ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!
ساندیس خور

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد...
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت...
ولی بسیار مشتاقم...
که از خاک گلویم سوتکی سازد...
گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش...
تا که پی در پی دم گرم خویش را بر آن بفشارد....
و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...
تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار مطالب و نوشته های مـا با ذکر منبع و ارجاع لینک مجاز است.
mail: amin.davari@chmail.ir

پربازدیدترین ها
shobahat
مدیر تارنما

ساندیس خور

هیئتی که در آن دغدغه مبارزه با اسرائیل نباشد؛ ابن زیاد هم سینه می زند!





۱۲۲ مطلب با موضوع «پرسش های مشترک ما» ثبت شده است

وحدت بین مسلمین حول نکات و اعتقادات مشترک در زمان کنونی یکی از مسائلی است که دشمنان زیادی پیدا کرده است. دشمنان از جمله آمریکا و انگلیس و اسرائیل و... که از این وحدت متضرر می شوند با تمام امکانات به دنبال این هستند تا این وحدت را از بین ببرند. این دشمنان سعی بر این دارند تا از راه های مختلف این وحدت را خدشه دار نمایند. راهکارهای آنها برای این کار عبارتند از:

1. انجام عملیات های تروریستی نسبت به مذهبی خاص و سعی بر این که این عملیات را از طرف پیروان مذهب دیگر جلوه دهند؛

2. به وجود آوردن گروه هایی با تفکرات رادیکال در میان شیعیان، اهل سنت و پشتیبانی از آنها تا این دو گروه را با همدیگر مشغول کنند تا از دشمنی آمریکا و ... غافل شوند و همچنین در اثر این اختلافات داخلی به سمت ضعف بروند؛

3. جهت دهی افکار عمومی سایر ادیان و ملل به سمت بدبینی به مسلمین.

در مقابل آن دسته از علماء شیعه و اهل سنت که به این امر و خطر آن واقف هستند نسبت به این امر تذکر می دهند. اما عده ای نیز مغرضانه و یا غیر مغرضانه اصرار بر یکسری تحرکات تفرقه افکنانه دارند.

وحید خراسانی

در ادامه به بررسی نظر علما اهل سنت و شیعه در خصوص وحدت بین مسلمانان می پردازیم:

آیت الله وحید خراسانی: مگر نگفته بودم سر درس من از این گونه کلمات به کار نبرید!

در یکی از جلسات درس آیت الله العظمی وحید خراسانی، ایشان روایتی از کتاب تفسیر کبیر امام فخر رازی را قرائت می کنند و در حین قرائت این روایت، درباره خلیفه دوم اهل تسنن، عمر بن خطاب، پس از نام وی، عبارت (رضی الله عنه) را به کار می برند. پس از این عده‌ای از طلاب با صدای بلند کلماتی را خطاب به خلیفه دوم بیان کردند که این عمل با واکنش صریح حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی روبرو شد.

در این هنگام، مرجع تقلید شیعیان، با عصبانیت خطاب به طلاب توهین کننده گفت: مگر نگفته بودم سر درس من از این گونه کلمات به کار نبرید

آیت الله خامنه ای: نظر آقا حرام بودن این جلسات است.

حجه الاسلام نواب می فرمایند: طلبه ها درباره عیدالزهرا زیاد از من پرسش می کردند و من هم می گفتم درست نیست. تا اینکه یکبار محضر رهبر انقلاب مشرف شدیم و از ایشان پرسیدم که نظر شما چیست؟ ایشان خطاب به من درباره جلسات عیدالزهرا فرمودند:

«شما از جانب من موظف هستید حرمت تشکیل و شرکت در اینگونه جلسات را ابلاغ کنید.»

بعدا من که این مطلب را نقل می کردم برخی باور نکردند بنابراین به دفتر رهبری تلفن زدند و مطمئن شدند که نظر آقا حرام بودن این جلسات است

علامه عسگری

 علامه عسگری: ما در میان خود خوارج هم داریم

باید حول محور این قرآن گرد آییم ومتحد شویم. همه مسلمانان روی زمین اتفاق نظر دارند که باید به آنچه در سنت رسول الله آمده است عمل شود و هیچ مسلمانی را نمی یابید که این را نگوید. ما در مکتب اهل البیت معتقدیم که هر کس در نماز خود سوره حمد را بدون بسم الله قرائت کند؛ نمازش باطل است. ولی برادر مسلمان حنفی مذهب ما آنرا واجب نمی داند و حمد را بدون بسم الله قرائت میکند. در اینجا امام جعفر صادق می فرمایند: اگر کسی پشت سر اهل سنت نماز بگذارد مانند آنست که پشت سر رسول الله نماز گذاشته است. آری وحدت عملی اینگونه محقق می شود. ما در میان خود خوارج هم داریم. کسانی که اصول عقاید آنها مبتنی بر تکفیر همه مسلمانان است. کسانی که تنها خود را مسلمان می دانند و جز خود همه را مشرک می پندارند.

!

مولوی توکلی امام جمعه اهل سنت

مولوی توکلی (امام جمعه اهل سنت تایباد): قتل عمد مومن را خدا هرگز نمی بخشد.

