ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبری» ثبت شده است

کلیپ تصویری 

ارادت قلبی آیت ا... العظمی تبریزی و آیت ا... العظمی وحید خراسانی به امام خامنه ای

دانلود کلیپ تصویری عمارها



لینک های غیر مرتبط: نظر آیت الله سیستانی درباره ی جمهوری اسلامی ایران


۲۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 Bahman 91 ، 13:07
امین داوری

بسیجی بودن جوهره ای دارد که با گذشت زمان فرقی نمی کند. بسیجی امام خمینی بودن تفاوت مبنایی با بسیجی امام خامنه ای بودن ندارد. اگر متولدین دهه های چهل و شصت جایشان با هم عوض می شد و تقدیر خداوند بر این قرار می گرفت که به جای هم به دنیا می آمدند، از دل همین بچه های شصت و چندی، همت و علی هاشمی و باکری و کاوه و باقری در می آمد.

گاهی وقت ها که در هیاهوی حاشیه ها، غافل از قافله ی لشکر مخلص خدا می شویم، لازم است به خودمان یادآوری کنیم بسیجی بودن بیشتر از اینکه به "کارت فعال" باشد به "کارنامه ی فعال" است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 03 Bahman 91 ، 16:45
امین داوری

سخنان جالب توجه امام خامنه ای پیرامون انجمن حجتیه و...

دانلود کلیپ صوتی 

+ عده ای دستور دین را بد می فهمیدند و میگفتند هر پرچمی قبل از ظهور برافراشته شود در آتش است جالب اینجاس که هم در بنی امیه و هم در بنی عباس ادعای مهدویت بود...فاطمیون قمـ

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 03 Bahman 91 ، 16:44
امین داوری

جزوه ای با نام دیدبان پیرامون گزیده ای از پیش بینی های عجیب و محقق شده امام خامنه ای


دانلود جــزوه pdf


من در طول مدت عمرم امرا و صاحب منصبان زیادی را دیده ام. اما کسی را به لحاظ بی رغبتی به مقام و منصب دنیایی، همپای آقا ندیده ام. انسان وقتی زندگی روزمره ی او را از نزدیک می بیند، حس می کند که ذره ای میل به دنیا طلبی در او وجود ندارد شیخ محمد تقی بهلول

لینک هی مرتبط:
واکاوی امام خامنه ای از دیدگاه دوست و دشمن
استقبال از امام خامنه ای حرام است
انتقاد از رهبر

توهین شیخ علی تهرانی به مقام معظم رهبری و پاسخ ایشان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 03 Bahman 91 ، 16:32
امین داوری

جزوه ای در نقد محتوای فیلم تخریبی بی بی سی علیه رهبر بزرگ انقلاب با نام خاک پاشی بر آفتاب - خط و نشان رهبر بررسی و پاسخ به پنجاه شبهه و دروغ تاریخی در این فیلم


                                                      دانلود جــزوهpdf


+ از این ترس نداشته باشید که فلان رادیو یا فلان دولت خارجی چه میگوید، رادیوها باید به ما فحش بدهند، آن روزی را که امریکا از ما تعریف کند، باید عزا گرفت... آن ها باید فحش دهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهید امام خمینی

مطلب مرتبط: پاسخی منطقی به نامه جنجالی کدیور

نقدی بی انصافانه بر سخنان رهبر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 02 Bahman 91 ، 20:39
امین داوری

شنیده شده بود که ریش روحانیون را در زندان می‌تراشند. از بیرجند که راه افتاده بودند این فکر رهایش نمی‌کرد گاه موهای نه چندان پرپشت خود را می‌کشید تا به دردی که با کشاندن تیغ بر صورتش برمی‌خواست، عادت کند.«وحشت عظیمی از آن آنچه در بیرجند انتظارش را داشتم و آن عبارت بود از تراشیدن ریش، خشکِ خشک… منتظرش بودم.»

و آن لحظه از راه رسید و در انباری سابق باز شد. آرایشگر یک گروهبان در چهارچوب در ظاهر شدند. یک صندلی هم با خود آورده بودند. به او اشاره کردند که بیاید و روی صندلی بنشیند. شنیده بود بعضی روحانیون هنگام تراشیدن ریش مقاومت کرده‌اند. شاید حضور گروهبان برای مقابله با این مقاومت ها بود.«مقاومتی نداشتم و نکردم. آماده بودم. چون می دانستم فایده ای ندارد. دست و پای من را می‌گیرند و بعد مقداری کتک می‌زنند و بعد آن کاری که نباید بشود… خواهد شد.»

نشست. منتظر بود دست آرایشگر بالا بیاید و لبه تیغ را روی صورت او مماس کند ناگهان دید آن چه روی صورت او به راه افتاده دستگاه مو زن است. تمام نگرانیها و انتظارهای موحش غیب شان زد. «این قدر خوشحال شده بودم… که بی اختیار با این سلمانی و آن گروهبان مرتب بنا کردم حرف زدن و خندیدن… تعجب می‌کردند اینها که من چه طور آخوندی هستم که دارند ریشم را کوتاه می‌‍‌کنند و من این قدر خوشحالم… تمام که شد به او گفتم استاد این آینه را بده چانه ی خودم را چند سال است ندیده‌ام… خنده اش گرفت. آینه اش را داد. بنا کردم به صورتم نگاه کردن. دیدم بله؛ آدم مثل این که خودش را درست نمی‌شناسد.»

… هنگام برگشت آن افسر عبوس آقای خامنه ای را دید و با زبان تمسخر از فاصله ای که دور هم بود صدا بلند کرد:«آشیخ! ریش‌ات را زدند من هم با همان صدای بلند گفتم: بله و با خنده ادامه دادم الحمدالله مدت‌ها بود چانه ام را ندیده بودم که دیدم… احساس کردم من هیچ ناراحتی ندارم. شاید تعجب کرد. دلش می خواست که من ناراحت و متاسف و غمگین بودم که نبودم.

+ آیت‌الله خامنه‌ای پس از تراشیدن مو و ریش، کتاب شرح اسم صفحه 728

porseshgarenghelab.blogfa.com

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 07 Dey 91 ، 16:14
امین داوری