کنند که مطابق آن، نامه نگاری به ساواک و انتخاب محتوای خاص در این نامه ها، یک تاکتیک به قصد فریب دستگاه حکومت شاه تلقی می شود.

مقام معظم رهبری در این باره می نویسند: «به نظر من و با شناختی که از دکتر داشتم، وی تلاش کرد تا از وجود نقاط مشترک خود با دستگاه مانند ضدیت با مارکسیسم و انتقاد از روحانیت استفاده کند و ساواک را درباره خود به طمع بیندازد و در واقع آنها را فریب دهد و موفق شد. شاکله او با نوکری ساواک سازگار نبود. حداکثر این بود که وی اهل خطر کردن در مبارزه با دستگاه نبود و مایل بود در حاشیه عرصه مبارزه قرار داشته باشد… در سال 54 که من از زندان آمدم و همه به دیدن من می آمدند، او به منزل من نیامد و برای دیدار من منزل جوانی از دوستان مشترکمان را معین کرد و چند ساعتی با هم بودیم [آن جوان فرحبخش بود که به من و دکتر ابراز ارادت می کرد].»

دومین موضوعی که در این کتاب از حاشیه نویسی های رهبری منعکس شده است، مربوط به قضاوت تند و همراه با سوءظنی است که نسبت به دکتر شریعتی در نامه استاد شهید مطهری به حضرت امام خمینی(ره) در سال 56 آمده است. بسیاری از افراد طرح این مواضع از سوی استاد مطهری را از سر عصبانیت تلقی کرده بودند و برخی نیز آن را به دشمن شناسی ایشان مربوط می دانند.

در این زمینه هم نظر رهبری متفاوت است و در هر حال قضاوت شهید مطهری درباره شریعتی را نمی پسندند. ایشان در این زمینه می نویسند: «نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی – چه در آغاز آشنائیشان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفت آوری ستایش می کرد و چه در سالهای بعد که از او به نحو شگفت آوری مذمت می فرمود – غالبا مبالغه آمیز … بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانه های بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را در باره اظهارات شهید مطهری داشتند.» (پاورقی صفحه 476 کتاب)
جعفریان در کتاب جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی – سیاسی ایران» طی فصل‌های شش‌گانه این کتاب نگاه خود را بر کلیه جریانهای سیاسی و فکری با محتوای دینی و مذهبی که در فاصله بین سالهای 1320 الی 1357 به وجود آمده و فعالیت داشته‌اند، متمرکز کرده است. نویسنده در فصل اول کتاب تحت عنوان «بازگشت دین به عرصه جامعه و سیاست»، زمینه‌ها و دلایل فعال شدن جریان‌های مذهبی را در دهه‌های 20 و 30 مورد توجه قرار می‌دهد و به معرفی مصادیق این جریانها می‌پردازد. در فصل دوم، فعالیتهای حوزوی از اواخر دهه 30 تا زمان پیروزی انقلاب مورد توجه نویسنده قرار دارد و در این راستا تعدادی از مؤسسات شکل گرفته در کنار حوزه و نحوه فعالیت و تأثیرگذاری آنها، بررسی قرار می‌شوند.

سومین فصل به بحث درباره جریانهای مذهبی- سیاسی فعال دهه چهل تا اوایل دهه 50 اختصاص دارد و در چهارمین فصل به بررسی تفصیلی دو جریان فکری- سیاسی مجاهدین خلق و دکتر شریعتی به عنوان دو نمونه بارز از مطرح کنندگان اسلام انقلابی در آن مقطع زمانی از نظر می‌گذرد. به دنبال این و با نزدیک شدن به مقطع پیروزی انقلاب، معرفی فعالان مذهبی- سیاسی در آستانه انقلاب اسلامی در پنجمین فصل صورت می‌گیرد و در نهایت ششمین فصل به مروری بر آرا و افکار جریانهای تجدیدنظر طلب در عقاید شیعه اختصاص دارد.

لینک های مرتبط: اطلاعاتی درباره دکتر شریعتی و افکار او

عمارها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 18:42
امین داوری

مسئله تأثیرپذیری گروهک فرقان از تفاسیر قرآن حجت الاسلام محمد موسوی خوئینی ها عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز و یکی از تأثیرگذاران پشت پرده فتنه 88 موضوعی است که در یک سال گذشته مورد توجه مطبوعات اصولگرا قرار گرفته است. در این زمینه می توان به انتشار شماره ویژه گروهک فرقان در نشریه «یادآور» و ویژه نامه «رمز عبور1» روزنامه ایران اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 18:34
امین داوری