امروزه کسانی که فتوای کشتار مسلمانان را صادر می کنند، مزدور آمریکا واسرائیل هستند. رسول اکرم(ص) فرمودند کسی که "لا اله الا الله" بگوید جان و مال و آبروی او محفوظ می ماند. اگر یک مسلمانی خون مسلمان را حلال بداند و او را به قتل برساند، مسلمان نیست و کافر است زیرا خداوند خون مسلمان را حرام قرار داده است و کسی که خون مسلمانی را بریزد از زمره جهنمی های همیشگی است همانطور که قرآن فرموده است: «کسی که مومنی را به عمد می کشد جزاء آن جهنم ابدی است و همیشه در جهنم باقی خواهدماند.» گناهان کبیره دیگر را شاید خدا ببخشد ولی قتل عمد مومن را خدا هرگز نمی بخشد.

این افراد به جای اینکه بروند با کافرانی که با مسلمانان در جنگ هستند مانند اسرائیلی ها و یهودیانی که فلسطین و بیت المقدس را اشغال کرده اند مبارزه کنند و آنها را بکشند، می آیند و مسلمانان را می کشند.

ایت الله سیستانی

آیت الله سیستانی: ایجاد تفرقه حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه جایز نیست.

بعد از تعرض به مرقد عسکریین (علیهما السلام) همه شیعیان را به آرامش دعوت کردم و از آنها خواستم که واکنشی نشان ندهند و گفتم که این اقدام از طرف اهل سنت نبوده است. من اطمینان دارم که ریشه تفرقه افکنی در خارج است. من [در زمان طلبگی] نزد شیخ احمد الراوی که از علمای اهل سنت در سامرا بود درس خواندم و به ذهنم خطور نکرد که ایشان پیرو مذهب دیگری بودند. همچنین به برخی از پزشکان که از اهل سنت بودند مراجعه می کردیم و چون ما از طلاب علوم دینی بودیم از ما پول ویزیت نمی گرفتند و اصلا فکر نمی کردند که ما شیعه هستیم یا سنی. باید بر مشترکات تمرکز کنید و دلیلی ندارد به مسائل اختلافی بپردازید. مشارکت کردن در ایجاد تفرقه حتی به اندازه یک کلمه یا نصف کلمه جایز نیست. واجب است که از ادبیات تشنج آفرین پرهیز شود.

آیت الله بهجت: کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست.

اختلاف شیعه و سنی، یک مساله استعماری است. مساله مهم دوستی اهل بیت (علیه السلام) است که فریقین بر آن اتفاق دارند. مسلمین در حال حاضر، در این باره اختلاف و مشکلی ندارند. البته حساب وهابی ها و مبغضین به اهل بیت (علیه السلام) جداست. وهابیون نه شیعه هستند و نه سنی! مذهب وهابیت یکی جریان سیاسی است که ربطی به شیعه و سنی ندارد.

کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست.ائمه ما (علیه السلام) در نماز جماعت آنان شرکت می کردند، به جهت اتحاد مسلمانان.

آیت الله بهجت درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا فرمودند : " چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. شیوه مرحوم آیت الله بروجردی رحمه الله نیز همین بوده است؛ یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.

ایت الله شبیری زنجانی

آیت الله شبیری زنجانی: جای تاسف است  که می بینیم جریاناتی این فاصله را زیاد می کنند.

ما یکسری مشترکاتی داریم که این مشترکات باید محفوظ باشد و قدر آن هم دانسته شود. امیدواریم که این مشترکات بیشتر شده و آنچه که صلاح دین و دنیا همه ماست زودتر فراهم شود و اختلاف نباشد. یکی از مسائل مشترک بین شیعه وسنی قبول داشتن اهل بیت علیهم السلام است، یعنی هر دو گروه، پیامبر، امیرالمومنین، امام حسن و امام حسین علیهم السلام را قبول دارند و می توانند در سایه رهنمودهای آنان به سعادت برسند. ما می توانیم در مقابل کفار کنار هم باشیم. جای تاسف است که می بینیم جریاناتی این فاصله را زیاد می کنند.

ماموستا محمد محمودی: باید درمقابل وهابیت هوشیار و بصیر عمل کرد.

وضعیت کنونی جهان اسلام و همچنین رفتار غیر شرعی و غیر اخلاقی از افراد تند رو که به نام اسلام اقدام به کشتار جمعی افراد بی گناه کرده و از این کار هیچگونه ابایی ندارند، بر اساس اجماع علما و اعلام شریعت محمدی محکوم می باشد. بنا بر آنچه که در آموزه های اسلامی ما آمده تعرض به نوامیس مردم، کشتن اطفال و افراد مسن و توهین به عقاید آنها  شدیداً محکوم است.

اینگونه اقدامات غیر انسانی حتی در بلاد غیر مسلمان نیز به هیچ عنوان پذیرفتنی نبوده و همه انسانها آن را محکوم می کنند، لذا جامعه بصیر و آگاه روحانیون اهل سنت نیز جنایات و اعمال تروریستی این گروهک ها را به شدت محکوم می کند. باید درمقابل توطئه ها و تفرقه افکنی وهابیت هوشیار و بصیر عمل کرد.

