ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





این فیلم صحنه‌هایی کوتاه و تاسف‌بار از ضرب و شتم ماموران نیروی انتظامی و نیروهای بسیج توسط مردم خداجوی سبز در سال هشتاد و هشت می باشد. صحنه‌هایی که خداجویان سبز حامی موسوی، بر سر و صورت مامور نیروی انتظامی می‌کوبند و از او می‌خواهند تا به رهبر انقلاب توهین کند!

البته دلخراش ترین صحنه این فیلم جایی است که جمعی از مردم خداجوی سبز به یک بسیجی تنها، وحشیانه حمله می‌کنند و بعد از آنکه به اندازه کافی بر سر و صورتش می‌کوبند و خونینش می‌کنند، او را برهنه می‌کنند! بله درست خوانده‌اید، مردم خداجوی سبز، یک بسیجی را در روز عاشورا برهنه می‌کنند و با افتخار تمام از او عکس و فیلم یادگاری می‌گیرند!




با دیدن این فیلم، یاد مظلومیت همه آن بسیجی‌های مظلوم افتادم و شرمنده همه‌شان شدم. یاد عقده‌های این جماعت وحشی افتادم که از نام بسیجی و قیافه بسیجی بیزارند. یاد شعارهایشان افتادم که با چه نفرتی «مرگ بر بسیجی» می‌گویند و فریاد می‌زنند «بسیج سرنگون است!»
عقده امروز این جماعت از بسیجی‌ها، ادامه همان عقده دیروزشان است. جماعتی که میرحسین موسوی آنها را مردم خداجو نامید!

همان طوری که گفتم این فیلم و برخی از صحنه های دلخراش آن، خیلی خیلی دردناک است. همینجا از همه کسانی که آنرا می‌بینند معذرت می‌خواهم. و همینطور از آقای میرحسین موسوی به خاطر نمایش گوشه‌ای از جنایات مردم خداجوی سبز!

لینک مرتبط: جنبش سبز و دلیل سرکوب آن

ahestan

۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 Dey 92 ، 00:11
امین داوری

گام اول: قرار دادن عباسی در مقابل دین
انتشار ویدئوی « پاسخ به بی ادبی و توهین عباسی» در آپارات / پاسخ استاد حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمد حسین یثربی به بی ادبی آقای حسن عباسی نسبت به فرزندان حضرت امام حسین علیه السلام و توهین و تمسخر وی به عزاداران حسینی
گام دوم: قرار دادن عباسی مقابل ولایت
انتشار مطلب «جناب تحلیل‌گر همه‌فن‌حریف! فأین تذهبون؟!» در صراط نیوز و مطلب دیگری در عقیق / آقای دکترینال این بار اهل بیت امام حسین(ع) را زیر سوال برد! + فیلم + فایل صوتی توصیف مقام حضرت زینب(س) از زبان رهبر انقلاب
گام سوم: قرار دادن عباسی مقابل مردم و هیئات مذهبی
انتشار مطلب «گفتگوی اختصاصی وارث با حاج حسین سازور در واکنش به سخنان موهن حسن عباسی + عکس» در وبسایت وارث و نما نیوز و صراط / حاج حسین سازور به حسن عباسی چه گفت؟ / گلایه های حاج حسین سازور از صاحبان تریبون! / درخواست حاج حسین از قوه قضائیه!

گام چهارم: قرار دادن عباسی مقابل روحانیت: اعلام حکم ارتداد استاد عباسی!

سال گذشته شاهد جنجال‌های بسیار در خصوص تقطیع سخنان مرحوم آیت الله خوشوقت درباره حضرت رقیه سلام الله علیها بودیم که این موضوع با بی‌اخلاقی برخی از رسانه‌ها آغاز گردید و توسط برخی از مذهبیون و مداحان به آن دامن زده شد.

روشی که اخیرا برخی از رسانه‌ها در پی گرفته‌اند و در جدیدترین نمونه آن برخی سایت ها با تقطیع سخنرانی حسن عباسی که در اردیبهشت سال 85 در دانشگاه همدان با عنوان [خوب، بد، زشت در نبردی مشکوک] برگزار شده سعی در القاء اهانت ایشان به عزاداران حسینی نموده اند!

