مواجهه علما و اندیشمندان اسلامی با مسأله فلسفه و عرفان بسیار متفاوت است. به عبارتی نمی توان علما را در این موضوع در یک طیف قرار داد. از طرفی برخی علما فلسفه و عرفان را در حد کفر پائین می آورند و فلاسفه و عرفا را کافر می دانند تا افرادی که کمی معتدل تر از گروه قبل قائل به کفر فلسفه و عرفان هستند؛ اما قائل به این هستند که خود فلاسفه و عرفا کافر نیستند. چون کفرآمیز بودن یک قول موجب کافر شدن قائل آن سخن نمی شود. و این عده از علما اعتقادشان این است که فلاسفه و عرفا خودشان متوجه کفر بودن سخنان خویش نیستند؛ بهمین خاطر کافر نیستند. در طرف دیگر این طیف نیز علمائی قرار دارند که به شدت از فلسفه و عرفان دفاع می کنند و حتی مدعی هستند که بدون فلسفه و عرفان تعداد زیادی از آیات و روایات فهم نمی شود و انسان بدون فلسفه و عرفان از فهم عمیق و حقیقت دین عاجز است. ما در این نوشتار قصد داریم بصورت مختصر به جریان شناسی موافقان و مخالفان فلسفه در حدود یک قرن اخیر بپردازیم...