-------------------------------------------------

1٫http://www.yjc.ir/fa/news/4698726

2.http://shafaqna.com/persian/dialogue/item/61864

3.http://www.islamdin.blogfa.com/post-80.aspx

4.http://www.islamdin.blogfa.com/post-135.aspx

5. http://rovatehadis.com/8770/comment-page-2#comment-4376

6. http://arabi-maleki.blogfa.com/post-105.aspx

7. http://shafaq.org/persian/marjeiats/item/60683

8. http://didban.ir/fa/news-details/7363

لینک های مرتبط: دانلود کتاب جنجالی 9 ربیع الاول جهالت ها خسارت ها

دیدبان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 06 Bahman 91 ، 22:33
امین داوری
پرسش: 
آیا، آقای خامنه ای، رهبر انقلاب، از تملّق و چاپلوسی بیزار هستند؟ اگر اینطور است، مواردی را به صورت مستند در این مورد ذکر بفرمایید.
پاسخ: 
در رابطه با موضوع فوق چند نکته را خدمت شما عرض می نماییم :
  نخست اینکه اصل وجود پدیده شوم چاپلوسی در جامعه چیزی نیست که بتوان به سادگی بر آن سرپوش گذاشت و ما نیز اصل وجود آن را تأیید می کنیم. البته در مورد میزان آن به سادگی نمی توان اظهار نظر کرد، چرا که تا کنون نه بررسی آماری خاصی در این زمینه شده است و نه اینکه اساسا امکان چنین بررسی ای وجود دارد و ما صرفا می توانیم با مشاهده برخی موارد این مساله (حتی با دیدن یک مورد) ادعا کنیم که اصل آن وجود دارد.
 دوم اینکه همانگونه که شما نیز می دانید تملق و چاپلوسى و هم چنین دروغ گویى و نفاق، از صفات نکوهیده و بسیار زشت است. در زشتى چاپلوسى همین بس که پیامبر اسلام(ص) مى فرماید: احثوا فى وجوه المدّاحین التّراب؛ به صورت متملقین چاپلوس خاک بپاشید(بحارالانوار، ج 73، ص 294) و در زشتى خلاف گویى و نفاق همین بس که امیرمؤمنان على(ع) مى فرماید: شرّ الاخلاق الکذب والنّفاق؛ زشت ترین خوى و صفت در انسان دروغ گویى و نفاق است(میزان الحکمه، ج 8، ص 342). انسان های چاپلوس و دروغ پرداز، بسى فرومایه و پست است و معمولاً این گونه افراد، کارشان به رسوایى مى کشد و در نزد افراد شایسته، مورد نفرت و بیزارى هستند.
  سوم وقتی که در جامعه انسانهای چاپلوس فراوان است و حتی برخی چندان هم بدشان نمی آید که مورد چاپلوسی و مداحی قرار گیرند و باعث رشد این پدیده شوم گردند. مساله ای که در زمینه مسئولان نظام جمهوری اسلامی و به ویژه مقام معظم رهبری پیش می آید و به نظر می رسد که منظور نظر سوال شما نیز همین باشد این است که نحوه برخورد مقام معظم رهبری در این زمینه چگونه است؟ آیا ایشان نیز همچون برخی افراد که عملا و گاه حتی علنا به تملق و چاپلوسی تمایل نشان می دهند و یا حداقل با سکوت خود آن را تایید می کنند در برابر چاپلوسی ها سکوت اختیار می کنند و یا اینکه در مواردی که چنین چاپلوسی هایی صورت می گیرد واکنش مطلوب را نشان می دهند؟ که در این زمینه به اعتقاد ما مقام معظم رهبری هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ عملی همواره جزء مخالفان بزرگ پدیده تملق و چاپلوسی بوده اند.
سیره نظری مقام معظم رهبری در مقابل چاپلوسی:
مقام معظم رهبری، الگوی رفتاری خویش را نیز امام علی(ع) قرار داده و در ضمن سخنان مختلفی بر لزوم الگوگیری از سیره نظری و عملی آن امام همام در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی تأکید داشته اند که یکی از این الگوهای رفتاری، نحوه مقابله آن حضرت با متملقان و چاپلوسان می باشد که در یکی از خطبه های نمازجمعه مقام معظم رهبری به آن اشاره شده و در مورد الگو برداری از این شیوه عملی، تاکید صورت گرفته است. ایشان در این زمینه می فرمایند :