دانلود کلیپ تصویری [تقطیع شده در سایت ها]

دانلود کلیپ صوتی سخنرانی کامل ایشان با عنوان [خوب بد زشت در نبردی مشکوک]

و اما تحلیل بندهـ

من با ادبیات دکتر عباسی مشکل دارم. عباسی زیبا سخن می‌گوید و مخاطبش را روی صندلی میخکوب می‌کند! اما زیبا سخن گفتن و میخکوب کردن مخاطب و شنوده، به معنای بی‌نقص بودن سخنان عباسی نیست.

در همین جریان اخیر لحن دکتر عباسی به خصوص در هنگام اشاره به نام مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها ب هیچ وجه مناسب نیست اما نباید این نکته را هم نادیده گرفت که انتقاد ایشان از برخی شیوه­ های مداحی و مداحان خاص، آن هم در حوالی سال­ های نزدیک به سخنرانی وی و حتی پس از آن چیز غریبی نبوده و نه تنها از سوی دکتر عباسی، بلکه بارها و بارها از سوی مقام معظم رهبری و مراجع عظام مطرح شده و اکثر قریب به اتفاق مداحان عزیز نیز سعی در تطبیق لحن و اشعار خود با نظرات این بزرگان داشته ­اند.

ببخشید اگر صحبت طولانی شد اما نتیجه اینکه بنظرم رسانه ها نباید اخلاق را زیر پا گذاشته و با تقطیع سخنان ایشان همچون خود استاد عباسی که در برهه ای از تاریخ در راستای جذب حداقلی و دفع حد اکثری! تلاش می کرد تلاش نمایند.[امیدوارم ب برخی از دوستان بر نخورد]

پی نوشت:

واکنش دکتر حسن عباسی نسبت به تخریب‌های روزهای اخیر دانلود کلیپ صوتی 2.48 مگابایت

لینک های مرتبط: تـرور شخصیتی دکتر علی شریعتی

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 Azar 92 ، 12:42
امین داوری

کمی دیر شده برای انتشار این مطلب ولی لازم است

آن مسئله‌ى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید...خب، در انتخابات سال 88، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه‌ى با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند... چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند... در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید... چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروه‌هاى مردم به جان هم مى‌افتادند، میدانید چه اتفاقى مى‌افتاد.[دیدار رهبری با دانشجویان، ماه مبارک رمضان 1434]

این سخنان رهبری با نقدهایی مواجه شد.

سایت جماران مقاله ای را با عنوان عذرخواهی غیر اخلاقی ب نقل از روزنامه جمهوری اسلامی منتشر کرد که با پشتیبانی روایات دینی و سیره تاریخی اهل بیت علیهم السلام در نقد این مطلب نگاشته شده بود.

در مورد اصل نقد بر رهبری و حدود و روش آن باید در جای دیگری سخن گفته شود.
به طور خلاصه مدعای مقاله مذکور این است:
1. رهبری از دو متهم اصلی فتنه 88 «طلب عذرخواهی» کردند. عذر خواهی برای گناه انجام نشده، کار نادرستی است؛ عذرخواهی برای انجام تکلیف و وظیفه نادرست تر است؛ عذر خواهی برای زیر فشار سیاسی بودن باز هم بدتر است؛ عذرخواهی در برابر کسی که خود را حق مطلق می داند بدتر است.
2. در صورت وجود شرایط، عذرخواهی عمل اخلاقی است، اما طلب عذرخواهی کردن غیر اخلاقی است. مانند سلام کردن که اخلاقی است و طلب سلام کردن غیر اخلاقی است. امیرالمومنین (ع) هم از کسانی که علیه آن حضرت جنگیدند، طلب عذرخواهی نکرد.
3. در جرایم عمومی عذرخواهی وقتی منطقی است که امکان دفاع از خود در محکمه عدل وجود داشته باشد.
4. حتی با وجود محکومیت، باز هم محکوم ملزم به عذرخواهی نیست هر چند باید مجازات را تحمل کند...
به طور تلویحی و بلکه روشن، نگارنده عملکرد رهبری را در این مورد با معاویه همسان دانسته که سعی دارد برای مقاصد سیاسی، انقلابیون قبلی را به عذرخواهی از عملکرد خود وادار کند. کسی دارای تکبر بوده و بدون درک و شعور اخلاقی است و خود را حق مطلق می داند و برای دیگری حقی قائل نیست. نگارنده کاری به این اتهامات ندارد که منتقد برای فرار از تبعات آن، بدون نام آوردن، با ذکر تمثیل های تاریخی وارد شده است.
و اما نقد این نقد...