پس از درگذشت مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی اولین امام جمعه تهران در شهریور 1358، مرحوم آقای منتظری به عنوان جانشین ایشان انتخاب شد .اما پس از چند هفته وی به علت حضور در قم از رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) خواست تا کس دیگری امامت جمعه تهران را بر عهده گیرد . امام راحل نیز حضرت آیت الله سید علی خامنه ای را به امامت جمعه تهران برگزیدند . این انتخاب به مذاق منافقان و هوادارانشان خوش نیامد !! در اواخر دی 58 شیخ علی تهرانی که آن زمان چهره پرآوازه ای بود [ و از قضا نسبت فامیلی با رهبر معظم انقلاب نیز دارد ] در نامه ای به حضرت امام خمینی (ره) ضمن وارد کردن اتهاماتی به شهید بهشتی ،آیت الله العظمی خامنه ای و حجت الاسلام  هاشمی رفسنجانی ، از امام امت می خواهد تا در انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان امامت جمعه تهران تجدید نظر کند . در بخشی از نامه تهرانی به بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است :

….امام امت ، فردی را امام جمعه تهران کرده اید ، برای دوستان …….. [به علت توهین و تهمت درج نشد ] …نه معلومات در خور ذکری دارد و نه سابقه تقوایی مستحکم !! با وجود علما و فضلای بسیاری در تهران که مسلم از این کار ناراحت می شوند . صلاح است تجدید نظر نمایید و با افراد بی نظر مشورت نمایید .نه با افراد جاه طلب و دست اندرکار .خدا می داند با آنکه جز کار علمی برای هیچ کار دیگری مهیا نیستم !! و ذره ای دلبستگی به دنیا و اهلش ندارم !! در این مرحله وظیف شرعی خود می دانم با نادرستی که به فاجعه ختم می شود و تاریخ انقلاب اسلامی را لکه دار می کند !!! توسط نوشتن و عریضه به مجتمع اسلامی ، مبارزه نمایم .

( روزنامه جمهوری اسلامی ،30 دی 1358 ،شماره 190)

رهبر فرزانه انقلاب که آن زمان نماینده حضرت امام (ره) در دانشگاه تهران نیز بود ،در جمع دانشجویان در پاسخ به سوالی پیرامون اتهامات و توهین های علی تهرانی چنین گفتند :

…. بعضی از حرف هایی که ایشان زده اند ، اتهام نیست دشنام است .مثلا فلانی آدم جاه طلبی است . این دیگر تهمت نیست ، دشمنی است …بنده به  نوبه خودم از اینکه یک شخصی به من اهانت کند ، نه فقط ناراحت نمی شوم و اهمیت نمی دهم ، بلکه به آسانی حاضرم از  اهانت و دشنام او بگذرم و اگر تهمتی هم وجود داشته باشد ، حاضرم که هیچ در صد در صدد رفع تهمت برنیایم . به این علت که ” آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است ؟!

[روزنامه جمهوری اسلامی -2 بهمن 58]

تاریخ نشان داد او- شیخ علی تهرانی - که قسم می خورد ذره ای دلبستگی به دنیا و اهلش ندارد !! چند سال بعد در دامن منافقین غلتید و به عراق گریخت و در آنجا هر روز علیه امام خمینی (ره) رهبر انقلاب و استاد خویش و نظام اسلامی صحبت و اهانت و دروغ پردازی می کرد و زمانی که تاریخ مصرفش تمام شد و به کار اربابان منافقش نیامد ، در مرز ایران و عراق رهایش کردند و او لکه ننگی ابدی در تاریخ برای خویش خرید و معلوم شد هرآنچه به دیگران و به ویژه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای نسبت می داده ، در شان و در وجود خودش بوده و  است !!

 عمارها

۳۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 18:26
امین داوری

اولین شخصیتی که با باند منتظری درگیر شد
اسماعیلی سر تیر شهید شده و آنجا افتاده بود، اما سید را برده بودند بیمارستان، چون هنوز نفس می‌کشید. سید دم پله‌های مسجد امام تمام کرده بود. من رفتم بیمارستان سینا بالای سرش. آن کسی که دستگیر شده بود، نیروی انتظامی اشتباه کرده و او را نگشته بود و او هم سیانور خورده بود و تا برسانندش بیمارستان لقمان‌الدوله، از بین رفت.

علت کینه مجاهدین‌انقلاب از لاجوردی پس از سی سال...

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 18:17
امین داوری

به آقای قطب‌زاده بگویید مگر شما الزام به مسایل اسلامی ندارید؟ مگر شما متعهد به قرآن نیستید. انقلاب ما انقلاب اسلامی است. چرا باید برنامه‌های خلاف اسلام از صدا و سیما پخش شود

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 24 Bahman 91 ، 18:06
امین داوری