  «یکى از خصوصیات امیرالمؤمنین در سلوک سیاسى‌‌‌‌‌اش این بود که از مردم جداً- نه به صورت تعارف- درخواست میکند که با او متملقانه حرف نزنند، چاپلوسى نکنند، تصنع در برخورد با او به خرج ندهند. در وسط یکى از خطبه‌‌‌‌‌هاى امیرالمؤمنین -که یکى از آن خطبه‌‌‌‌‌هاى بلیغ و عجیب امیرالمؤمنین است- یک نفرى بلند شد، شروع کرد تعریف و تمجید از امیرالمؤمنین؛ از سخن و از مطالب آن حضرت بنا کرد تمجید کردن و ثنا کردن بر امیرالمؤمنین. حرفهاى او که تمام شد، حضرت رو کرد به او، تقریباً به همان اندازه‌‌‌‌‌اى که صحبت کرده بود -آنچه که انسان توى نهج‌‌‌‌‌البلاغه و در آن مقدارى که سید رضى انتخاب کرده، مى‌‌‌‌‌بیند- در نصیحت این مرد صحبت کرد که با من اینجورى حرف نزنید. از جمله همین عبارت معروف است: «فلا تکلّمونى بما تکلّم به الجبابرة»؛ آنجورى که با پادشاهان، با جباران حرف میزنند، با من حرف نزنید. «و لاتتحفّظوا منّى بما یتحفّظ به عند اهل البادرة»؛ آنجورى که ملاحظه میکنند که نبادا بدش بیاید، نبادا موجبِ ناخرسندى یا ناخوشایندى فلان جبار بشود- حرفهائى را نمیزنند، ملاحظاتى را میکنند- جلوى من این ملاحظات را نکنید. «و لاتخالطونى بالمصانعة و لا تظنّوا بى استثقالا فى حقّ قیل لى»؛(10) خیال نکنید که اگر حرف حقى را به من گفتید، على از حرف حق شما دلگیر خواهد شد. براى او سنگین خواهد آمد؛ اینجور نیست. این هم یکى از خصوصیات سیاست امیرالمؤمنین است.»
(خطبه های نمازجمعه تهران ، 20/6/88)
  ایشان همچنین یکی از آفات مسئولان نظام جمهوری اسلامی را نیز خطر چاپلوسان و متلقان دانسته و همواره مسئولان را از دل سپردن به چنین افرادی برحذر داشته اند:
  «به سخن نرم و دلنشین چاپلوسان هم دل نسپرید. اگر ما این را رعایت کنیم، به نظر من خیلى به سود ماست.»
(دیدار با اعضای هیات دولت، 17/7/84)
  مقام معظم رهبری معتقدند دوران حکومت پیامبر اکرم(ص) نمونه و الگویی از یک حکومت واقعی اسلامی بود که متأسفانه در دوران اموی و عباسی به انحراف کشیده شد و یکی از ویژگی های آن افتادن کارها به دست انسانهای متملق بود. بنابراین از نظر ایشان تملق صفتی است مذموم و ناپسند که باعث انحطاط حکومت اسلامی می شود و باید به شدت از آن اجتناب نمود:
   «دوران خلافت مروانى و سفیانى و عباسى، دورانى بود که ارزشهاى اسلامى از محتواى واقعى خودشان خالى شدند. صورتهایى باقى ماند؛ ولى محتواها، به محتواهاى جاهلى و شیطانى تبدیل شد. آن دستگاهى که مى‌خواست انسانها را عاقل، متعبد، مؤمن، آزاد، دور از آلایشها، خاضعِ عنداللَّه و متکبر در مقابل متکبران تربیت کند و بسازد- که بهترینش، همان دستگاه مدیریت اسلامى در زمان پیامبر(ص) بود- به دستگاهى تبدیل شد که انسانها را با تدابیر گوناگون، اهل دنیا و هوى‌ و شهوات و تملق و دورى از معنویات و انسانهاى بى‌شخصیت و فاسق و فاسدى مى‌ساخت و رشد مى‌داد... کسانى که در این دوران، تملق رؤسا و خلفا را مى‌گفتند، کارها در دست آنها بود. کارها بر اساس صلاحیت و شایستگیشان واگذار نمى‌شد.»
( سخنرانى در دیدار با اقشار مختلف مردم، روز پانزدهم ماه مبارک رمضان و میلاد امام حسن مجتبى‌«ع»، 22/1/69)
سیره عملی مقام معظم رهبری در مقابل چاپلوسی :
  مقام معظم رهبری علاوه بر سیره نظری ، به لحاظ عملی نیز همواره در برابر صفات مذمومی همچون تملق، چاپلوسی و اغراق واکنش در خور نشان داده اند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم:
  سایت جهان نیوز به نقل از وبلاگ سحر یار به دو نمونه از برخورد مقام معظم رهبری با تملق گویی اشاره کرد و نوشت:
1 - در تاریخ 24 / 6/ 77 در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران، قبل از بیانات مقام معظم رهبری سرودی اجرا شد و در آن مصرعی بود که جمع باهم می خواندند سرور ما، خامنه ای.
  ایشان در همان جلسه تذکر دادند و فرمودند:
  «یک نکته هم درباره این سرود زیبایی که برادران اجرا کردند، عرض کنم: من خواهش می کنم که الفاظ این اشعار و سرودها را از کلمات مبالغه آمیز خالی کنید. هم شأن شما این است که در این راهها پیشقدم باشید و هم حقیقت قضیه این است. بنده افتخارم به این است که بتوانم خدمتگزار شما و مردم باشم.  «سَروَر» فقط خدای متعال است و به امر او و در پیروی و عبودیت او بندگان صالحِ برجسته و معصومین علیهم السّلام  ‌اند. ما بندگانی ناقص، نارسا، و ضعیف هستیم. بزرگترین هنر ما این است که بتوانیم در لا به لای همه ضعفهایی که داریم، کاری انجام دهیم که انشاءاللَّه طبق وظیفه باشد. این کلمات مبالغه آمیز را حذف کنید. بنده، وقتی این کلمات را می شنوم، حقیقتاً متأذّی می شوم.»