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 19 Azar 92 ، 16:58
امین داوری

درخت خونبار زرآباد استان قزوین ماجرای داغ چند سال اخیر در بحبوحه محرم است. که برخی را از فلسفه عاشورا و قیام امام حسین علیه السلام، دور کرده است.

ماجرا از این قرار است که سایت مشرق نیوز در خبری مدعی شد که این درخت هر سال و در روز عاشورا خون میگرید!

و این موضوع تا آنجا پیش رفت که به نقل از شیعه نیوز این درخت توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین در فهرست ملی میراث طبیعی کشور به ثبت رسید.

به اعتقاد اهالی این روستا و طبق روایات سماعی و نقل شده از گذشتگان، درخت کهنسال و مقدس زرآباد در روز عاشورای 61 هجری که شهادت امام حسین علیه السلام به وقوع پیوست و خون مقدس حضرتش دشت کربلا را گلگون کرد، میزبان یکی از مرغانی بود که از سوی خداوند مأمور شده بودند تا با آغشته کردن خود به خون سیدالشهدا پیام سرخ شهدای کربلا را به سراسر جهان برسانند و یکی از آن مرغان به این دیار آمده و با پرهای خونین خود بر روی شاخسارهای درخت چنار نشسته و از آن پس در روز عاشورا این خون در سوگ آن حضرت جاری می شود.

به همین خاطر هر ساله در ماه محرم افراد زیادی از اقصی نقاط ایران به این منطقه می آیند تا خود از نزدیک شاهد این رویداد عجیب باشند و گاهی مردم شاخه ای را که خون از آن می چکد می شکنند و پس از مدتی شاخه خشک شده را به عنوان تبرک نگه میدارند یا به دیگران می دهند.

اما ماجرای این درخت چیست

با یک جستجوی ساده در گوگل می‌توان موارد مشابه را دید.

آنچه به عنوان خون از درخت می‌ریزد در واقع صمغ قرمز رنگ این گیاه است که موارد  مشابه فراوانی هم در جهان دارد برای نمونه اینجا را ببنید. مثلاً این یکی در امریکا بر اثر برخورد یک کامیون شکسته ودر حال خونریزی است!

یک سایت تخصصی لیستی ازدرختان با صمغ قرمز را منتشر کرده و اعلام شده که این صمغ دهی پریودیک و طبیعی نیست و به نظر نمی‌رسد ربطی به ماه‌های قمری داشته باشد. صمغ‌دهی درختان به این شکل معمول نیست و دلیل آن بیماری‌های گیاهی است.

درخت خونبار زرآباد بیماری گیاهی دارد، کاش به جای ثبت تاریخی‌اش فکری بحال درمانش کنند... متاسفانه نتیجه مستقیم رشد اینگونه خرافات، ضربه زدن  به هویت حقیقی عاشورا و ترسیم تصویری کاریکاتوری و غیرواقعی از آن است.

gomaneh

لینک های مرتبط: داستان محبت یوزپلنگ به آهو

قبر همه‌ی شهدا بوی عطر می‌دهد

۲۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 09 Azar 92 ، 14:33
امین داوری
پادکست زیبا پیرامون عاشورا با عنوان خیمه سوزان

حتما دانلود کنید  دانلود کلیپ صوتی 5.64 مگابایت


بعد از کربلا و شام امام سجاد علیه السلام فرمود:

بر شما باد ادای امانت... قسم ب کسی که پیامبر خاتم را ب نبوت برانگیخت... اگر قاتل پدرم حسین بن علی علیه السلام شمشیری را که با آن پدرم را ب شهادت رساند ب من ب امانت سپارد ب او باز می گردانم.