2 - در 12/ 8/ 80 در دیدار با جوانان اصفهان، قبل از فرمایشات امام خامنه ای، کسی ایشان را «علی زمان» خواند، در همان جلسه اینگونه تذکر دادند:
«اگر کسی در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و همان قالبی را که اسلام خواسته، ما پیاده می کنیم، گزاف گفته است. به  هیچ  وجه این طور نیست. خود ما انسانهای ضعیفی هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین(علیه السّلام) یا اسم مبارک ولی عصر (روحی فداه) را می آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می آورند، بنده تنم می لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشی فداشده در کربلای امام حسین(علیه السّلام) کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی شویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناخته ایم، تصمیم خود را گرفته ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته ایم؛ با همه وجود در این راه حرکت می کنیم و ادامه خواهیم داد. نواقصی در کار ما وجود دارد؛ همه این نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتی این نواقص را حل کنیم، این طور نیست که به غایت مطلوب رسیده ایم؛ نه، راه کمال تمام  نشدنی است. در این جاده ای که ما حرکت می کنیم، هر کیلومتر به کیلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نباید توقف کرد؛ همچنان باید جلو رفت. بسیاری از مشکلات کنونی که ملت و کشور ما با آنها دست به گریبان است، قابل حلّ است.»
3 - ایشان حتی در برابر برخی تعبیراتی که شائبه تملق ، انحراف و یا سوء استفاده داشته باشد نیز ایستادگی می کنند به عنوان مثال چند سال پیش ایشان در برابر برخی تعابیر همچون ذوب شدن در ولایت چنین فرمودند:
«تعبیر "ذوب در ولایت" را غالباً مخالفان شماها -کسانى که مى خواهند نکته گیرى کنند و مضمونى بگویند- به کار مى برند؛ والّا بنده این حرف را از آدمهاى حسابى کمتر شنیده ام. بنده نمى فهمم معناى ذوب در ولایت را. ذوب در ولایت یعنى چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است. روزى که شهید صدر گفت «در امام خمینى ذوب شوید؛ همچنان که او در اسلام ذوب شده است»، تنها شاخص صحت راه، شخص امام بود؛ نه قانون اساسى بود، نه جمهورى اسلامى بود، نه نظامى بود، نه دستگاهى بود. در صحنه ى آشفته ى هوى ها و جریانها و خطوط مختلف، یک قامتِ برافراشته و یک علمِ سرافراز وجود داشت و او امام بود؛ شهید صدر مى گفت در او ذوب شوید. راست هم مى گفت؛ ذوب در امام، ذوب در اسلام بود. امروز این طورى نیست. ذوب در رهبرى، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبرى مگر کیست؟ رهبرى هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبرى در سایه ى این است که او ذوب در اسلام و ذوب در همین هدفها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط مى شود. هیچکس در شخص و در جهت ذوب نمى شود؛ در آن هدفها باید ذوب شد؛ در اسلام باید ذوب شد.»
(27/3/1383، بیانات در دیدار نمایندگان هفتمین دوره ى مجلس شوراى اسلامى به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری )
4 - آقای حداد عادل نیز نقل قولی در این زمینه از مقام معظم رهبری دارد به این مضمون که «من بسیار حساسم که مبادا درباره من اغراق شود و شخص پرستی و این نوع عیوب در جامعه ما رواج پیدا کند. یک بار دیدم از تلویزیون راجع به من شعری پخش می‌شود، به قدری ناراحت شدم که قبل از آنکه شعر تمام شود،‌ بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم و بعد به مسئولان صدا و سیما پیغام دادم که این چه کاری بود کردید؟ دیگر این شعر را پخش نکنید.»
(خبرگزاری فارس ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905271604 )
5 - شاید یکی از جالبترین برخوردها در مقابل مداحی های تملق آمیز را برخورد ایشان با سخنان یکی از نمایندگان مجلس در دیداری که با ایشان داشتند باشد که خبر این ماجرا را به نقل از یکی از خبرگزاری ها خدمت شما ارائه می دهیم:
  «در حاشیه دیدار امروز رهبر معظم انقلاب با نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، ایشان واکنش جالب و البته آموزنده ای نسبت به سخنان یکی از نمایندگان داشتند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، در خلال این جلسه، هنگامی که یکی نمایندگان مجلس در سخنان خود برخی تعابیر و تمجیدهای مبالغه آمیز را در وصف رهبری طرح کرد، رهبر معظم انقلاب در واکنش به سخنان وی فرمودند: "این تعبیرات کمکی به پیشرفت کار نمی کند".
حضرت آیت الله خامنه ای در واکنش به تعبیرات این نماینده، همچنین فرمودند: "این صحبتها من را شرمنده می‌کند و هم به ضرر من است و هم به ضرر گوینده".»
(سایت تابناک، 8/ 3 /90، کد خبر: 167680)
6 - در صفحه 12 کیهان روز 16/3/89 متن سخنرانی یکی از افرادی که خود را از محافظان پیشین رهبرمعظم انقلاب معرفی می کرد با تیتر و عنوان «ناگفته هایی از رابطه امام و رهبری» به چاپ رسیده بود. به دنبال انتشار متن پیاده شده این سخنرانی که پیش از کیهان در برخی از خبرگزاری ها آمده و سی دی آن نیز توزیع شده بود، یکی از اعضای بیت رهبرمعظم انقلاب در تماس با کیهان اعلام کرد آنچه در سخنان منسوب به یکی از محافظان معظم له آمده است، حاوی مطالب خلاف واقع و اغراق آمیز فراوانی درباره رهبرمعظم انقلاب است و ناخشنودی و گلایه شدید ایشان را در پی داشته است.
(روزنامه کیهان ، به نقل از سایت خبر آنلاین ، http://www.khabaronline.ir/news-67026.aspx)
  بنابراین سیره نظری و عملی مقام معظم رهبری هرگز با تملق و چاپلوسی متملقان و چاپلوسان سازگار نیست . با این حال نکته ای را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه اگر دور و بر فردی انسانهای چاپلوس و متملق وجود داشته باشد این فرد دو وظیفه دارد نخست اینکه از مدح و ثناى آنها دچار غرور و مستى نشود ، از این تملّق ها، فریب نخورد و کلاه سرش نرود. و دوم اینکه در برخورد و معاشرت با این افراد باید با مدارا و مهارت برخورد کرد؛ نه مى شود با این افراد تندى کرد و یک جا آنها را طرد نمود و نه مى توان میدان را براى جولان و تاخت و تاز آنها بازگذاشت.
  رفتار حضرت رسول(ص) در این زمینه الگوى بسیار شایسته اى است. نبى اکرم(ص) نیز در عصر خود، یاران و صحابه فراوانى داشت که با نفاق و دورویى و احیاناً تملّق و چاپلوسى، برخورد مى نمودند؛ ولى رسول اکرم(ص) با این که کار آنها را به طور کامل مى شناخت، مدارا مى فرمود؛ یعنى، ظاهر را حفظ مى نمود و طردشان نمى کرد و در نتیجه، جلو فتنه و فساد بیشتر و اختلافات احتمالى را مى گرفت. نبى اکرم(ص) مى فرماید: امرنى ربّى بمداراة النّاس کما امرنى باداء الفرائض؛ هم چنان که پروردگارم مرا به انجام واجبات موظف ساخته، مرا به مداراى با مردم نیز امر فرموده است(میزان الحکمه، ج 3، ص 238). عبداللَّه ابىّ(منافق معروف مدینه) به در خانه نبى اکرم(ص) رفت و اجازه ورود خواست. پیامبر(ص) فرمودند: «بئس اخوالعشیرة» یعنی آدم شایسته اى نیست . آن گاه عایشه از جا برخاست و به اندرونى رفت و رسول اللَّه اجازه دادند عبداللَّه ابى وارد شود. حضرت(ص) با روى خوشى از او استقبال کردند، تا این که عبداللَّه ابى سخنانش را گفت و از خانه خارج شد. آن گاه عایشه به حضرت(ص) عرض کرد: در حالى که شما درباره او آن گونه تعبیر فرمودید، چرا این طور با روى خوش از او استقبال کردید؟ حضرت رسول(ص) فرمودند: ان شرّ الناس عنداللَّه یوم القیامة من یکرم اتّقاء شرّ؛ بدترین مردم نزد خدا در قیامت کسى است که به خاطر پرهیز از شرّش مورد احترام قرار گیرد، (بحار الانوار، ج 75، ص 401).
بنابراین رفتاری که از مسئولان نظام جمهوری اسلامی انتظار می رود این است که در برخورد با انسانهای متملق و چاپلوس ضمن حفظ هوشیاری و فریب نخوردن ، به زیرکانه ترین وجهی با آنان برخورد نمایند که در عین کنار گذاشتن رفتارهای متملقانه ، مفسده ای صورت نگیرد و البته در برخی موارد نیز به تناسب مورد نیاز به برخوردهای آشکار و تند وجود دارد که انتخاب هر کدام از این رفتارها به هوشیاری آن فرد بستگی دارد.
porseshgarenghelab.blogfa.com
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 06 Bahman 91 ، 22:32
امین داوری