دار السلام جـ 2 ص 240

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 06 Azar 92 ، 03:22
امین داوری
صحیفه امام ج‏ـ21   16 قدرتهاى بزرگ و تبلیغ معناى غلط از انتظار. ….. ص : 15
موضوع: برداشتهاى مختلف از انتظار فرج.
مناسبت: میلاد حضرت مهدى (عج).
حضار: خانواده‏هاى شهدا، اسرا و مبارزان مسلمان لبنان و فلسطین- غرضى، محمد (وزیر پست و تلگراف و تلفن)- مسئولان و کارمندان وزارت پست و تلگراف و تلفن.
امام خمینی
بسم اللَّه الرحمن الرحیم.
انتظار فرج و معناى صحیح آن. این عید سعید ان شاء اللَّه، بر همه مسلمین جهان، مستضعفان عالم و خصوصاً ملت ما، مبارک باد. آنچه که امروز مى‏خواهم به عرضتان برسانم برداشتهایى که از انتظار فرج شده است؛ بعضى‏اش را من عرض مى‏کنم. بعضیها انتظار فرج را به این مى‏دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام اللَّه علیه- را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحى هستند که یک همچو اعتقادى دارند. بلکه بعضى از آنها را که من سابقاً مى‏شناختم بسیار مرد صالحى بود، یک اسبى هم خریده بود، یک شمشیرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- بود. اینها به تکالیف شرعى خودشان هم عمل مى‏کردند و نهى از منکر هم مى‏کردند و امر به معروف هم مى‏کردند، لکن همین، دیگر غیر از این کارى ازشان نمى‏آمد و فکر این مهم که یک کارى بکنند، نبودند ..
یک دسته دیگرى بودند که انتظار فرج را مى‏گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه مى‏گذرد، بر ملت‏ها چه مى‏گذرد، بر ملت ما چه مى‏گذرد؛ به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیف‏هاى خودمان را عمل مى‏کنیم، براى جلوگیرى از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء اللَّه، درست مى‏کنند؛ دیگر ما تکلیفى نداریم. تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کارى به کار آنچه در دنیا مى‏گذرد یا در مملکت خودمان مى‏گذرد، نداشته باشیم. اینها هم یک دسته‏اى، مردمى بودند که صالح بودند .. یک دسته‏اى مى‏گفتند که خوب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهى از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کارى مى‏خواهند بکنند؛ گناه‏ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود ..
 یک دسته‏اى از این بالاتر بودند، مى‏گفتند: باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام اللَّه علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏اى بودند که البته در بین این دسته، منحرفهایى هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهایى هم بودند که براى مقاصدى به این دامن مى‏زدند ..
یک دسته دیگرى بودند که مى‏گفتند که هر حکومتى اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایى که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتى باشد، در صورتى که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدى، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]. حالا ما فرض مى‏کنیم که یک همچو روایاتى باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنى، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟ حضرت صاحب که تشریف مى‏آورند براى چى مى‏آیند؟ براى اینکه گسترش بدهند عدالت را، براى اینکه حکومت را تقویت کنند، براى اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهى از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه مى‏کنند؟ حضرت مى‏آیند، مى‏خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفى نداریم؟ دیگر بشر تکلیفى ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟ به حسب رأى این جمعیت، که‏ بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم، دعا کنیم به صدام. هر کسى نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است؛ براى اینکه حضرت دیر مى‏آیند! و هر کسى دعا کند به صدام؛ براى اینکه این فساد زیاد مى‏کند، ما باید دعاگوى امریکا باشیم و دعاگوى شوروى باشیم و دعاگوى اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند. بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند؛ همان کارى که ما مى‏کنیم و ما دعا مى‏کنیم که ظلم و جور باشد! حضرت مى‏خواهند همین را برش دارند. ما اگر دستمان مى‏رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعى ماست، منتها ما نمى‏توانیم. اینى که هست این است که حضرت عالم را پر مى‏کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید .. ما تکلیف داریم که، اینکه مى‏گوید حکومت لازم نیست، معنایش این است که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتى نباشد، نظام در یک مملکتى نباشد، آن‏طور فساد پر مى‏کند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آنکه مى‏گوید حکومت نباشد، معنایش این است که هرج و مرج بشود؛ همه هم را بکُشند؛ همه به هم ظلم بکنند براى اینکه حضرت بیاید. حضرت بیاید چه کند؟ براى اینکه رفع کند این را. این یک آدم عاقل، یک آدم اگر سفیه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سیاست این کار را نکرده باشد که بازى بدهد ماهارا که ما کار به آنها نداشته باشیم، آنها بیایند هر کارى مى‏خواهند انجام بدهند، این باید خیلى آدم نفهمى باشد!. قدرتهاى بزرگ و تبلیغ معناى غلط از انتظار.
اما مسئله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طورى که تزریق کرده بودند به ملتها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیتهاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خوب، آنها از خدا مى‏خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت‏ و به دست ظلمه، دست امریکا، دست شوروى، دست امثال اینها و آنهایى که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمانها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، اینها را بازى دادند و گفتند: شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟.
اینهایى که مى‏گویند که هر علمى بلند بشود و هر حکومتى، خیال کردند که هر حکومتى باشد این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمى‏فهمند چى دارند مى‏گویند. اینها تزریق کرده‏اند بهشان که این حرفها را بزنند. نمى‏دانند دارند چى چى مى‏گویند. حکومت نبودن، یعنى اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهى رفتار بکنند. ما اگر فرض مى‏کردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار مى‏زدیم؛ براى اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتى بیاید که نهى از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایت قابل عمل نیست. و این نفهم ها نمى‏دانند چى مى‏گویند، هر حکومتى باشد حکومت [باطل‏] است! بلکه شنیدم بعضى از اشخاص گفته‏اند که خوب با این وضعى که هست، الآن در ایران هست، دیگر ما نباید تهذیب اخلاق بکنیم؛ دیگر غلط است این حرفها! چیزى نیست دیگر حالا؛ حتماً باید استاد اخلاق در یک محیطى باشد که همه مردم فاسدند، شرابخانه‏ ها همه بازند و- عرض مى‏کنم که- جاهاى فساد همه بازند! اگر یک جایى باشد که خوب باشد، آنجا دیگر تهذیب اخلاق لازم نیست، نمى‏شود، باطل است! اینها یک چیزهایى است که اگر دست سیاست در کار نبود، ابلهانه بود، لکن آنها مى‏فهمند دارند چى مى‏کنند. آنها مى‏خواهند ما را کنار بزنند .. بله، البته آن پر کردن دنیا را از عدالت، آن را ما نمى‏توانیم [پر] بکنیم. اگر مى‏توانستیم، مى‏کردیم، اما چون نمى‏توانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوى ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است،] تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم. اما نمى‏توانیم بکنیم؛ چون نمى‏توانیم بکنیم، باید او بیاید تا بکند. اما ما باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم براى آمدن حضرت- سلام اللَّه علیه- در هر صورت، این مصیبتهایى که هست که به مسلمانها وارد شده است و سیاستهاى خارجى دامن بهش زده‏اند، براى چاپیدن اینها و براى از بین بردن عزت مسلمین [است‏]. و باورشان هم آمده است خیلیها. شاید الآن هم بسیارى باور بکنند که نه، حکومت نباید باشد، زمان حضرت صاحب باید بیاید حکومت. و هر حکومتى در غیر زمان حضرت صاحب، باطل است؛ یعنى، هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بیاید درستش کند! ما درستش مى‏کنیم تا حضرت بیاید ..
ان شاء اللَّه، خداوند اصلاح کند اینها را. و امیدوارم که خداوند این روز را بر همه ما، بر همه شما مبارک کند و دست ظالمها را کوتاه کند و قدرت بدهد به ملتهاى مظلوم براى سرکوب کردن ظالمها .. 
- والسلام علیکم و رحمة اللَّه.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 06 Azar 92 ، 03:17
امین داوری