چرا از فلسطین حمایت میکنیمـ       سخنان جالب دکتر حسن عباسی

                                                                         همراه با زیر آهنگ دانلود کلیپ صوتی

+

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 Bahman 91 ، 11:31
امین داوری
رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای هم اکنون دارای 6 فرزند هستند. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرزندان پسرشان سید مصطفی، سید مجتبی، سید مسعود و سید میثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان 8 سال در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند.
یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاه‌های کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از اساتید دانشگاه امام صادق علیه السلام است.

 سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است. سید میثم کوچک‌ترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است. در این مقال با توجه به هجمه گسترده ضد انقلاب علیه فرزند دوم رهبر انقلاب به واکاوی شخصیت سید مجتبی خامنه‌ای و سناریوهای ساختگی برای ایشان می‌پردازیم...
۳۵۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 Bahman 91 ، 11:25
امین داوری

«آزادی، هرج و مرج، زورمداری» عنوان مناظراتی است که سال شصت و چند ماه قبل از شهادت شهید بهشتی با حضور ایشان،به نمایندگی از حزب جمهوری اسلامی و حبیب الله پیمان، مهدی فتاپور و نورالدین کیانوری نمایندگان جنبش مسلمانان مبارز، سازمان فدائیان خلق و حزب توده در تلویزیون برگزار ‌شد. متاسفانه (یا شاید هم خوشبختانه) بعد از گذشت سی سال از برگزاری آن مناظره، فیلم این برنامه نایاب است! صداوسیما احتمالا مثل بقیه فیلم‌هایی که در انبارش مخفی کرده، اینها را هم گذاشته برای دو سه قرن آینده! فعلا فقط کتابی در دست ماست که آن هم تنها دو قسمت از این مناظره‌ها را دربردارد.

این مناظره نکته‌های آموزنده‌ی زیادی دارد. حتی برای امروز. چه از نظر احترام عملی به آزادی عقیده و چه از نظر محتوا. چون در آن شاهد برخورد دو جهان‌بینی اسلامی و مارکسیستی هستیم. از طرفی چنین مناظراتی، حقیقت را از ادعا و راستگویان را از مدعیان جدا می‌کند. چه بسا آدم‌هایی که دائما بر لزوم مناظره و آزادی بیان تاکید می‌کنند، اما در وقت عمل چیزی برای گفتن ندارند و یا از مناظره فرار می‌کنند.

اتفاقا در همین مناظرات هم برخی گروه‌ها (مجاهدین خلق، جبهه ملی، نهضت آزادی، جاما، نمایندگان بنی‌صدر و …) علی‌رغم شعارهای خود دعوت صداوسیما را قبول نکردند. (مجری این مناظره به سازمانی اشاره می‌کند که به امام خمینی نامه‌ای نوشته بود درباره اینکه نمی‌گذارند مساله چماقداری را در تلویزیون مطرح کنیم اما همان سازمان در مناظره شرکت نکرد!)

از نکات مهم و آموزنده این مناظره، شیوه و روشی است که شهید بهشتی در پیش گرفت و از دیگران هم می‌خواست که به آن توجه کنند. نظر شهید بهشتی این بود که ابتدا هر طرف مناظره، به طور کامل و جامع دیدگاه‌های اصلی مکتب خود را با توجه به جهان‌بینی و مبانی فکری خود برای بینندگان توضیح بدهد. فایده‌ی این کار این بود که اگر در مسیر مناظره، کسی حرفی زد و ادعایی کرد (مثلا درباره آزادی) این ادعا با توجه به تعریف مکتب او از آزادی، بررسی و حقیقت از ادعا تشخیص داده شود.

این شیوه به طور کامل فقط از طرف شهید بهشتی رعایت شد ولی دیگران از همان ابتدا می‌خواستند که هرچه زودتر به مصادیق و مسائل روز برسند! البته وقتی هم که به مسائل عینی رسیدند، شهید بهشتی با توجه به تسلطی که بر منابع فکری و علمی و تجربیات عینی مارکسیسم داشت، ادعاهای طرف مقابل را با مراجعه به متن و سند، به چالش کشید.

مثلا در جلسه دوم مجری این سوال را پرسید که فرض کنیم انقلاب ایران یک انقلاب مارکسیستی بود، در آن صورت آیا اجازه می‌دادند گروه‌های اسلامی در تلویزیون بحث کنند؟ کیانوری در پاسخ گفت که «ما مارکسیست‌ها معتقد هستیم که آزادترین جوامعی که ممکن است به وجود بیاید، جامعه سوسیالیستی است!» اما شهید بهشتی قانون اساسی شوروی را قرائت کرد که در آن ادعای کیانوری نقض می‌شد.

شهید بهشتی همچنین این سوال را مطرح کرد که «یعنی در شوروی  تشکیل حزب جمهوری اسلامی آزاد است؟!» کیانوری در پاسخ برای اثبات آزادی مذهبی در شوروی به وجود مساجد و مراکزی در تاشکند و باکو اشاره کرد که شهید بهشتی دوباره سوال دیگری پرسید: «آیا آنها می‌توانند نظام اسلامی هم در شوروی به وجود بیاورند؟»

هدف شهید بهشتی از اشاره و استناد به قانون اساسی شوروی و طرح این قبیل سوال‌ها این بود که ظاهرسازی‌ها، شعارها و ادعاها را از عقاید واقعی آن مکاتب مشخص کند. به نظر ایشان حکومت عینی مبتنی بر مارکسیسم برای قضاوت درباره ادعاهای کمونیست‌های ایرانی و احزابی مثل حزب توده کافی بود.

شهید بهشتی در ادامه وقتی دید که کیانوری و فتاپور حتی متن قانون اساسی شوروی را هم توجیه و تفسیر می‌کنند، بحث را به این سمت هدایت کرد که هروقت دولت شوروی به عنوان نخستین جامعه سوسیالیستی مارکسیستی اجازه فعالیت شعبه‌ی حزب جمهوری اسلامی را در آن سرزمین بدهد، ما هم در ایران مجوز فعالیت حزب توده یا هر حزب مارکسیستی را می‌دهیم! این پیشنهاد در حقیقت برای به چالش کشیدن بیشتر طرف مقابل و روشن شدن تناقض‌هایش بود. به عبارت بهتر وقتی تبلیغ مذهبی در چنان مکتبی ممنوع است، چطور کمونیست‌های ایرانی ادعای آزادی برای همه را دارند؟! شهید بهشتی دقیقا با توجه به همین تناقض می‌گوید:

«اگر آنها موافقت کردند، می‌گوییم بسیار خوب. معلوم می‌شود مارکسیسم با این آزادی موافق است پس متقابلا ما هم می‌توانیم فکر کنیم که در ایران یک حزب مارکسیستی آزاد باشد. ولی اگر دیدیم نه، آنها گفتند اصول مارکسیسم چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد، پس اقلا مارکسیست‌های ایران هم صادقانه بگویند بابا ما هم اگر اینجا بودیم اجازه نمی‌دادیم! اگر این صداقت باشد واقعا مسائل حل می‌شود»

یک نکته‌‌ی دیگر در این مناظره، تعریف شهید بهشتی از آزادی بیان و آزادی عقیده در جمهوری اسلامی است: «از نظر آزادی بیان و تبلیغ، مبانی اسلامی ما این طور می‌گوید که نشر یک طرفه عقاید و افکار ضداسلامی در جامعه اسلامی ممنوع است و از انتشار کتب ظلال و نشریات گمراه کننده‌ جلوگیری می‌شود مگر آنکه با نشریاتی دیگر همراه باشد که به خواننده در تجزیه و تحلیل رسای این گونه عقاید و افکار ضداسلامی کمک کند. این موضع جمهوری اسلامی است… این راجع به متون کتبی. بحث‌ها و سخنرانی‌ها نیز چنین است. الان اینجا بحث‌ها دوطرف است. آقایان بحث‌های الحادی و مارکسیستی ضداسلامی دارند، ما بحث‌های اسلامی داریم… جامعه اسلامی نه همچون جامعه‌های دربسته اردوگاه مارکسیسم است که انسانها را در پشت دیوارهای آهنین نگه دارند و نه همچون جامعه‌های لیبرال غربی که بازار مکاره عرضه‌ی بی‌ضابطه آرا و افکار باشد، بلکه در این زمینه هم به راستی نه شرقی است نه غربی»

شهید بهشتی این شرط را در سخنرانی‌های دیگر خود هم تکرار می‌کند. اتفاقا شهید مطهری هم به این قاعده پایبند است. مثلا در همان سخنرانی معروفی که با آب و تاب فراوان به عنوان دفاع مطهری از آزادی مطلق کمونیست‌ها یاد می‌شود، ایشان به صراحت از دروغگویی و تظاهر آنها گلایه می‌کند و از کمونیست‌ها می‌خواهد که در ادعاهایشان صادق باشند. تعریف حقیقی خود را از آزادی، بیان کنند و یا مثلا وقتی در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کنند عکس لنین را همراه داشته باشند نه عکس امام خمینی را!

«آنچه را واقعا به‏ آن معتقد هستید بگوئید. حال آنکه شما می‌خواهید بنام آزادی عقیده دروغ‏ بگوئید. آنکه شما به او اعتقاد دارید لنین است بسیار خوب، پس عکس‏ لنین را هم بیاورید ولی من می‌پرسم چرا عکس پیشوای ما را می‌آورید؟ وقتی عکس امام را می‌آورید در واقع می‌خواهید به مردم بگوئید ما راهی را می‌رویم‏ که این رهبر می‌رود در صورتیکه شما می‏خواهید براه دیگری بروید. دورغ گفتن‏ برای چه؟ اغفال چرا ؟ … ما صریح و رک و پوست کنده داریم‏ با شما حرف می‌زنیم و می‌گوئیم آقا رژیم حکومت ایده‌آل ما، غیر از حکومت ایده‌آل شماست. رژیم اقتصادی ایده‌آل آینده ما، غیر از رژیم‏ اقتصادی مطلوب شماست نظام اعتقادی و فکری ما، جهان بینی ما، غیر از  نظام اعتقادی و فکری و جهان بینی شماست. شما نیز سخن خود را بصراحت‏ بگوئید ما حرفها را صریح و رک می‌گوئیم تا هر کس که می‌خواهد از این راه‏ برود و هر که نمی‌خواهد از راه دیگر»

ahestan.ir

 دانلود کتاب آزادی، هرج و مرج، زورمداری         دانلود فایل  pdf

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 05 Bahman 91 ، 11:19
امین داوری

چادر نباید مشکی باشـ      ما که کلاغ سیـاه نیستیم             


                                   بسیار جالب دانلود کلیپ صوتی

+ لینک های غیر مرتبط: ناقص العقل بودن زنان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 Bahman 91 ، 13:23
امین داوری